بیپولی، دامن این سه زن ۳۰۰۰ ساله را گرفته است
سه زن سه هزار ساله رو به هفت لِنگه رنگین درحالی آرمیدهاند که هفت سال است انتظار پولی را میکشند که قرار است خانه بلورین ابدی آنها را محفوظ و ایمنتر کند.
ساعاتی قبل باران باریده و دیوارهای «سالار سعید» را نم گرفته؛ اشک شوریده، ردِ پرنگی روی دیوارهای آجری عمارت انداخته بود. عمارت سالار سعید بیش از ۴۰ سال است که موزه شده و مسؤول آن، امیدی به نجاتبخشی این عمارت قاجاری ندارد، چون معماری این بنا با عمری ۱۵۰ ساله را با محیط اقلیمی کردستان همسنخ نمیداند. عمارت موزه باستانشناسی سنندج کردستان برگرفته از معماری فلات مرکزی ایران به سبک صفویه ساخته شده است.
در سایه همان دیوارهای نم گرفته، استودانها، سنگهای قبر منقوش و کتیبهها، مرطوب از باران بهاری، زیر نور آفتاب تازه برآمده، لم دادهاند و درحال خشک شدن هستند. هیچ سایهبانی بر سر ندارند که محفوظ بمانند.
بعد از این گذر تاریخی، اُروسی هفت لنگه قاجاریِ پرنقش و نگار با آن حائل آهنی زنگ زده زمخت که البته سعی شده خیلی هم مزاحمت منظری نداشته باشد، دیده میشود. اروسی را چند سال است که میخواهند مرمت کنند، اما پولی ندارند.
پشت این پنجرههای مشبک رنگین، سه زن سه هزار ساله آرام خوابیدهاند، یکی شان کودکی را در آغوش گرفته و در محفظهای قرار داده شده که نه رطوبت سنجش کار میکند و نه دماسنجش. اسکلت دیگری به موازات همان زن قرار دارد که در وضعیتی مشابه به سر میبرد، اما اسکلت سوم، محفظه معمولیتری دارد و وضعیتاش چندان ایدهآل به نظر نمیآید، هرچند که مسؤول موزه سنندج میگوید «محفظه آن هم درحال ساخت است»، اما بیپولی دامن این سه زن را هم گرفته.
چگونگی تدفین و شکل کلی گورستان این سه اسکلت، اهمیت تاریخی زیادی دارد، مسؤول موزه همین را برای قرار ندادن اسکلت سوم در محفظه ایمنتر، بهانه میکند.
این سه زن ارزشمند، هفت سال است که اینجا خوابیدهاند و فقط مقبره شیشهای دوتا از آنها تغییر کرده است. آنها را پاییز ۸۷ از گورستان تاریخی شهرک زاگرس سنندج که در پی عملیات راهسازی جاده روستای حسنآباد کشف شد، به این موزه منتقل کردند.
هنوز پژوهشها و آزمایشهای تطبیقی روی این سه اسکلت انجام نشده، برای همین علت مرگ آنها، سن و دوره تاریخی زیست آنها دقیق مشخص نیست و شناسنامه دقیقی هم ندارند و در کنار اجساد خاک گرفتهشان، تنها میتوان از مکان تدفین و دوره تاریخی آن ها مطلع شد.
کیوان کریمی ـ راهنمای گردشگری استان کردستان ـ میگوید: این اسکلتها قدمت سنندج را دو برابر کردهاند. ما زمانی فکر میکردیم تاریخ این منطقه نهایت به دوره ساسانی منتهی شود، آن هم به استناد شجرهنامه اردلانها در عمارت آصف، اما در سال ۸۷ گورستانی در مسیر شهرک زاگرس سنندج پیدا شد که مربوط به عصر آهن بود و همین کشف، تاریخ سنندج را از دوران ساسانی به یک هزار قبل از میلاد برگرداند.
سیدصلاحالدین رحیمی، مسؤول موزه سننج است و درباره وضعیت نگهداری این سه اسکلت که از نظر تاریخی برای کردستان اهمیت زیادی هم دارد، به ایسنا میگوید: استاندارد نگهداری از اسکلتهای تاریخی اینطور است که باید داخل ویترینی دارای خلاء و وکیوم شده قرار گیرند که دوتا از این اسکلتها در چنین محفظههایی قرار داده شدهاند. اسکلت سوم هم رها نشده، بلکه محفظه آن درحال ساخت است، اما در این مدت شکل معمولی ویترین آن باعث خواهد شد مردم با روش انتقال و شکل تدفین آن در هزاره قبل از میلاد آشنا شوند که خیلی هم جالب است.
