جایگاه ریاست جمهوری را به مسخره گرفتهاند!
یکی با لباس کاراته، دیگری با دمپایی ابری، یکی کفنپوش است و یکی دیگر ترجیح میدهد جلوی دوربینها رقص مو انجام دهد؛ اینجا ایران است و همه این افراد میخواهند رییسجمهور شوند!
سالهاست که با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، با افراد جدیدی از طریق رسانهها آشنا میشویم؛ برخی که میل به دیده شدن دارند، از این فرصت به بهترین نحو استفاده میکنند، برخی دیگر که مشکل روحی و روانی دارند، خودی نشان میدهند، عدهای هم این زمان را بهترین فرصت برای بیان اعتراضشان میدانند و وارد عمل میشوند، اما چه بلایی سر بنیان ذهنی و فرهنگی افراد جامعه ما آمده است که جایگاهشان را فراموش کردهاند و با زیر سوال بردن شأن و جایگاه بالاترین مقام اجرایی کشور، میخواهند خودی نشان دهند؟!
با وجود آنکه میدانیم شورای نگهبان باید افرادی را که بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت نام کردهاند، تایید کند و تعداد کمی از این افراد، واجد شرایط برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری هستند، اما همهچیز را زیر سوال میبریم، ساعتها وقت و انرژیمان را تلف میکنیم، غافل از اینکه رسانههای خارجی همه این اتفاقات را در مجامع بینالملل بازتاب میدهند.
بنا بر آخرین آمار ستاد انتخابات کشور، در مجموع ۱۶۳۶ نفر برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کردهاند و میخواهند رئیسجمهور شوند. این تعداد نسبت به دوره قبل، ۹۵۶ نفر افزایش یافته است.
تعداد شرکتکنندگان در دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به حدی بود که سخنگوی شورای نگهبان در آخرین روز ثبت نام پس از بازدید از ستاد انتخابات کشور، اظهار کرد: این حجم از اشتیاقی که در ثبت نامها وجود دارد، باید اشتیاق واقعی باشد؛ ولی فکر نکنیم که اینجا جشنواره ثبت نام است. چون به هر حال پست ریاست جمهوری طبق قانون اساسی مقام دوم کشور به حساب میآید و به سوابق مدیریتی بالا نیاز دارد.
حسینعلی امیری – عضو هیات اجرایی انتخابات ریاست جمهوری – نیز در اینباره اظهار کرد: با این روند ثبت نامها که هر کسی با هر شرایطی برای ثبت نام میآید، فرصت و هزینه زیاد ایجاد میشود و مردم متوجه نقص قانون انتخابات ریاست جمهوری شدهاند. با توجه به سیاستهای کلی انتخابات که رهبری آن را ابلاغ کردهاند، باید شاخصهای نامزدهای انتخابات تدوین شود. از سویی، اصل 115 قانون اساسی باید تصحیح شود و ما چارهای نداریم بهجز اینکه یک نظام جامع انتخابات طراحی کنیم که نقایص قانون فعلی را رفع کند.
شاهد یک نوع بازیگردانی هستیم
حمید شکری خانقاه – جامعهشناس – درباره این موضوع به ایسنا گفت: باید از سه زاویه تشکیلدهنده مثلث قدرت به موضوع نگاه کرد؛ اولین ضلع این مثلث به مقوله قوانین و مقررات، شاخصها و معیارهای ارزیابی و سنجش میپردازد. ضلع دوم این مثلث، رسانهها و ضلع دیگر آن، افکارعمومی و جامعه ایرانی هستند. قطعا در هر موقعیت سازمانی و دولتی مثلا برای ثبت نام در یک آزمون یا اقدام برای گرفتن یک شغل، یکسری شاخص و معیارهای ارزیابی وجود دارد و تا کسی واجد شرایط آن نباشد، نخواهد توانست به آن ورود پیدا کند. حتی برای گمرک کالا هم شاخصههایی وجود دارد تا بازرگانان کارهای خارج از چارچوب قوانین را انجام ندهند.
این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: زمانی که برای افکار عمومی شاخص و معیاری درباره موضوعی وجود نداشته باشد، نوعی بینظمی و بیقاعدگی در ذهن جامعه شکل میگیرد. در این شرایط عملا ما با خلأ قانونی مواجه میشویم که معیاری برای آن تعریف نشده است. اگر شاخص کنترلی داشته باشیم و این معیارها در جامعه مشخص باشد، کسی جرأت نخواهد کرد این بحث مضحک را راه بیندازد. ما در چند دوره گذشته، شاهد نوعی بازیگردانی بودهایم که به یک نمایشنامه مضحک تبدیل شده است.
