جایگاه کشورهای منطقه در آینده افغانستان؛ روندهای حاکم بر افغانستان به سود ایران است یا به زیان؟
![جایگاه کشورهای منطقه در آینده افغانستان؛ روندهای حاکم بر افغانستان به سود ایران است یا به زیان؟ ایران افغانستان](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2021/07/1-20.jpg)
فهم آینده تحولات افغانستان موضوعی نیست که به راحتی میسر باشد؛ تعدد عوامل داخلی و خارجی موضوع چشماندازهای پیش روی این تحولات را تیره و تار کرده است. شیرین هانتر در یادداشتی به به این نکته اشاره میکند که روند کنونی چندان در راستای منافع ایران نیست.
«بازتاب»؛ آرش صفار- «شیرین هانتر»، استاد دانشگاه «جورج تاون» در یادداشتی که برای «میدل ایست آی» نوشته، به این نکته اشاره میکند که استقرار دولت طالبان در افغانستان ممکن است برای پاکستان، برخی دولتهای عرب و ترکیه سودمند باشد، اما روابط آن با تهران سرد خواهد بود.
از نظر هانتر اگرچه با توجه به هزینههای هنگفت آمریکا در افغانستان، خستگی مردم این کشور از «جنگ بیپایان» و چالشهای پیش روی ایالاتمتحده در شرق آسیا، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در راستای منافع ملی ایالاتمتحده است، پیامدهای منفی برای منطقه خواهد داشت.
دلیل این امر افزایش اختلافات داخلی افغانستان و همچنین تشدید رقابت کشورهای منطقه برای نفوذ در افغانستان است.
نویسنده اظاره میکند که پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، تنها پاکستان، عربستان و امارات این دولت را به رسمیت شناختند؛ ایالاتمتحده نیز دست کم تا سال ۱۹۹۸ به دلیل سیاست مهار ایران و تلاش برای حذف ایران از مسیرهای انتقال انرژی از آسیای میانه از تسلط طالبان بر افغانستان سود میبرد.
تنها پس از حملات القاعده علیه سفارت آمریکا در تانزانیا و کنیا بود که واشنگتن به سبب روابط طالبان با القاعده، نگرش خود نسبت به این گروه افغانستانی را تغییر داد و در نهایت پس از ۱۱ سپتامبر به افغانستان حمله کرد.
در این سو، ایران که با توجه به اختلافات مذهبی و همچنین دیدگاه منفی پشتونها نسبت به این کشور از ناحیه افغانستان احساس تهدید میکرد، پس از کشته شدن دیپلماتهایش در مزار شریف، جمایت خود از ائتلاف شمال را افزایش داد.
هند به دلیل رقابت با پاکستان و همچنین نگرانی از اسلامگرایی افراطی طالبان، در حمایت از ائتلاف شمال کنار ایران و روسیه قرار گرفت؛ این در حالی بود که ترکیه تا قبل از اشغال افغانستان توسط ناتو، اساسا ورودی به موضوعات این کشور نداشت.
حالا با خروج آمریکا، طالبان به سرعت پیشرفت کردهاند و ادعا میکنند که ۸۵ درصد افغانستان را در کنترل دارند؛ بسیاری از شهروندان افغانستان و بیش از هزار نیروی دولتی به تاجیکستان گریختهاند.
با وجود درخواست برای گفتگوهای درون افغانی و سازش سیاسی، طالبان هیچ علاقهای به تقسیم قدرت نشان ندادهاند؛ این مسئله گروههای دیگر را به مقاومت در برابر این گروه سوق میدهد و در نهایت زمینه دخالت قدرتهای خارجی را فراهم میکند.
به نظر شیرین هانتر، بعید است که الگوهای قدیمی اتحاد گروههای افغانستانی با بازیگران خارجی تکرار شود.
به نظر میرسد ایران علیرغم تهدیداتی که ممکن است در مرزهای شرقی خود با آن روبهرو شود، تمایل به سازش با طالبان دارد و در همین راستا در نشست اخیر میزبان گروههای افغانستان از جمله طالبان بود.
هر گونه توافقی میان تهران و طالبان، متحدان سنتی ایران را از این کشور دور خواهد کرد و توانایی تهران برای اثرگذاری بر معادلات افغانستان را کاهش میدهد.
طالبان حتی در صورت دستیابی به سازشی با ایران، به کشورهای عرب سنی مانند عربستان سعودی و امارات نزدیکتر میماند. در صورت اقتضای شرایط، سعودیها و اماراتیها میتوانند از طالبان برای تحت فشار قرار دادن ایران بر سر پروندههایی مانند یمن استفاده کنند. پیروزی طالبان همچنین میتواند تمایل ریاض برای کاهش اختلافات با تهران را کاهش دهد.
از طرف دیگر، هر چند روابط طالبان و پاکستان به اندازه دهه ۱۹۹۰ یا ۲۰۰۰ نزدیک نیست، اما از هر آنچه ایران ممکن است به دست آورد بسیار بهتر است.
بنابراین ظهور مجدد محور طالبان- پاکستان- عربستان علیه ایران یک احتمال واقعی است. بهبود روابط اسلامآباد با ریاض -پس از مدتی سردی- میتواند این تجدید آرایش را تسهیل کند.
مطابق یادداشت، ایالاتمتحده احتمالا از این همسویی پشتیبانی خواهد کرد. این کشور قبل از ترک افغانستان، با طالبان مذاکره کرد و میتواند برای مقابله با ایران و احتمالا روسیه روی این گروه حساب کند. چین البته مشکلسازتر است، زیرا هر دولتی در افغانستان به قدرت برسد، به کمک اقتصادی چین نیاز دارد.
هند احتمالا مانند گذشته چندان درگیر سیاست افغانستان نخواهد شد، مگر اینکه طالبان سیاستی جدی علیه دهلی در پیش بگیرد؛ در مورد روسیه نیز همین مسئله وجود دارد. به احتمال زیاد روسیه بر بازدارندگی اقدامات طالبان در آسیای میانه -به ویژه در تاجیکستان- تمرکز خواهد کرد. بنابراین، همسو شدن هند و روسیه بعید به نظر می رسد.
یک موضوع مبهم، اما مهم رویکرد ترکیه است. آنکارا ممکن است افغانستان را یکی دیگر از نقاط ورود به آسیای میانه و راهی برای کاهش بیشتر نفوذ ایران ببیند. این کشور میتواند روی گروههای ترک افغانستان به عنوان متحدان خود حساب کند؛ از سوی دیگر به عنوان یک کشور سنی، ترکیه بیشتر مورد قبول طالبان است تا ایران. ضمن اینکه پاکستان نیز تمایل بیشتری به همکاری با آنکارا دارد تا تهران.
با توجه به آنچه از دیدگاههای شیرین هانتر در خصوص افقهای پیش روی افغانستان و جایگاه ایران در این کشور گفته شد، به نظر میرسد تهران باید با تمرکز بیشتری مسئله افغانستان و تحولات این کشور را مورد بررسی قرار دهد.
امنیت مرز طولانی ایران و افغانستان از یکسو و تلاش برای تقویت جایگاه ایران در ابتکار کمربند و راه چین در چارچوب سیاست نگاه به شرق از سوی دیگر، منافع بلند مدت ایران را تشکیل میدهد که نباید تحت شعاع منافع کوتاه مدت قرار بگیرد.