تیزهوشی زن تهرانی در سعادت آباد سارق را به دام انداخت
فریادهای یک زن در سعادت آباد کافی بود تا سارق سریالی گوشی با تیراندازی پلیس زمینگیر شود. این مرد که از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفته است با وجود اینکه هیچ شکی بر دزد بودنش نیست باز ادعای بیگناهی دارد.
هفته قبل رسیدگی به پرونده سرقتهای سریالی جوانی که ادعا دارد خیاط است، در دستور کار محمدولدی بیرانوند بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 34 ویژه سرقت مسلحانه قرار گرفت.
تیزهوشی یک زن
ماجرا از جایی آغاز شد که صدای فریادهای زن جوان در محله سعادت آباد تهران پیچید.این زن وحشت زده یک جوان موتورسوار را تعقیب میکرد و فریاد میزد: «گوشیام را دزدیده، او را بگیرید.»
درهمان موقع مأموران گشت پلیس در منطقه متوجه فریاد کمکخواهی زن جوان شدند و مرد موتورسوار را تعقیب کردند.جوان موتورسوار وقتی متوجه تعقیب پلیس شد اقدام به فرار کرد و بیتوجه به دستور ایست مأموران، با سرعت زیاد اقدام به راندن موتور کرد تا از مهلکه فرار کند.
شلیک دقیق پلیس
مأموران پلیس بعد از اینکه 3 بار دستور ایست صادر کردند با توجه به تمرد متهم، اقدام به تیراندازی با در نظر گرفتن قانون بکارگیری سلاح کردند و متهم بعد از اصابت تیر به پایش زمینگیر شد اما باز هم خود را تسلیم مأموران پلیس نکرد.او با در دست داشتن اسپری گاز اشکآور و نارنجک دستی و قمه به مأموران پلیس حمله کرد اما در درگیری با پلیس خلع سلاح شده و دستگیر شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که این مرد مدتی قبل اقدام به ربودن گوشی زن جوان کرده بود و وقتی مالباخته بار دیگر او را در خیابان دید، او را شناسایی کرده و اقدام به داد و فریاد و کمکخواهی کرده بود.
انبار پر از گوشی سرقتی
با توجه به اینکه متهم منکر دست داشتن در سرقتها بود، خانه او مورد بازرسی قرار گرفت و مقادیر زیادی اموال و گوشیهای سرقتی از خانه او کشف شد.
زن جوان در طرح شکایت اولیه خود اظهار داشت که روز حادثه متهم به همراه یک همدستش اقدام به گوشی قاپی کرده بودند اما متهم حاضر در پرونده هنوز همدست خود را معرفی نکرده و تحقیقات جهت شناسایی این متهم ادامه دارد.
گفتوگو با دزد سریالی
پایش باندپیچی است و خودش تمایلی به گفتوگو ندارد:
چند سال داری؟
متولد 82 هستم.
سابقه کیفری یا اعتیاد داری؟
نه این حرفها کدام است؟ من اهل هیچ خلافی نیستم.سیگار هم نمیکشم چه برسد به اعتیاد!
پس چه شد که دست به سرقت زدی؟
من سارق نیستم! آن روز آن خانم در محله سعادت آباد من را با فرد دیگری اشتباه گرفت و شروع به داد و بیداد کرد.
اگر بیگناه بودی چرا اقدام به فرار کردی؟
برای اینکه خیلی ترسیده بودم.موتور را از یکی از دوستانم قرض گرفته بودم و میترسیدم که بیجهت امانت دوستم را توقیف کنند!
علت حمله تو به مأمور پلیس با گاز اشکآور چه بود و چرا قمه و نارنجک همراه داشتی؟
همه این کارها را از روی ترس انجام دادم.این اقلام هم در موتور دوستم بود و بعداً متوجه شدم.اما موقعی که خیلی ترسیدم از آن استفاده کردم.
اما اموال و گوشیهای سرقتی هم از خانهتان کشف شده است!
این گوشیها و اموال را یکی از دوستانم به من داده بود تا برای او نگهداری کنم.من روحم هم خبر داشتند که آنها را دزدیده است.اگر میدانستم امکان نداشت قبول کنم که آنها را در خانه ما بگذارد.
دوستت را به بازپرس معرفی کردهای؟
الان از او خبری ندارم.انگار آب شده و در زمین فرو رفته است.
شک نکردی این اموال سرقتی باشد؟
نه گمان میکردم که همه مثل خودم زحمتکش هستند!
شغلت چیست؟
من خیاط هستم و از صبح تا شب در مولوی چشمم به سوزن و چرخ و پارچه است.7 خواهر و برادر قد و نیم قد دارم که درآمد من کمک خرج آنهاست.حالا هم تیرخوردهام و علیل شدهام.نمیدانم تا کی باید اینجا بمانم تا بیگناهی من اثبات شود و بتوانم دنبال دوا و درمانم بروم.اصلاً معلوم نیست تا چند وقت از کار و زندگی بیفتم.