تصمیم «حیدر العبادی» در برابر وعدههای سعودی و آمریکایی چه خواهد بود؟
مشرق در گزارشی آورده است:دولت ترامپ معتقد است که باید هر طور که شده جلوی گرایش دولت عراق به سمت ایران را بگیرد. آنها در این رابطه گاه پرونده کردها را به جریان می اندازند و گاهی نیز در کرکوک جنجال می کنند.
تلاش برای جدایی دولت عراق از ایران و محور مقاومت به اساس و اصل و اولویتهای دیپلماتیک آمریکا و عربستان سعودی تبدیل شده است. آمریکا در این رابطه از دو ابزار مهم برای فشار بر بغداد استفاده می کند. محور اول رویکردهای داخلی و فرقه ای و قراردادهای بین المللی دو جانبه بغداد- واشنگتن است و محور دوم شامل تلاش های عربستان برای دور کردن این کشور از متحدانش در محور مقاومت می شود.
تطابق منافع میان آمریکا وعربستان سعودی همگرایی بیش از پیش دو طرف در این پرونده را باعث شده و آنها برای پیشبرد اهداف خود گاه از تهدید به حضور نظامی آمریکا و زمانی از آغاز فتنه سنی و شیعه در عراق و گاهی نیز از فتنه انگیزی با کردها سخن می گویند. در تمامی حوادث امنیتی که طی ماههای گذشته در عراق اتفاق افتاده است، میتوان ردپای سرویسهای جاسوسی عربستان و آمریکا و نقش گروههای تروریستی مورد حمایت ریاض و واشنگتن را مشاهده کرد. آنها با تمام پتانسیل خود به دنبال ایجاد هرجومرج و ناامنی و نگرانی در عراق هستند.
سفر رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا به منطقه که شامل عربستان و تعداد دیگری از پایتخت های عربی می شد، در بخشی از برنامه های خود همین رویکرد را دنبال می کرد. وی در جریان این سفر با حیدر العبادی نخست وزیر عراق که در ریاض به سر می برد، دیدار کرد. همزمانی این دو سفر طبعا با تلاش های صورت گرفته در این مسیر بی ارتباط نیست.
گرچه تعدادی توافقنامه دوجانبه در این سفر به همراه توافق شورای همکاری عربستان و عراق میان دو طرف به امضا رسید، اما تیلرسون اعتراف کرد که آشتی بین دو کشور در کوتاه مدت محقق نخواهد شد.
طرفهای بازی سیاسی جدید در منطقه
در طرف مقابل این معادله حیدرالعبادی قرار دارد که بعد از آغاز طرح خود موسوم به ‘ چشمانداز عراق برای آینده منطقه’ به تعدادی از کشورهای منطقه سفر کرد. اولین سفر وی از عربستان آغاز شد و پس از آن به مصر و اردن رفت و قرار است طی روزهای آینده به ترکیه و ایران نیزسفر کند.
رویکردی که العبادی در چارچوب طرح خود آغاز کرده، شامل موارد زیر است:
از بین بردن منازعات و درگیریهای خونین و مهار چالش ها اثر به اقدام مشترک برای تأمین منافع و اقتصاد کشور.
ایجاد مناسبات پایدار و عمیق بین دولتهای منطقه و ارتباط میان ملتها در چارچوب تضمین ثبات روابط در تحولات سیاسی.
اعطای امید و فرصتهای شغلی به جوانان.
توافق بر سر برنامه توسعه فراگیر و پروژه های صنعتی در سطوح ملی.
سرمایهگذاری دولتهای منطقه در منابع طبیعی عراق به شکلی ایده آل تا اینکه این دولت ها در تصمیم سازی ها در تمامی سطوح تاثیرگذار باشند.
برخی از جریانهای سیاسی عراق چشمانداز العبادی را پیش نویس عملکرد آینده وی در مرحله بعد از داعش ارزیابی می کنند، اما به نظر می رسد سفر منطقه ای او گام اولیه پیشبرد این چشم انداز است که البته ابعاد تبلیغاتی و انتخاباتی نیز در آن نادیده گرفته نشده است.
دولت ترامپ معتقد است که باید هر طور که شده جلوی گرایش دولت عراق به سمت ایران را بگیرد. آنها در این رابطه گاه پرونده کردها را به جریان می اندازند و گاهی نیز در کرکوک جنجال می کنند و زمانی نیز ریاض را به استقبال از دیدگاه های جدایی طلبانه در عراق تشویق می کنند. آنها برای توقف اقدامات تروریستی و بسته شدن مرزهای سوریه و عراق به روی تروریستها ، شرط تجزیه این کشور را مطرح کرده اند. آنها به دنبال تأسیس چهار اقلیم کرد، شیعه، سنی و مسیحی- ایزدی در عراق هستند.
ریاض نیز در این معادله دنبال فرصت میگردند تا بتواند مناسبات خود را با بغداد احیا کرده تا شاید این کشور را از ایران جدا کند. البته عربستان نسبت به مشکل بودن این اقدام آگاهی دارد ، اما با این وجود از تلاشهای خود دست برنمیدارد تا بتواند از عراق به عنوان اهرمی برای فشار و جنگ غیر مستقیم با ایران استفاده کند.
