تعطیلی برندهای قدیمی ابزار بازی سیاسی شد
تعطیلی برندهای قدیمی ابزار بازی سیاسی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری شده است. حالا کسی از پیشزمینه این تعطیلیها حرفی به زبان نمیآورد و گویا همه چیز یکشبه اتفاق افتاده است.
اجرای نادرست طرح هدفمندی یارانهها و چند برابرشدن قیمت حاملهای انرژی، سودهای گزاف بانکی، تحریم و کند و متوقفشدن واردات مواد اولیه، چند برابرشدن قیمت زمین و اجاره و… همه و همه دلایلی است که کارشناسان بازار کار و فعالان اقتصادی به آن اشاره کرده و میگویند: سیاستهای نادرست اقتصادی، بیشتر کارخانهها را از سالها پیش به خاموشی کشانده و حالا نمیشود یکشبه توقع معجزه داشت.
از «ارج» و «آزمایش» شروع شد و حالا حرف تعطیلی «داروگر» و «روغن جهان» نقل محافل خبری شده است. برندهای نوستالژی ایرانی آنقدر برای نسلهای مختلف خاطرهساز بودهاند که خبر تعطیلی آنها حالا چه به علت سوءمدیریت خود کارخانه، چه به علت مشکلات اقتصادی تحمیلی از بیرون مجموعه، برای طیف گستردهای ازمردم خبر تلخی است. مدتی است که خبرگزاریهای مخالف دولت، تعطیلی کارخانههای قدیمی کشور را به سیاستهای غلط دولت یازدهم نسبت دادهاند و معتقدند، رکود حاصل از تورم، کار دست برندهای خاطرهساز ایرانی دادهاند.
عیسی منصوری معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: روند تعطیلی خیلی ازکارخانهها از پیش از روی کارآمدن کابینه روحانی آغاز شده بود. مهمترین نکتهای که باید درنظر گرفت، بررسی علت تعطیلی هرکارخانه است. کارخانههایی که سوءمدیریتی خود مسئولانشان را زمین زده است. او با اشاره به اینکه برای اثبات این حرف مستندات محفوظی هم دارد، ادامه میدهد: البته اگرچه مسئولان کارخانه داروگر تعطیلی کامل آن را رد کردهاند، اما لوازم آرایشی و بهداشتی همیشه بهترین بازار را درکشور دارند، باید از مدیران این مجموعه سوال کرد که چطور این بازار را از دست دادهاند؟
عیسی منصوری درمورد قند ورامین هم توضیحات متفاوتی میدهد: در ابتدای کار باید درنظر بگیرید که فریب سیاستهای پوپولیستی را نخورید. هیچ کارخانه قندی درکشور، درفصل بهار کار نمیکند. موضوع بعدی هم که شاید ازخاطر خیلیها رفته است، واردات بیرویه شکر در دولت سابق به کشور بود. حالا که بازار دوباره فعال شده، سفارشهایی که از قبل ثبت شده بود و محصولاتی که توی انبارها روی دستمان مانده، بازار قندوشکر را تحتتأثیر قرار داده است.
یلدا راهدار رئیس کمیسیون کسبوکار اتاق شیراز هم میگوید: چه کسی میتواند دولت یازدهم را متهم به تعطیلی کارخانههای قدیمی کند. وقتی استراتژی اقتصادی ما ٣٨سال اشتباه بوده است، این فعال بخش خصوصی کشور میگوید: ١٧سال است که درفعالیتهای اقتصادی مختلف شرکت داشتهام و به ضرس قاطع میگویم؛ ما همواره مشکلاتی بر سر راه تولید داخلی داشتهایم و نمیتوان امروز انگشت اتهام را به سوی روحانی و سیاستهای تدبیر و امید گرفت. کنترل تورم ابتدای کار همواره با رکود مواجه بوده و کابینه یازدهم یک جراحی بزرگ اقتصادی را شروع کرده است. باید صبور باشیم.
حمید حاج اسماعیلی کارشناس بازار کار و عضو شورایعالی کار هم با ردکردن تقصیر دولت درتعطیلی کارخانهها میگوید: باید انصاف داشته باشیم. تعطیلی کارخانههای قدیمی ما، بیش از ٨سال است که اپیدمی شده است. او ادامه میدهد: تحریم مراوده تجاری با ایران را میتوان نقطه عطف این تعطیلیها دانست. وقتی قیمت مواد خام سر به فلک گذاشت، صادرات دچار مشکلهای عدیده شد. واردات تحتتأثیر قاچاق بیرویه قرار گرفت و اجرای ناصحیح هدفمندی یارانهها، نرخ حاملهای انرژی برای کارخانهها را نجومی کرد. شاید بتوان به دولت یازدهم این انتقاد را وارد کرد که ساماندهی بنگاههای اقتصادی را در اولویت کار خود قرار نداد، اما باید پیش از واردکردن این انتقاد از او پرسید؛ آیا حریف بانکهای بزرگ کشور که به جای کمک به بنگاهها با آنها وارد رقابت شده بودند، میشد؟
محمد عطاردیان، نایبرئیس کانون عالی انجمن کارفرمایی ایران هم در نهایت معتقد است؛ ما هرگز در مملکت، استراتژی درست و کافی برای اشتغال نداشتیم و همیشه به تولید بهعنوان یک موضوع مقطعی نگاه کردیم. ١٠سال است که «کفش ملی» دیگر کفش وطنی تولید نمیکند.
