توبیخ پزشک برای توصیف بیماری/ چندهمسری برای دکتر ابراهیم فیاض دردسر شد
گروه اجتماعی بازتاب: دادستانی قم برای جامعهشناسی که رواج چندهمسری و ازدواج موقت را مایه فحشا در شهر قم دانسته بود، پرونده قضایی تشکیل داده است.
دکتر ابراهیم فیاض در واکنش به تبلیغ آشکار و رسمی چندهمسری توسط موسسهای در شهر قم، در گفتگو با رسانهها گفت:
«ما ندیدیم که کسی وارد بحث چندهمسری شود [و] زندگی او دچار بحران نشود […] اینکه پولدارها و میلیاردهای قم میخواهند برای خود فضای چندهمسری ایجاد کنند و فیلشان یاد هندوستان کرده، بحث دیگری است […] این رویه [تبلیغ چندهمسری] زمینهساز اشاعه فحشا در جامعه است. همین آقایان با صیغههایی که در قم کردند، این شهر را پر از فاحشه کردند. دخترانی که صیغه آقایان شدهاند فکر میکنند که چرا پول درنیاورند. امروز میبینیم که ردیف چهارتا، چهارتا کنار خیابانهای قم میایستند، آنهم باحجاب کامل. چند شب قبل ماشین خود من در قم خراب شد و دیدم که فاحشه با چادر و مقنعه و حجاب کامل به ماشین چسبیده بود»
امیر هاشمی مقدم در یادداشتی پیرامون این اتفاق مینویسد: پزشکی را در نظر بگیرید که بیماری یک فرد را به او گوشزد کرده و از وی خواسته برای تندرستی، خودش را درمان کند. اگر این بیمار از پزشک شکایت کند که چرا به او گفته بیماری دارد، یا حتی با پزشک برخورد کند، هیچچیزی عوض نمیشود؛ جز آنکه آن پزشک و پزشکان دیگر کمی دست به عصا تر راه میروند و از بیان بیماریهای افراد، خودداری میکنند. نتیجه این برخورد با پزشک و خودداری وی از بیان بیماریها، چیزی را عوض نمیکند و بیماری آن فرد را از میانبر نمیدارد؛ بلکه بیماری در خفا و نادیده گرفتنها تا آنجا پیشروی میکند که آن فرد را از پای درآورد.
در اینجا به دو دلیل بنای دفاع از دکتر فیاض نیست؛ نخست اینکه ایشان یک جامعهشناس اصولگرا بوده و در ارتباط نزدیک با نهادهای قدرت است و بنابراین بهتر از هرکسی میتواند از خودش دفاع کند؛ دوم اینکه برخی دیدگاههای ایشان حقیقتاً جنجالی است و مایه آسیب به تحلیلهای اجتماعی میشود؛ آن چنانکه در دوره احمدینژاد جزو پیشنهاددهندگان طرح غیرمنطقی لزوم افزایش جمعیت ایران بود که اگرچه جمعیت شناسان درباره آن هشدار دادند، اما بههرروی سخن امثال دکتر فیاض در این زمینه بیشتر در میان حاکمیت شنیده شد. سخن در اینجا درباره برخورد با پزشکان اجتماعی است که دردهای جامعه را نشان میدهند؛ بنابراین در اینجا سخن نه دفاع از فرد که از رفتار است.
کارشناسان علوم اجتماعی (همچون جامعهشناسان، انسانشناسان، جمعیت شناسان، روانشناسان اجتماعی و…) همچون پزشکان جامعهاند. آنها سالها درسخواندهاند تا بتوانند بیماری جامعه را شناسایی کرده و راه درمان آن را نشان دهند. همانگونه که یک پزشک ممکن است بیماری را اشتباه تشخیص داده و بنابراین راه درمان را نیز اشتباه تجویز کند، یک پزشک اجتماعی (همچون انسانشناسان، جامعهشناسان و…) نیز ممکن است دچار چنین خطایی شوند؛ اما دقیقاً همانگونه که نادرستی تشخیص و درمان پیشنهادی یک پزشک را پزشکان دیگر بهتر از هر کس دیگری میتوانند گوشزد کنند، نادرستی تشخیص یک پزشک اجتماعی را نیز دیگر پزشکان اجتماعی بهتر از هر کس دیگری میتوانند دریابند. برخوردهای غیرمنطقی با کارشناسان علوم اجتماعی در ایران از ابتدای فعالیت این رشته تاکنون، پیامدهایش را در رویدادهای اجتماعی ناگوار نشان داده که شوربختانه هنوز برای نادیده گرفتنشان تلاش میشود.
بسیاری از جامعهشناسان، انسانشناسان، جمعیت شناسان و… به دلیل تشخیص بیماریهای اجتماعی در ایران و ارائه راههای درمان این بیماریها، هزینههای گزافی دادهاند که سزاوارش نبوده و نیستند. نتیجه چنین برخوردهایی نه برای آن کارشناسان خوب بود، نه برای مردم ایران و نه برای برخوردکنندگان. سخنان چند سال پیش آرمان ذاکری در برنامه تلویزیونی «حذف و اضافه»، بهخوبی گویای این مسئله بود و هرگز رنگ کهنگی به خود نگرفته است.
خطراتی که ذاکری در آن برنامه یادکرد، همچنان علوم اجتماعی، کارشناسان این رشته و ایران را تهدید میکند.
انتهای پیام/#