تحریم ایران به این ۳ دلیل در حال فروپاشی است / ترامپ هرکاری میتوانست علیه ایران انجام داد
ترامپ از اولين روزهاي رياست جمهوري اش، شروع به موضع گيري عليه ايران كرد. ولي مجموعه اي از رویدادهای حيرت آور باعث شده است كه وي ديگر مانند گذشته مورد حمايت قرار نگيرد. طي سه ماه آينده مشخص خواهد شد كه آیا ترامپ با موفقیت قادر خواهد بود به این تنش آفرینی ادامه دهد يا اینکه راه آبرومندانه اي براي خروج از منجلابی که درست کرده پيدا مي كند.
ان بي سي نوشت: ترامپ از اولين روزهاي رياست جمهوري اش، شروع به موضع گيري عليه ايران كرد. ولي مجموعه اي از رویدادهای حيرت آور باعث شده است كه وي ديگر مانند گذشته مورد حمايت قرار نگيرد. طي سه ماه آينده مشخص خواهد شد كه آیا ترامپ با موفقیت قادر خواهد بود به این تنش آفرینی ادامه دهد يا اینکه راه آبرومندانه اي براي خروج از منجلابی که درست کرده پيدا مي كند.
به گزارش انتخاب، ان بي سي ادامه داد: همين چند ماه پيش بود كه ترامپ با اعتماد به نفس، از قرارداد هسته اي اش با ايران خارج شد، با عربستان سعودي همكاري كرد تا صادرات نفت ایران را كاهش دهد و براي خشنودي بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، تحريم هاي سخت تري را بر ايران اعمال كرد. در نتيجه، واحد پول ايرانيان به سرعت سقوط كرد. ايران قبلا هم تحريم هايي را پشت سر گذاشته بود، ولي به نظر می رسید اين بار قضیه متفاوت باشد.
ترامپ در ٢١ام تيرماه به خبرنگاران گفته بود:” من اطلاع دارم که ايران با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم مي كند و از لحاظ اقتصادي در حال سقوط است، ولي مطمئنم به زودي سياستمداران اين كشور به من زنگ مي زنند تا باهم معامله كنيم.”
با اينكه پنج ماه از اين صحبتها گذشته، سه ركن اساسی سياست ترامپ در قبال ايران، در حال از هم گسيختگي است.
اول اينكه عربستان سعودي در حال حاضر، بحراني ترين شرايطش را در طول تاريخ، به خاطر به قتل رساندن جمال خاشقجي، پشت سر مي گذارد. آمريكا خيلي وقت است كه چشمانش را به روي جنايات عربستان بسته است، ولي حمايت هاي ترامپ از وليعهد عربستان، بن سلمان، در حالی كه اف بي آي (پليس فدرال آمريكا) معتقد است به احتمال خيلي زياد خود او دستور قتل خاشقجي را صادر كرده، بسيار بيشرمانه است.
سناتورهاي جمهوريخواه كه از اين موضوع در اواخر اين هفته توسط رييس سيا، يعني جينا هاسپل آگاه شده بودند، بدون تردید درمورد مقصر بودن بن سلمان در ماجراي قتل خاشقجي، جلسه را ترک کردند.
ليندسي گراهام (سناتور كارولينای جنوبي در سنای آمريكا) که از متحدان ترامپ است، بعد از مطلع شدن از اين موضوع گفته است:” بايد خودتان را عمدا به كوري زده باشيد تا متوجه نشويد كه قتل خاشقجي توسط زيردستان بن سلمان صورت گرفته و خود او در اين ماجرا نقش داشته است.”
حتي اگر جمهوريخواهان تصميم داشته باشند كه در شرايط فعلي، طرف ترامپ را بگيرند و به روابط با عربستان سعودي ادامه دهند، دموكرات ها به اين سادگي ها اجازه نمي دهند تا روابط تجاري آمريكا با عربستان به روال قبلي خود بازگردد. بخشی از آن به این دلیل است که روابط عربستان با آمریکا تجسم تمام چیزهایی است که نمایندگان پیشرو مخالف آنها هستند: يك رابطه خوب با ديكتاتوری بيرحم که تحت تاثیر حرص و طمع تولیدکنندگان تسلیحات شکل گرفته و این درحالی است که آمريكا همدست عربستان در قحطي برنامهريزي شده در يمن قلمداد میشود و حقوق بشر و حقوق زنان توسط خاندان سعودي نقض مي شود. به علاوه، عربستان تا همين الان هم با كاهش توليدات نفتياش، ترامپ را آزرده خاطر كرده و نقشش را در استراتژي ترامپ عليه ايران،كمرنگ كرده است.