قرار نیست یک کارخانه تا ابد مثل سابق باشد
تعطیلی «روغننباتی قو»، «ارج»، «آزمایش» و تعدیل نیروها در «داروگر» و «روغن جهان» را میتوان مهمترین تنشهای سالهای اخیر دربنگاههای اقتصادی قدیمی دانست. یلدا راهدار میگوید: درعلم مدیریت مفهومی به نام منحنی عمر سازمان تعریف میشود. طبیعی است که بنگاههای اقتصادی وقتی به سرعت با تکنولوژی روز تغییر نکرده و خود را بالا نکشند، از غافله جا میمانند. البته از بینرفتن سازمانهای قدیمی درهمه جای دنیا بعد ازسالهای متوالی تا حدی طبیعی است. بهخصوص هنگامی که سیکل رشد خود را به قاعده پشت سر نگذاشته باشند.
«مدیر مالکی» معضل شده است
مشکل جدی بخش خصوصی ما، پدیده «مدیر مالکی» است. این موضوع دیگری است که یلدا راهدار بهعنوان مشکل اقتصادی عمیق کشور درهمه دورهها مطرح کرده و توضیح میدهد: مدیران بخش صنعت ما همه پا به سن گذاشته و به جوانها میدان نمیدهند. انحصارطلبیها باعث شده که فناوری به ما کمتر از حد انتظار بهروز شود، چون همه میخواهند تا آخر عمر یک کارخانه خودشان مدیر باشند!
او در ادامه از مشکلات دیگری مثل درگیری فعالان اقتصادی با مسائل سیاسی و نداشتن همیشگی یک مکانیسم درست برای کنترل فساد میگوید. راهدار معتقد است؛ در استانها هم فرصتهای برابری برای اشتغالزایی وجود ندارد و راهاندازی و نگهداری یک بنگاه اقتصادی دربعضی استانها واقعا کار هرتولیدکنندهای نیست.
استراتژی و برنامهریزی برای اشتغال نداریم
محمد عطاردیان معتقد است؛ دلیل تعطیلی کارخانهها بیماری اقتصادی همیشگی کشور است. اقتصاد مقاومتی باید جدیتر گرفته شود و موانع از سر راه بخش خصوصی برداشته شود. او میگوید: ژاپن بدون تکیه بر هیچ منبع طبیعی بعد از ویرانی درجنگ جهانی دوم، سرپا ایستاد و تبدیل به یکی از اقتصادهای بزرگ درجهان شد. باید حساب کتاب کنیم و برنامه بریزیم. ما درکشور چه نیازهایی داریم؟ آیا برای خودکفایی در رفع این نیازها کاری کردهایم یا حداقل قرار است کاری کنیم؟
رکودی که دلالها میگویند رکود است!
رکودی که از آن صحبت میکنیم تا حدی مورد قبول است اما برخی رکود را با فرهنگ لغات خود معنا میکنند. یلدا راهدار معتقد است؛ بعد از کاهش نرخ تورم، ایجاد ثروت از محل تورم برای سودجویان ناممکن شده است. این فعال اقتصادی میگوید: اینکه بعضی ازسودجویان عزیز نمیتوانند روی یک ملک یا خودرو، درعرض دوماه سود نجومی ببرند، معنای رکود نمیدهد؛ اقتصاد ما رو به بهبودی است. او میگوید: ناراحتی برخی از این است که ٣٨سال کار درست نکردهاند و حالا برای این تغییرات و بهبودها ناراحتند. البته نباید بانکها را فراموش کنیم. آنها هم دراین تعطیلیها بیتقصیر نیستند. پیش از این، فعالان اقتصادی با بلاککردن سرمایههای کلان خود در بانکها، سود بانکی ٢٤درصدی را منبع درآمد خود قرار میدادند و اقتصاد کشور را زمینگیر میکردند. بانکها هم با پول این فعالان، ملک پشت ملک میانداختند. اگر پول این سرمایهداران خرج خرید سهام این کارخانهها میشد، امروز واقعا چند تا از این کارخانههای پرحاشیه تعطیل شده بودند؟