او ادامه داد: انگار یک عده کارگردان نامریی وجود دارند و یک عده بازیگر خودجوش – آگاه و ناآگاه – هم به عرصه این طنز تلخ وارد میشوند. افرادی که شرایط کافی برای کاندیداتوری را ندارند و از سر ناآگاهی یا آگاهانه، اما نمایشی به عرصه عمل وارد میشوند، در واقع هم خود و هم این جایگاه والا را به مسخره گرفتهاند و این موضوع بیانگر بیارزش کردن یک جایگاه مهم قانونی در اذهان عمومی است. قاطعانه میتوان اذعان کرد که منشأ این امر از مردم نیست، بلکه به نبودن شاخصها و بیمعیاری در این سالهای متوالی انتخابات مربوط میشود.
مردم کشور ما موجسوار هستند
نویسنده کتاب برنامهریزی راهبردی ارتباطی اظهار کرد: از طرفی ما در جامعه، آدمهای مختلف با ویژگیها و شخصیتهای متفاوت داریم. عدهای متوهم و دارای اختلالات شخصیتی نمایشی و هیستریک، به این عرصه پا میگذارند. نوجوانی که عکس «چه گورا» روی لباسش نقش بسته و برای ثبت نام ریاست جمهوری با تیشرت شرکت میکند، یا افرادی که با آرایش مو یا محاسن آنچنانی مثل بازیگران نمایشنامه به عرصه وارد میشوند، بچه چند ساله و پیرمرد بیسوادی که خوابنما شده است! نمونههایی از این دسته هستند که ظهور و بروز اختلالات آنها ناشی از همین خلأ قانونی و سرچشمه ظهور آنها به بیقاعدگی و نبودن معیارها و شاخصههای مشخص تعییننشده مربوط میشود.
او در اینباره گفت: مردم کشور ما موجسوار هستند و در بسیاری از رویدادها ثابت کردهاند که هیجانی برخورد میکنند. از نظر جامعهشناسی، ما کشور برونگرایی داریم. افراد برونگرا نسبت به یک رویداد در لحظه تصمیم میگیرند و اقدام میکنند به همین دلیل بازیگران پشت صحنه به راحتی میتوانند با آنها بازی کنند. در حال حاضر نیز مردم به بازی گرفته شدهاند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: بهنظر میرسد بازیگردانان پنهانی وجود دارند که علاقهمند هستند جایگاه ریاست جمهوری را متزلزل کنند. در غیر این صورت، تدوین چند شاخص برای پست و مقامی به این مهمی کار دشواری نیست. موضوعی که در این چند سال از دیدگاه مردم، قانونگذاران و مجریان به آن بیتوجهی شده، جایگاه والای ریاست جمهوری بهعنوان مقام دوم کشور است. چند سال پیش، برای انتخابات مجلس شورای اسلامی معیار تحصیلات بالا را در نظر گرفتند، به همین دلیل، افرادی که تحصیلات پایین داشتند به خودشان اجازه ورود به مجلس و ثبت نام نمایشی ندادند، یعنی قانون جایگاه نمایندگان مجلس را در اذهان عمومی بالا برد.
بسیاری از رسانههای ما به بلوغ سیاسی نرسیدهاند
او با بیان اینکه رسانهها در ضلع سوم این مثلث قدرت قرار دارند، تاکید کرد: رسانههای ما در این زمینه به شدت اشتباه عمل میکنند. من بهعنوان یک کارشناس رشته ارتباطات به جرأت اعلام میکنم که بسیاری از رسانههای ما به بلوغ سیاسی نرسیدهاند. خبرنگارانی که این موضوع را پوشش میدهند در لحظهای که به این موضوع میپردازند در جایگاه یک خبرنگار نیستند، بلکه در جایگاه یک شهروند عادی عمل میکنند و به نظر میرسد، خودشان نیز به بخشی از این سناریو و نمایش مضحک تبدیل شدهاند، یعنی بدون آنکه متوجه شوند بازیچه یک بازی مضحک شدهاند. در بسیاری از موقعیتها، خبرنگاران و رسانهها خود نیز بازیچه شدهاند و عمدا یا سهوا خود را به تغافل می زنند.
شکری خانقاه گفت: اگر به تمام ویدئوهای کوتاهی که در شبکههای اجتماعی پخش شده است، دقت کنید، خبرنگارانی که این موضوع را پوشش میدهند در حد شهروندی که به بلوغ سیاسی نرسیده است، برخورد میکنند. به جای آنکه با موضوع جدی برخورد کنند و بهعنوان یک شهروند آگاه جایگاه و شأنیت ریاست جمهوری را حفظ کنند، به متزلزل کردن جایگاه ریاست جمهوری کمک میکنند.
