جلسات چراغ خاموش برای رسیدن به پاستور، از حسین دهقان تا فتاح
«خیلی دور،خیلی نزدیک» این حکایت انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؛ درست در لحظهای که همه تصور میکنند تا سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری فاصله زیادی وجود دارد اما برخی آن را نزدیک میدانند و برای رسیدن به راس قوه مجریه برنامهریزی میکنند.
فائزه عباسی: هرجا یک گعده سیاسی شکل میگیرد پشت پردهاش محال است به «انتخابات»، «قدرت» و برنامهریزی برای به دست گرفتن نبض عرصه سیاست ختم نشود. در این میان گاهی این ساخت و پرداختها برای رسیدن به ساختمان بهارستان است و گاهی هم هدف، در خیابان پاستور تعریف میشود.
این روزها که موضوع کرسیهای مجلس یازدهم داغ شده است و احزاب و اشخاص در گیرودار آن هستند تا خودشان را برای یک رقابت تمام عیار در اسفند ۹۸ آماده میکنند؛ در همین روزهای انتخاباتی که گاه با خبرهای داغ اقتصادی یا حتی تهدیدات دیپلماتیک همراه می شود، عدهای در گوشهای دیگر به دور از هیاهو، انگشت اشارهشان را به سمت ۱۴۰۰ گرفتهاند و در حال تدوین پلنهایشان برای به دست گرفتن سکان قوه مجریه هستند.
تلاش های چهره های نظامی برای رسیدن به پاستور
«من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیس جمهور شود حتما می تواند کشور را از مشکلات نجات بدهد» این جملهای است که دوسال پیش محمدعلی پورمختار نماینده مجلس به زبان میآورد چند روزی از طرح چنین موضوعی نگذشته بود که اللهکرم دبیرکل سابق انصار حزبالله هم آنچه را که پورمختار گفته بود را دوباره تکرار کرد و گفت: «این جایگاه برجسته باید به دست فرد استراتژیک اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران می تواند به عنوان محور مدیریت استراتژیک نقش آفرین باشد.»در آن مقطع نسبت به این صحبتها تصوری فراتر از یک شوخی یا یک اظهار نظر گذرا وجود نداشت؛ اما این ماجرا به مرور رنگ جدیتری به خود گرفت تا آنجا که این روزها خبرهای جسته و گریختهای از جلسات برخی چهره ها که شخصیتی نظامی دارند مطرح می شود.
از جمله این خبرها مربوط به جلساتی است که «حسین دهقان» وزیر دفاع سابق آن هم با محوریت انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کند.اینجاست که دیگر نمیتوان ظهور و بروز یک رئیس جمهور نظامی را شوخی تلقی کرد. دهقان که از فرماندهان سپاه است در دولت هشتم یعنی زمانی که سید محمد خاتمی رئیس جمهور بود جانشینی وزارت دفاع به عهده داشت و در دولت دوم خاتمی و دولت اول محمود احمدینژاد ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران را به عهده گرفت به نظر میرسد در حال دورخیز برای رسیدن به ساختمان خیابان پاستور است.
البته از میان نظامیها تنها وزیر سابق دفاع نیست که به ۱۴۰۰ فکر میکند، برخی خبرها هم می گوید علی شمخانی نیز چندان بدش نمیآید دو سال دیگر پا جای پای حسن روحانی بگذارد. علی شمخانی که از سال ۹۲ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی در حال گذران مسئولیت است، از دانشآموختگان دانشگاه جندیشاپور است که دورههای آموزش نظامی را در دانشکده فرماندهی و ستاد(دافوس) و دانشگاه عالی دفاع ملی، در حوزه استراتژی نظامی گذرانده است. او در سالهای دفاع مقدس از اعضای سپاه پاسداران بود و فرماندهی سپاه خوزستان را به عهده داشت. او یکبار دیگر هم در انتخابات سال ۸۰ وارد گود رقابت در انتخابات ریاست جمهوری شد اما ناکام ماند.
شمخانی برخلاف اسلاف خود در جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی، پشت میزنشین نشده و هم سفر استانی می رود هم در بین مردم آنهم بدون محافظ رفت و آمد دارد.