دوم اينكه اسرائيل نقشی اساسی و پنهان را در سياست هاي ضد ايراني ترامپ بازي كرده است. مخصوصا كه نتانياهو حلقه اتصال ميان بن سلمان و جرد كوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ بوده است كه اتفاقا راه را براي همکاری ميان عربستان و اسرائيل و براي دشمن كردن آمريكا با ايران، هموار كرده است.
اما اکنون نتانياهو برای باقی ماندن در قدرت با یک جدال موجودیتی در داخل مواجه است. دادستانهاي اسرائيلي این هفته صدور کیفرخواستی علیه او را تقاضا کردهاند و با احتمال سقوط دولتش، احتمالا مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام خواهد شد. گرچه بعید است دولت آتي اسرائيل سياست هاي جديدي را در مواجهه با ايران اتخاذ کند، ولي مانند نتانياهو نیز آمريكا و عربستان را با آغوش باز نخواهد پذيرفت. اين مي تواند يك شكاف خطرناك در دايره روابط آمريكا، اسرائيل و عربستان عليه ايران ايجاد كند.
سوم اینکه، انعظافپذیری سياسي خود ترامپ نیز در مخاطره قرار گرفته است: با عبور از انتخابات میاندورهای، از این پس ترامپ با موانع سياسي بيشتري روبه رو خواهد شد، احتمال دارد مجلس مواردی مانند حساب مالياتی ترامپ تا روابطش با عربستان سعودي و سياست هاي ضد ايرانياش را مورد بررسي قرار دهد. از آنجا که از این پس ترامپ مجبور خواهد شد در سیاست داخلی، موضعی دفاعی بگیرد، احتمالا دیگر قادر نخواهد سیاست اولویتدهی به مساله ایران را به پیش ببرد.
اما مهمترين شاخصی که حکایت از شكست نهايي ترامپ در سياستهاي ضد ايراني اش دارد، به صحت اركان ذكرشده در سیاست او باز نمی گردد، بلكه مربوط به دستاوردی است که قرار بود تحريم ايران به بار بیاورد. ترامپ پيش بيني كرده كه واحد پول ايران همچنان به سقوطش ادامه خواهد داد و صادرات نفت اين كشور به صفر خواهد رسيد.
اکنون اگرچه اقتصاد ايران در حال صدمه ديدن است، اما وضعیت ريال به ثبات بازگشته است و ترامپ از ابتدای اعمال تحریم های نفتی مجبور شد تا هشت كشوراروپايي و آسيايي را از تحریم معاف کند. تمام اين نقشه ها طراحي شده بود تا سقوط اقتصادي ايران رخ دهد. طبق گزارش نيويورك تايمز، یک طرح دو میلیارد دلاری به ترامپ پیشنهاد شد تا با بي ثبات كردن ايران از لحاظ اقتصادي و ايجاد جو رواني در شبكه هاي مجازي، مردم ايران اعتمادشان را نسبت به دولتشان از دست بدهند. نشانه ها حاكي از آن است كه اجراي اين نقشه با موافقت ترامپ رو به رو شد که البته تاکنون دستاوردی نداشته و نرخ ريال هم ثابت مانده است.
امروز اگر شما در تهران ساكن باشيد به احتمال زياد نسبت به آينده، بسيار دلگرم تر از كسي هستيد كه در رياض يا واشنگتن زندگي مي كند. ترامپ هركاري مي توانست علیه ايران انجام داد، ولي هيچ كدام جواب نداد. به محض اينكه “سازو كار ويژه” اروپا (سيستم مالی جایگزینی كه شركتها را قادر به فرار از تحريمهاي ترامپ عليه ايران مي كند) از سال ديگر آغاز به کار کند، راهبرد ضد ايراني ترامپ ممكن است با شكستی دیگر روبهرو شود.
سوال اين است كه با آشکار شدن ناکامی سیاست های فعلی ترامپ علیه ایران، بن سلمان و نتانياهو او را مجبور به انجام چه كاري خواهند كرد؟
اگر گذشته را پيش فرض قرار دهيم، آنها او را تحت فشار مي گذارند تا به جنگ با ايران برود ولي در اين صورت شايد ترامپ نیز از اينکه در روابطش با آنها مدام مانند طرف سطح پایین تر با او رفتار میشود، دیگر خسته شود.