تماس های تلفنی پسر دانشجو تازه داماد تهرانی را از ازدواج با شیرین پشیمان کرد

یک دختر و پسر دانشجو با مزاحمت‌های تلفنی زندگی تازه‌عروس و داماد را توفانی کردند.چندی پیش مرد جوانی پا در دادگاه خانواده گذاشت و با چهره‌ای آشفته خواست با جدایی از همسرش به زندگی 3 ماهه‌اش پایان دهد.

«امیرحسین» که مهندس صنایع است، به قاضی پرونده‌اش گفت: سال گذشته از طریق یکی از بستگانم با «شیرین» آشنا شدم و خانواده‌های‌مان در جریان این آشنایی قرار گرفتند تا اینکه با شناخت بیشتر از هم تصمیم به ازدواج گرفتیم.

3 ماه پیش بود که با مراسم جشن عروسی زندگی‌مان را شروع کردیم، اما هنوز یک ماه نگذشته بود که پسر جوانی با تماس‌های تلفنی‌اش شروع به مزاحمت کرد.

ابتدا به این تماس‌ها بی‌اعتنا بودم، اما پسر غریبه ادعا کرد در گذشته با شیرین زندگی کرده و با گذشت مدتی از هم جدا شده‌اند.

باور حرف‌های پسر مزاحم برایم سخت بود، اما او هر روز زنگ می‌زد و با حرف‌هایش زندگی را برایم تیره و تار کرده بود.

مدتی گذشت تا اینکه شیرین را از این موضوع باخبر کردم، اما وی اصرار داشت در گذشته‌اش ازدواج نکرده و این در حالی است که نمی‌‌توانم حرف‌های همسرم را بپذیرم.

توطئه دختر و پسر دانشجو برای تازه عروس و داماد

به گزارش رکنا،وی افزود: 2 ماه از این ماجرا گذشت تا اینکه دختر جوانی نیز در تماس تلفنی‌اش همان ادعاهای پسر مزاحم را کرد و گفت که از دوستان قدیمی شیرین است و شیرین با جدایی از همسر سابقش رابطه‌اش را با همه قطع کرد تا این راز پنهان بماند.

با ادعاهای جوان تازه‌داماد، قاضی دستور داد شیرین در دادگاه حاضر شود تا پرده از راز زندگی گذشته‌اش بردارد.

شیرین وقتی احضاریه دادگاه را دید، شوکه شد و روز دادگاه پیش روی قاضی پرونده ایستاد و گفت: در گذشته زندگی پنهانی نداشتم و از کسی هم جدا نشده‌ام که آن را پنهان کنم.

زن جوان افزود: نمی‌دانم تماس‌هایی که با همسرم گرفته شده، از سوی چه کسی است و چرا قصد دارند زندگی‌مان را به هم بریزند.

قاضی پرونده وقتی خود را در برابر ماجرای مرموزی دید، دستور داد تیمی از پلیس برای افشاگری این تماس‌های سیاه وارد عمل شوند.

ماموران در گام نخست شماره تلفنی را که پسر مزاحم با آن به امیرحسین زنگ می‌زد، ردزنی کردند و خیلی زود توانستند «همایون» را که صاحب این شماره تلفن است دستگیر کنند.

همایون در بازجویی‌ها ادعا کرد چندی پیش سیم کارتم را گم کرده‌ و چون وقت نداشتم سیم کارتم را بسوزانم، دیگر پیگیر ماجرا نشدم.

تیم تجسس وقتی در برابر این ادعا قرار گرفت و دید همایون واقعیت را می‌گوید، در شاخه دیگری از تحقیقات، با تجسس‌های فنی و پلیسی موفق شد پسری را که از این سیمکارت گمشده استفاده می‌کند در غرب پایتخت دستگیر کند.

«کاظم» ابتدا شروع به دروغ‌پردازی کرد، اما در بازجویی‌های اطلاعاتی ماموران در تناقض‌گویی‌های خود گرفتار شد و ناچار لب به اعتراف باز کرد.

پسر مزاحم به ماموران گفت: امیرحسین یکی از همکلاسی‌های دوران دانشگاهم بود و در آن زمان من به یکی از دخترهای همکلاسی‌‌مان علاقه داشتم و زمانی که ماجرا را با امیرحسین در میان گذاشتم، به جای اینکه به من کمک کند تا به «سمیرا» برسم، خودش را جلو انداخت و با چرب‌زبانی و نقش‌پردازی توانست با سمیرا آشنا شود.

همین موضوع باعث شد یک روز به فکر انتقام بیفتم و با حرف‌هایی که از بچه‌ها شنیده بودم، فکر می‌کردم قرار است با سمیرا ازدواج کند، اما امیرحسین پس از 3 سال دوستی که قصد ازدواج با سمیرا را داشت، در اقدامی عجیب، ادعا کرده بود خانواده‌اش راضی به این ازدواج نیستند و زندگی سمیرا را نیز تیره و تار کرد.

وقتی از این اتفاقات باخبر شدم، سراغ سمیرا رفتم و تصمیم گرفتیم دست به انتقامگیری بزنیم و با طراحی این سناریو قصد داشتم معنای بی‌وفایی و شکست در زندگی را به معنای واقعی حس کند.