قالیباف نمی آید، یک جانشین می فرستد
از سال ۸۴ تا ۹۶ هر بار که انتخاباتی آن هم از جنس ریاستجمهوری به پا شده است یک اسم در میان کاندیداها بیشتر از همه به چشم خورده و آن «محمدباقر قالیباف» است. کسی که پیشتر به عنوان یک چهره نظامی شناخته میشد؛ چهرهای که سالها در قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی سمت فرماندهی داشت. او در سال ۶۱ فرمانده تیپ امام رضا شد و سپس به فرماندهی لشکر پنج نصر خراسان در جنگ ایران و عراق ارتقاء یافت.
دو سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قالیباف اینبار با طرح «نواصولگرایی» به دنبال معرفی چهرهسازی برای ریاست جمهوری است.گفته می شود قالیباف در راستای همان طرح میدان دادن به جوانان تلاش میکند تا «مهرداد بذرپاش» از نمایندگان مجلس نهم را به عنوان چهرهای برای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند. بذرپاش از جمله خروجی های جمنا در انتخابات ۹۶ بود که حضورش در آن جمع ۵ نفره با حرف و حدیث های زیادی نیز همراه شد اما درنهایت او در آخرین دقایق وارد ساختمان وزارت کشور شد ولی بخاطر دیر رسیدن موفق به ثبت نام نشد.
از سوی دیگر پرویز فتاح رئیس کمیته امام خمینی(ره) از شخصیتهای محتملی است که به نظر میرسد قالیباف چندان بدش نمیآید چتر لیدری خود را بر سر او بگیرد. البته این را هم نمیتوان منکر شد که فتاح بارها در جریان انتخاباتها مدعی بوده است که تمایلی ندارد به عرصه انتخابات وارد شود.
برادران فراموش شده دانشجو
«کامران دانشجو» را دانشجویان سالهای ۸۸ تا ۹۲ به خوبی می شناسند. کسی که از استانداری تهران در سال ۸۴ تا ۸۷ راهی ساختمان وزارت علوم شد. اما بیشتر از آنکه سابقه او در این وزارتخانه شهره شهر شود اما و اگر بر سر مدرک تحصیلیاش و ماجرای تخلف ۳۰۰۰ بورسیه غیرقانونی در زمان وزارت او پررنگ شد به ویژه وقتی گفته شد اسم دختر او یکی از افرادی است که در لیست بورسیههای پر سر و صدای وزارت علوم ثبت شده است.
کامران دانشجو که سالهای بعد از احمدینژاد سالهای بیفروغی را طی کرده است،گاه و بیگاه با اظهارات سیاسی و قرار گرفتن در جمع حزب یکتا (حزبی که وزرای دوت نهم و دهم آن را تشکیل داده بودند) به حیات سیاسیاش هرچند سخت ادامه داد و حال شنیدهها حکایت از آن دارد که این روزها به دنبال راهی است تا خود را به پاستور برساند.
فرهاد دانشجو هم از برادران کامران دانشجو که در سالهای ۹۰ تا ۹۲ در یک رایگیری معماگونه توانست ریاست دانشگاه آزاد را به دست بیاورد این روزها با برادر خود همگام شده است و دوش به دوش او میخواهد وارد عرصه انتخابات شود.
از جامعه روحانیت تا تک روی انتخاباتی
سید رضا تقوی که ۱۷ سال بود از جایگاه رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ایفای نقش میکرد و اسمش در لیست اعضای جامعه روحانیت مبارز مشاهده میشد بعد از ظهور بروز چهرههایی مانند مصباحی مقدم، موحدی کرمانی و … کم کم در این تشکل به حاشیه رفت. او نیز اینروزها دایره وسعت فعالیتش بیشتر شده است و چندان بدش نمیآید که در سایه اخبار اینروزها برنامههایش را برای انتخابات ریاست جمهوری پی بگیرد؛ موضوعی که اخیرا زمزمههای آن به گوش میرسد. و گفته می شود با طیفی از وزرای دولت سابق به دنبال برنامه ریزی برای معرفی کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است.تحرکاتی خارج از سازوکار و فعالیت های جامعه روحانیت مبارز.