از سوی دیگر اقدامات ریاض را میتوان اعتراف ضمنی این کشور به پیروزی اردوگاه سوریه و ایران و روسیه در معادلات منطقهای و روند مبارزه با تروریسم ارزیابی کرد، بر این اساس سعودی ها ناگزیر هستند برای کاهش خسارتهای ناشی از این شکست دست به دامن طرف های دیگر منطقه ای شده و تلاش کنند عرصه منطقهای خود را گستردهتر کنند تا شاید بتوانند از زیر فشارهای ایران خارج شوند.
البته بر هیچ کس از جمله حیدر العبادی نخست وزیر عراق پوشیده نیست که مانورهای آمریکا و غرب تنها با هدف جلوگیری از تشکیل دولت قوی در عراق و بازگشت نقش منطقه ای عراق به آن صورت می گیرد. چرا که به زعم آنها در صورت قدرت دولت عراق، ایران و روسیه میتوانند موقعیت ویژهای را در نقشه سیاسی خاورمیانه به دست آورد و نقش تخریبگر سعودیها و فشارهای آنها در یمن و بحرین را کاهش دهند. چنین دولتی قادر به پیشبرد مبارزه با تروریست ها و تجزیه طلبان خواهد بود و میتواند در برابر نفوذ آمریکا مقاومت کند.
موانع پیوستن عراق به ائتلاف آمریکایی – سعودی
علاوه بر این که با وجود تلاشهای رکس تیلرسون و محمد بن سلمان، مقام های ارشد عراق تمایلی به حضور در کنار اردوگاه بازندگان درگیری های منطقه ای از خود نشان نمی دهند، برخی شاخص های دیگر نیز وجود دارد که آنها را از کشیده شدن به پازل عربستان باز می دارد.
نکته اول اینکه سیاستگذاریهای خارجی عراق تا حدی زیادی تحت تاثیر جریانهای سیاسی داخلی قرار دارد که بیشترین نفوذ را در این کشور دارند. در این زمینه میتوان به حزب الدعوة اشاره کرد که تعیین نخستوزیرهای عراق بعد از سال 2003 برعهده آن بوده است.
شخص آیت الله سیستانی مرجعیت دینی عراق تاثیر معنوی فوق العاده ای بر افکار عمومی مردم این کشور دارد و همین تاثیر بود که در نهایت به تشکیل نیروهای داوطلب مردمی [الحشد الشعبی] و عقب راندن تروریسم از این کشور منجر شد. شخصیتها و گروههای تأثیرگذار دیگر نظیر الخفاجی، حکیم، حزب النجباء، حزب الله عراق و ده ها تشکیلات شیعه دیگر در کنار بسیاری از احزاب و شخصیتهای اهل تسنن و مسیحی و کرد که از تشکیل دولت قوی در عراق حمایت می کنند، مانع از ورود این کشور به زیر چتر وابستگی به ریاض هستند.
در طرف دیگر این معادله ایران قرار دارد که ائتلاف قوی و مرزها و مناسبات اقتصادی و تاریخی ویژه با عراقی ها دارد و سالیانه میلیون ها ایرانی به زیارت عتبات عالیات در این کشور می روند. در این زمینه تنها کافی است به نقش سردار قاسم سلیمانی در آزاد سازی کرکوک و پایان جنجال سیاسی جداسازی اقلیم کردستان عراق توجه کنیم تا به میزان تلاش های تهران برای تبدیل شدن عراق به دولتی قوی و یکپارچه با تمامیت ارضی مستقل پی ببریم.
علاوه بر اینها نباید نقش دولت هایی نظیر روسیه و ترکیه را در این مورد نادیده بگیریم.
نکته سوم اینکه عربستان طی سالهای گذشته تلاش گستردهای برای افزایش تنشهای امنیتی و بحران های سیاسی در عراق داشته است. ادله زیادی در این رابطه وجود دارد و مقامات رسمی عراق بارها به صورت علنی از ریاض به عنوان یکی از حامیان جریانهای تروریستی در این کشور برای ضربه زدن به روند سیاسی آن نام برده اند. طبعاً این مواضع و مداخله ها و فتواهای صادر شده در حمایت از گروههای تروریستی در عراق که دستشان به خون ده ها هزار انسان بی گناه آلوده است، یک شبه تغییر پیدا نخواهد کرد.
بغداد به خوبی می داند که این تحرکات مانور سیاسی و تبلیغاتی برای تضعیف هرچه بیشتر دولت عراق و تقویت مخالفان آن است، با این وجود تلاش دارد از پتانسیل فعالیتهای دیپلماتیک عربی و منطقهای برای تقویت جایگاه این کشور و افزایش سطح اقدام مشترک استفاده کرده و مواضع مثبت کشورها و محافل بین المللی را برای پیشبرد روند مبارزه با تروریسم به دست آورد.
در نهایت میتوان گفت با وجود این مانورهای تبلیغاتی که بیشتر با اهداف انتخاباتی دنبال میشود و مبتنی بر نگاه منطقی نسبت به موازنه قدرت منطقه نیست، مناسبات میان عراق و عربستان بهبود پیدا نخواهد کرد.
عراق با پیوستن به اردوگاه محور مقاومت در منطقه به علاوه روسیه نقش ویژه ای در روند مبارزه با تروریسم به دست آورد و رویکردهای داخلی آن نیز بیش از اینکه به سمت اردوگاه غربی- سعودی متمایل شود ، گرایشهای محور مقاومت را در خود دارد. به این ترتیب نقش منطقهای که انتظار ایفای آن از سوی عراق وجود دارد، این است که در کنار محور بازدارندگی عربی باقی مانده و روند استقلال و تمامیت ارضی منطقه به دور از وابستگی خارجی را تکمیل کند.