ماموران در گام بعدی سراغ سمیرا رفتند و وی نیز با خونسردی گفت: به خاطر امیرحسین به همه خواستگارهایم جواب منفی دادم و این در حالی بود که وی به من قول ازدواج داده بود، اما وقتی خانواده‌اش مخالف ازدواج ما شدند، در کمال تعجب زیر حرف‌هایش زد و بعد از جدایی با من سراغ دختر دیگری رفت و خیلی زود با او ازدواج کرد.

سمیرا وقتی پیش روی تازه‌داماد قرار گرفت، گفت: وقتی در دانشگاه بودیم، این پسر به من ابراز علاقه کرد. آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم، اما احساس کردم امیرحسین پسری مهربان و دلسوز است، به خاطر همین پذیرفتم با او بیشتر آشنا شوم.

وی افزود: کاظم هم پسر خوبی بود، اما به اندازه امیرحسین مهربان نبود، به خاطر همین به خواسته ازدواجش بی‌اعتنایی کردم. همه می‌دانستند امیرحسین قرار است به خواستگاری‌ام بیاید، اما بعد از مدت‌ها دیدم رفتارش تغییر کرده است. نگران شدم و وقتی علت کارهایش را پرسیدم، شنیدم خانواده‌اش عکس من را دیده‌اند و بنا به دلایلی که هنوز هم متوجه نشده‌ام، اجازه نداده‌اند امیرحسین با من ازدواج کند. دلم شکست، باور نمی‌کردم پسری به این مهربانی، حتی سعی نکرده آنها را راضی کند. آخرین‌ روز وقتی از هم جدا می‌شدیم، گریه کردم و به او گفتم هیچ‌گاه او و خانواده‌اش را نخواهم بخشید.

این دختر کینه‌جو ادامه داد: بعد از مدتی به طور اتفاقی کاظم را دیدم. او سراغ امیرحسین را گرفت، تصور می‌کرد ما با هم ازدواج کرده و حالا خوشحال هستیم. وقتی از بی‌وفایی‌های امیرحسین گفتم، خیلی ناراحت شد و بعد از مدت‌ها به من گفت همیشه آرزو داشت با من ازدواج کند. رابطه‌مان خیلی زود صمیمی شد و چون هر دو از امیرحسین زخم خورده بودیم، توطئه چیدیم تا انتقام بگیریم.

انتقام گیری برای از بین بردن زندگی یک زوج

از طریق برخی دوستان مشترک شماره تماس‌های او را پیدا کردم و ابتدا کاظم و بعد من در تماس‌های تلفنی از زندگی گذشته همسرش گفتیم. یادم می‌آید وقتی بعد از مدت‌ها صدای امیرحسین را پشت تلفن شنیدم، بعد از قطع تماس حسابی گریه کردم، اما نمی‌دانم چرا اصلا پشیمان نیستم او اذیت شده است.

کاظم نیز گفت: انگیزه من برای انتقامگیری کمتر از سمیرا بود، اما به خاطر علاقه‌ای که به این دختر داشتم و دارم، تصمیم گرفتم همراهی‌اش کنم.

تازه‌داماد که در جریان جزئیات این مزاحمت‌های تلفنی قرار گرفته بود، به قاضی گفت: من از سمیرا شرمسارم، اما همیشه به او می‌گفتم اگر خانواده‌ام تایید کنند، با هم ازدواج می‌کنیم. برای خانواده من حجاب کامل خیلی مهم بود و چون سمیرا نپذیرفت چادر به سر کند، پدر و مادرم با دیدن عکس وی اجازه ازدواج ندادند.

وی افزود: شیرین همسر بسیار خوبی است و از او شرمنده‌ام که با باور ادعاهای مزاحمان تلفنی اذیتش کردم و امیدوارم جبران کنم. شیرین را با تمام وجودم دوست دارم و کاظم و سمیرا را به خاطر مزاحمت‌های‌شان می‌بخشم و امیدوارم آنها نیز از اشتباهات من گذشت کنند.

توصیه کارشناس

محمد بیگدلی، جرم‌شناس می‌گوید: مزاحمت‌های تلفنی یکی از جرائم ظریفی است که اگر در نگاه نخست در فهرست جرائم مهم قرار نمی‌گیرد، اما تبعات بسیار سخت و ویران‌کننده‌ای دارد.

وی افزود: مزاحمت‌های تلفنی مهم‌ترین تاثیر را در روح و روان می‌گذارد که همین باعث خشم‌افروزی و تحریک شدن سریع عصبانیت می‌شود، حس انتقام به وجود می‌آورد و گاهی باعث بدبینی‌ها و عدم اعتماد به یکدیگر نزد خانواده بویژه زوج‌های جوان می‌شود.

این جرم‌شناس ادامه می‌دهد: ما با جنایات زیادی مواجه بودیم که به خاطر مزاحمت‌های تلفنی بود؛ گاهی مردی با باور این مزاحمت‌ها همسرش را به قتل رسانده و گاهی مزاحمان تلفنی خود به قتل رسیده‌اند و البته باید گفت جدایی و طلاق زوجین نیز تاثیراتی کمتر از این قتل‌ها نداشته است.

وی در پایان می‌گوید: مزاحمان تلفنی باید بدانند در عصر تکنولوژی امروزی به راحتی ردیابی می‌شوند و شک نکنند مجازات درخور اقدامات بزهکارانه‌شان در انتظارشان خواهد بود و مقامات قضایی نیز باید در اینگونه پرونده‌ها سختگیرانه برخورد کنند.