تهدید سلامت روان زنان و کودکان با ترویج چند همسری
یک روان شناس نسبت به تهدید امنیت روانی زنان در خانواده با ترویج فرهنگ چند همسری گفت: در صورتی که زنان نتوانند در خانواده احساس امنیت کنند، این احساس ناخشنودی در وهله اول به فرزندان منتقل میشود و آرامش روانی آنان را نیز سلب میکند.
سعیده امینی کاشانی ، در واکنش به برخی تبلیغات درباره ترویج چندهمسری با بیان اینکه ازدواج نوعی قرار داد عاطفی، جنسی، اجتماعی و … بین دو زوج است، گفت: لازمه این قرار داد نیز مانند هر قرارداد دیگر، آگاهی طرفین از مفاد موجود و رضایت نسبت به آنهاست. به صورت فرهنگی در جامعه مرکزی ما قرارداد ازدواج با ازدواج مجدد هم خوانی نداشته و معمولا هیچ پیش فرضی مبنی بر اینکه قرار است همسر دوم وارد زندگی شود، نیست.
وی در ادامه افزود: به دنبال ساختار فرهنگی بسیاری از خانوارهای ایرانی، نقض این قرارداد نانوشته فرهنگی، به معنای نقض قرار داد ازدواج است. این درحالیست که در این حالت ازدواج در بسیاری از موارد به جا میماند و از سوی طرفین باطل نمیشود اما یکی از طرفین رابطه -که در فرهنگ ما مرد رابطه است – هیچ نیازی به فسخ قرارداد نمیبیند و طرف دیگر (زن رابطه) هم برای خود حق شکایتی قائل نشده و به اصطلاح میسوزد و میسازد؛ در این شرایط همسر اول راضی به حضور همسر دوم نیست، اما در ازدواج باقی می ماند.
این روانشناس در ادامه تصریح کرد: مشکل اصلی از زمانی آغاز میشود که در شرایطی که همسر اول نسبت به این موضوع رضایت ندارد، قدرت و حق مخالفت را نیز برای خود قائل نیست. واضح است که ویژگیهایی که در کودکی به افراد نسبت داده شده چه مستقیم و چه غیر مستقیم به صورت تکراری در زندگی آنان بازتولید میشود.
امینی کاشانی افزود: در صورتی که آموزههای کودکی نظیر استقلال و خود مختاری برای زنان عذاب وجدان و احساس گناه به همراه داشته باشد، آنان در بزرگسالی نیز حق اعتراض نسبت به موضوعاتی که از آنها رضایت نداشته باشند را نخواهند داشت و قرار گرفتن این زنان در شرایطی که زندگی عاطفی و زناشویی خود را در معرض تهدید ببینند، موجب به خطر افتادن سلامت روانی آنها در خانواده میشود.
وی با بیان اینکه نقش زن و مادر در خانواده از ارکان اصلی حفظ کیان و سلامت خانواده محسوب میشود، تاکید کرد: در صورتی که زنان نتوانند در خانواده خود احساس امنیت کنند، این احساس ناخشنودی در وهله اول به فرزندان منتقل میشود و آرامش روانی آنان را نیز سلب میکند، به این ترتیب دور از انتظار نیست که سلامت روانی بخش زیادی از جامعه دچار چالشهای جدی شود.