جدایی وزارت «رفاه» از کار، جدایی سیاسی است نه کارشناسی
وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در سال ۱۳۸۳ و پس از تصویب قانون نظام جامع تأمین اجتماعی در مجلس ششم تشکیل شد. هفت سال بعد و در تیرماه ۱۳۹۰ این وزارتخانه با دو وزارتخانه تعاون و کار ادغام و حاصل آن تشکیل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بود.
حالا هیئت دولت تصمیم گرفته مجدد به ۱۴ سال قبل برگردد و وزارت رفاه را از وزارت تعاون و کار جدا کند و در همین راستا ابتدای هفته اخیر لایحهای با قید دو فوریت برای تفکیک این دو وزارتخانه به مجلس شورای اسلامی فرستاده است.
گفته می شود ساختار رفاه و تأمین اجتماعی در ۱۶۷ کشور، چنین مشهود است که وزارت رفاه و تأمین اجتماعی در بیش از ۱۲۰ کشور دنیا وجود داشته و در مابقی آنها نیز عناوین مشابهی همچون وزارت خدمات اجتماعی، فوائد عامه، توسعه اجتماعی، امور اجتماعی و… در بین فهرست وزارتخانهها دیده میشود.
عباس اورنگ، کارشناس بیمه و تامین اجتماعی در گفتوگو با ایسنا، ارزیابی متفاوتی از این تفکیکها و ادغامها دارد و در این باره اظهار میکند: اساسا نه هیچ تفکیکی میتواند مطلقا منفی باشد و نه میتواند مطلقا مثبت باشد. درباره ادغام هم همینطور است. مساله حائز اهمیت این است که چه نیتی از این تفکیک و یا ادغام داریم و به چه چیزی میخواهیم برسیم؟ وگرنه کوچک یا بزرگ کردن یک ساختار و یک ساختمان در کلیت هزینههای اداری کشور تاثیری ندارد.
وی میافزاید: اگر تفکیک وزارت رفاه از تعاون و کار مبنایش اثرات مثبت در حوزه رفاه باشد دیگر هزینههای چندمیلیاردی اداری نمیتواند مهم باشد.
این کارشناس بیمه و تامین اجتماعی با تاکید بر اینکه باید به این نگاه که اگر هزینههای قند و چای را پایین بیاوریم اوضاع مملکت بهتر میشود؛ پایان داد میگوید: دوره آن دست تفکرات پوپولیستی به اتمام رسیده است.
اورنگ ادامه میدهد: مقوله رفاه و تامین اجتماعی در سطح کلان بسیار حائز اهمیت بوده و این ارزش را دارد که بخواهیم برای آن یک نهاد مستقل در کشور تشکیل دهیم که بتواند به شکل مستقلی سیاستگذاری کند.
وی با بیان اینکه وزارت رفاه در سال ۸۳ تشکیل شد و در آن زمان بسیار روی آن مانور دادیم و برای ما مهم بود که این اتفاق در راستای وعدههای رهبران انقلاب رخ داده میگوید: اما متاسفانه در سال ۹۰ به واسطه کوچک کردن ساختار اداری کشور، وزارت رفاه حذف شد و از آن ساختمان فقط یک معاونت در طبقه هشتم ساختمان خیابان آزادی باقی ماند. نظام در آن زمان کار بزرگی نکرد و ادغامش کارشناسی نبود.
این کارشناس بیمه و تامین اجتماعی با بیان اینکه ارزش دارد هزینه پرسنلی و اداری بدهیم به شرط تامین رفاه و معیشت اظهار میکند: اکنون نگاه به نقشه کشورها و اندازه آن نمیکنند بلکه کشورها را با شاخصهای رفاهی آن میسنجند. باید قبول کنیم نهاد وزارت کار و شخص وزیر، دغدغههای بسیاری دارد و ما از روز اول مخالف ادغام کار با رفاه بودیم. هر چند در آن زمان بحث ادغام با وزارت بهداشت یا وزارت کار مطرح بود که ما بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردیم و به وزارت کار پیوستیم.
اورنگ ادامه میدهد: از سوی دیگر نباید از این نکته غافل شویم که وزارت کار متولی اشتغال نیست، بلکه خروجی فعالیت تمام نهادهای کشور است و وزارت کار تنها متولی تنظیم روابط کار است. ما یک کل به نام نظام رفاه و تامین اجتماعی داشتیم و یک جز این نظام، اشتغال بود. در واقع باید کار در رفاه ادغام میشد نه بر عکس. نتیجه این ادغام آن بود که حداکثر اختیارات حوزه رفاه در حد یک معاونت خلاصه شد در حالی که سازمانهای مهمی زیر مجموعه خود دارد و یک معاونت نمیتواند همه آن را پوشش دهد.
جدایی وزارت کار و رفاه در این مقطع زمانی، یک جدایی سیاسی است
وی تاکید می کند: جدایی وزارت رفاه از تعاون و کار پدیده شومی نیست و خوب است؛ هر چند معتقدم دراین مقطع زمانی این جدایی یک جدایی سیاسی است و نه کارشناسی شده؛ حال این که یار کشی شده یا نه؟ و چه اتفاقاتی افتاده؟ مهم نیست بلکه هر بدی را میتوان با کمی تدبیر و تعقل تبدیل به یک پدیده خوب کرد. این اقدام به هر دلیلی مطرح شده باید به نگاه مثبت به آن نگریست و خوبیهایش را دسته بندی کرد و از اشتباه درس گرفت.