بولتون چیز جدیدی افشا نکرد
در آژانس جهانی باتوجه به مرگ رئیس سابق این مجموعه، یک تغییر مدیریتی ایجاد شد و احتمالا مسئول جدید در روزهای ابتدایی فعالیتش طبیعی است که تمایل دارد تا خود با کشورهایی که پروندهشان در آژانس زیر نظر است، تماس گرفته و از نزدیک در جریان برنامهها و صحبتهای آنها قرار گیرد. اظهارات بولتون هم احتمالا در راستای تحریک آژانس بوده است.
به گزارش نامه نیوز- پس از اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران، بسیاری از محافل سیاسی و بینالمللی نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند. آلمان و فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا در کنار آمریکا این اقدام را محکوم و آن را دور شدن از توافقی دانستند که خود قبلاً نقض کرده بودند. در این میان یکی جان بولتون مشاور ارشد دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نیز در اظهاراتی عجیب ادعا کرده بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شده است که ایران برخی از مواد هستهای تولیدی خود را پنهان کرده است. این گمانهزنیها ادامه داشت تا اینکه بحث ورود سرپرست آژانس به ایران مطرح شد. دیدارهای انجامشده البته حاکی از حفظ همکاریها بود لیکن طرف غربی هنوز تبلیغات منفی علیه اقدام ایران را در دستور کار دارد. به همین دلیل به سراغ دکتر «احمد غریب» کارشناس پیشین حوزه سوخت هستهای در سازمان انرژی اتمی و عضو هیئتعلمی رفتهایم و در این رابطه نظر وی را جویا شدیم. وی درگذشته همکاریهای گستردهای نیز با سازمان انرژی اتمی ایران داشته است.
* با توجه به اظهارات جدید جان بولتون درباره مخفی بودن بخشی از مواد مربوط به غنیسازی ایران با درصد بالا و همزمان ورود سرپرست آژانس به کشور، به نظر شما چه چیز ازنظر فنی در فعالیتهای جدید هستهای آنها را حساس کرده است؟
بنده مدتی است که دیگر در سازمان انرژی اتمی فعال نیستم اما آنچه بهصورت کلی میدانم این است که آمریکا و رئیس جمهور آن و مشاوران ایشان بدون هیچ درک و مسئولیتی هر حرفی میزنند و نسبت به اینکه نتوانند برای آن استدلال یا شاهدی بیاورند نیز هیچ هراسی به دل راه نمیدهند. ایران در گام سوم مجموعههای IR4 تا IR12 را به نسبتهای مختلف در چهارچوب صلحآمیز و پذیرفتهشده آژانس جلو برده است. در چنین شرایطی باید فرد خبره و متخصص با مسئولیت مشخص در نهادهای بینالمللی ذیربط مثل خود آژانس بینالمللی در این حوزه اظهارنظر کند. یک کارشناس حوزه اتمی نیز پس از بررسیهای زمانبر و متعدد میتواند درباره درستی یا نادرستی یک بحث یا ادعا اظهارنظر کارشناسی و دقیق کند.
* پس ایراد این افراد و شخصیتها به چیست و چه چیز باعث شده چنین ادعایی کنند؟
واقعیت این است که اینها جز آنچه خود ایران علنا گفته هیچ اطلاعاتی ندارند. ایران بدون هراس و علنی خودش گفته که مواد هستهای نگه داشته و پس از گام نخست کاهش تعهدات برجامی، دیگر مواد تولیدی را نمیفروشد. آنها هنر نکردند که چنین چیزی را گفتند و چیزی افشا نکردند.