او اضافه می کند: در باستان شناسی برای انتقال اجساد معمولا از روش ورقه ای یا تکه تکه استفاده می کنند و بعد برای جسد در مکان اصلی جانمایی می کنند، به این شکل که وقتی قبر تاریخی پیدا می شود آن را شماره گذاری می کنند و بعد انتقال می دهند و سپس عملیات جانمایی انجام می شود، ولی ما برخلاف این روش عمل کردیم و با شیوه ای جدیدی اسکلت ها را جابه جا کردیم. آرماتورها را به حالت صافی مانند بهم جوش دادیم و اطراف آن را سیمان گرفتیم و اسکلت را به موزه منتقل کردیم و به خاطر اینکه حالت مستندگونه خود را برای بازدیدکننده از دست ندهد، یک نمونه را با همین شکل حفظ کرده ایم تا بازدیدکننده در جریان نحوه انتقال و دفن اسکلت ها قرار گیرد.
او هم به خاموش بودن دستگاه اتومات رطوبت و دمان سنجِ دو محوظه شیشه ای اسکلت ها اشاره می کند و می گوید: آن دو اسکلتی که در محظفه بهتری قرار داده شده اند به مرحله پایداری رسیده اند و روند تخریب شان کند شده است. دستگاه اتومات رطوبت و دما سنج آن هم فعلا خاموش است، اما به محض این که کارهای مرمتی روی اسکلت ها شود، روشن می شود.
به گفته رحیمی، هنوز کار مرمتی اصولی روی این اسکلت های باستانی انجام نشده، چون اعتباری وجود ندارد.
او تاکید می کند که لازم است کار پژوهشی انجام شود، چون اسکلت ها بسیار ارزشمندند و به مقایسه تطبیقی نیاز دارند.
همه حرفای مسؤول موزه سنندج به کمبود اعتبار ختم می شود. او می گوید؛ این موزه قبلا وضعیت خوبی در اعتبارات نداشت، اما اواخر سال ۹۵ حدود ۶۰ میلیون تومان اعتبار گرفت.
عمارت سالار سعید که مهمترین موزه کردستان به حساب میآید؛ طبق آمار رحیمی در یک سال گذشته نزدیک به ۲۰ هزار بازدیدکننده داشته که با احتساب ورودیه های آن برای گردشگران داخلی و خارجی که به ترتیب ۲۵۰۰ و ۱۵۰۰۰ تومان است، دو برابر اعتباری که گرفته، باید درآمد تولید کرده باشد.
رحیمی میگوید: درآمد حاصل از فروش بلیت به خزانه واریز میشود که باید به موزه برگردد، اما به آن میزانی که باید بازگشت ندارد، چون طبق روال این پول به سازمان میراث فرهنگی و بعد به اداره کل در استان می رود و در نهایت هم خیلی کمتر از آن مبلغ به موزه می رسد.
او اضافه می کند: با این ردیف خاص اعتباراتی که به موزه های شهرستان ها تعلق می گیرد، نمی توان همه مشکلات را برطرف کرد. ما نمی دانیم با این اعتبار، محفظه اسکلت ها را بسازیم، اروسی را مرمت کنیم، موزه را حفظ کنیم یا ویترین بسازیم، این بودجه کفاف هزینه های موزه را نمی دهد.
موزه سنندج که بیش از ۴۰ سال است نقش موزه باستان شناسی کردستان را بازی میکند و آثار مکشوفه مهمی از عصر مفرغ، مادها، ساسانیان و دوران اسلامی و حتی معاصر را در خود جای داده، ۱۵ سال است که میخواهد جایگزین دیگری داشته باشد که هم زمین اش را خریده اند و هم نقشه اش را آماده کرده اند، اما آن هم لنگ پول مانده است.
عمارت سالار سعید یا موزه امروزی سنندج را در زمان قاجار ساخته اند، مالک نخستش ملا لطف الله شیخ الاسلام یکی از علمای اهل سنت بوده که عمارت بیرونی آن را سالار سعید تملک کرد و در سال ۱۳۳۶ به اداره فرهنگ وقت واگذار شد و سال ۱۳۵۴ هم به موزه تغییر کاربری داد. معماری خانه اقتباسی از دوره صفویه و برگرفته از فلات مرکزی است که سنخیت نداشتن آن با شرایط اقلیمی کردستان، عمارت قاجاری را کمی سست کرده که مسؤول موزه در واکنش به آن می گوید؛ با آن که اقدامات مرمتی در بخش هایی از عمارت انجام شده، اما بیشتر از این دیگر نمی توان کاری کرد.