این جامعهشناس ارتباطات با بیان اینکه ما در جامعه با افراد خودشیفته زیادی روبهرو هستیم که اختلالات روانی دارند، ادامه داد: افرادی هستند که میخواهند عکسشان همهجا پخش شود یا خودشیفته یا دارای اختلالات روانی شدید هستند. خبرنگاران و عکاسان خبری هم با انتشار تصاویر و گفتوگوهای طنزگونه با آنها، به این افراد در جامعه وجاهت میدهند و به نظر میرسد به این موضوع به چشم یک طنز تلخ نگاه میکنند، غافل از اینکه با این اقدام غیرحرفهای ضربه مهلکی در انتظار مردم است و جهانیان هوشمندانه نظارهگر این نمایش هستند.
وی اظهار کرد: در آمریکا وقتی دو نفر بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری انتخاب میشوند که از تمام شاخصههای مدیریتی و محبوبیت عمومی برخوردار باشند. در روسیه نیز افرادی میتوانند در انتخابات شرکت کنند که پیش از ورود به عرصه، در جامعه یا شبکههای اجتماعی بیش از 500 هزار رای داشته باشند، یعنی شاخصی در این زمینه وجود دارد. پس هر کسی نمیتواند به این عرصه وارد شود.
مقصران
شکری خانقاه با بیان اینکه ما مثلث رسانه، جامعه و دولت را در اینباره شکل میدهیم، اعلام کرد: ضلع دولت، مقصر اصلی در این زمینه است که تا کنون نتوانسته معیارها و شاخصهای درست ورود به ریاست جمهوری را مثل مجلس یا بسیاری از سازمانهای دولتی تدوین و تصویب کند. شما نمیتوانید به سازمانی وارد شوید در حالی که واجد شرایط ضوابط و معیارهای آن نیستید.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا میتوان اسم این کار را دموکراسی گذاشت؟ توضیح داد: مگر برای انتخابات مجلس که معیار تحصیلات گذاشتند، غیردموکرات عمل کردهاند. آن زمان اعلام کردند نمیخواهیم جامعه بیسواد به قوه قانونگذاری ورود پیدا کنند، پس به این عرصه، یک شاخص جدی به نام تحصیلات اضافه شد. وقتی میخواهند یک فرد را بهعنوان استاد دانشگاه بپذیرند، دهها شاخص مثل تعداد مقاله و سابقه تدریس و کتاب و … را بهعنوان معیار ارتقا در نظر میگیرند. بیشاخص و بینظم بودن با دموکرات بودن تفاوت میکند و دولت در آن، نقش اساسی دارد.
او ضلع دیگر این مثلث را رسانهها دانست و گفت: رسانهها ناآگاهانه به یک عمل آگاهانه وارد شدهاند و وقتی به آن نگاه میکنند، متوجه میشوند بیشترین سهم را در بیثبات نشان دادن جایگاه ریاست جمهوری ایفا کردهاند. بسیاری از رسانههای ما در پوشش چنین وضعیتی به بلوغ سیاسی نرسیدهاند.
شکری خانقاه بیان کرد: بخش دیگر این ضلع مثلث، جامعه است؛ جامعه ما هیجانی و برونگراست و به دنبال هیجانات میرود. شوخی کردن و وارد عرصه شدن نیز بخشی از هیجانات است. به عقیده من، رسانهها در این حوزه نقش منفی را ایفا کردند. اگر رسانهای با این افرادی که اختلالات روانی دارند، همراه نمیشد و به پوشش این موضوع نمیپرداخت، بعدها با افتخار اعلام میکرد که به چنین موج منفی و ناآگاهانهای وارد نشده است.
این جامعهشناس ارتباطات گفت: در مقالهای خواندم که در اداره گمرک کشور آلمان، یک دستگاه فولاد خورد کن گذاشتند و آئیننامهای را که در آن، هشت شاخص برای ورود کالا درج شده است، در گمرکات نصب کردهاند. کالاهایی که واجد این شرایط نباشند، تحت هیچ شرایطی برگردانده نمیشوند، بلکه به دستگاه خرد کن وارد میشوند، زیرا معتقدند محصولی که به دست مردم کشور میرسد، باید از کیفیت بالا برخوردار باشد تا مردم با خیال راحت از آن استفاده کنند. حالا تصور کنید در امر مهمی مثل ریاست جمهوری، ما شاخصی نداشته باشیم که یک بچه کوچک چند ساله بتواند به این عرصه وارد شود. صداوسیما ویدئوی این افراد را منتشر و با آنها مصاحبه میکند، آنوقت توقع داریم جامعه از یک مدیر اجرایی حرفشنوی داشته باشد. به عقیده من، دست پنهانی سعی میکند بگوید ریاست جمهوری جایگاه قدرتمندی نیست. اگر چند شاخص کوتاه و روشن حداکثر در چند بند برای کاندیداتوری ریاست جمهوری تعریف شده بود، قطعا بیش از یکدهم ثبت نام کنندگان این دوره واجد شرایط ثبت نام و ورود به این عرصه نمیشدند.