* اخیرا برخی مقامات ایرانی من جمله رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفتهاند که ایران میتواند و باید تا سطح غنی سازی نزدیک به 20درصد هم پیش برود. این از نظر نهادهایی مثل آژانس نمیتواند شائبه فعالیت نظامی یا خطرناک ایجاد کند؟
واقعیت امر این است که سالها قبل ما برای فعالیتهای آزمایشگاهی و تحقیقاتی به آژانس و برخی کشورها گفته بودیم که به ما سوخت با غنای 20درصدی اورانیوم بفروشند. تصور اولیه ما این بود که وقتی چنین چیزی را از خود آژانس بین المللی میخواهیم، بدون هیچ تعللی آن را بدهند. ولی نه آژانس و نه هیچ کشور دیگری اعم از دوست و دشمن چنین نکرد و ما مجبور شدیم خودمان برای تولید سوخت 20درصد اقدام کنیم. این سوخت در داخل تولید و نصب شده و جواب گرفت. از آن پس سوخت 20درصدی تبدیل به پشتیبان و بک آپ راکتور تهران شد. البته این اقدام برای ایران هزینه بیشتری تا خرید سوخت 20درصد از خارج داشت ولی دیگر چارهای نبود و علاوه بر جنبه مالی، فشار خارجیها نیز افزایش پیدا کرد، اما وقتی خود آنها به ما سوخت نمیدادند، چاره دیگری برای ما وجود داشت؟ بحث سوخت تولید سوخت 20درصدی یکی از بهترین کارهای ایرانیها در سازمان انرژی اتمی بود که نتایج راهبردی زیادی هم داشت. حال بحث فقط روی مسالمت آمیز بودن یا نبودن تولید سوخت با غنای بالاتر از چهار درصد نیست. بحث سر این است که آنها تعهدی دادند و ما هم متقابلا تعهدی دادیم و تنها به اعتبار آن توافق متکی بر تعهد دو طرفه حاضر شدیم بحث 20درصد را جمع کنیم، اما وقتی دیگر چنین تعهدی از طرف مقابل وجود ندارد، پس تعهد ما به عدم تولید 20درصد هم منتفی است.
* یعنی سوخت 20درصد خلاف قوانین آژانس نیست؟ اساسا چه درصدی از غنی سازی میتواند کاربرد نظامی داشته باشد؟
بحث توان غنیسازی یک بحث حاشیهای است. ما در زمانی که پیش از انقلاب با آمریکاییها در راکتور اتمی تهران همکاری میکردیم، حتی تولید سوخت با غنای بالای 90درصد را در سال 1346 داشتیم. اما درکل این در فضای دانش هستهای معمول است که میگویند سوخت با غنای بیشتر از 20درصد ممکن است کاربرد نظامی داشته باشد. حتی سوختی با درصد غنی سازی 30 درصد و 40درصد نیز میتواند کاربرد نظامی داشته باشد. اما درصد غنای 20درصد و کمتر کاربرد نظامی ندارد.
برای راکتورهای مخصوص تولید برق که ایران از آن بهرهمند است، درجه غنی سازی 4درصد نیز حدودا کافی است. در همان زمان که ما با آمریکاییها همکاری اتمی داشتیم (یعنی دهه 50) برخی این مسئله را مطرح کردند که ممکن است با خروج سوختی با چنین درجهای از غنای صورت گرفته، ممکن است سوخت را خارج و از نمونه آن برای تولید بمب هستهای و کاربرد نظامی استفاده کنند که از همان دهه تصمیم گرفته شد دیگر بیشتر از 20درصد غنیسازی صورت نگیرد. این 20درصد در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بهعنوان یک درجه استاندارد تصویب شد. زیرا مثلا درجه غنی سازی بالای 40درصد مستقیما در تولید بمب اتم استفاده میشود و فعلا کاربرد دیگری ندارد و عرف بینالمللی برای کشورهای فاقد بمب اتم که برنامه نظامی ندارند، همان 20درصد است.
* حضور سرپرست آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران چه پیامی داشت؟
اکنون که با شما صحبت میکنیم ایران همانطور که گفته شد چیزی برای پنهان کردن ندارد. در آژانس جهانی باتوجه به مرگ رئیس سابق این مجموعه، یک تغییر مدیریتی ایجاد شد و احتمالا مسئول جدید در روزهای ابتدایی فعالیتش طبیعی است که تمایل دارد تا خود با کشورهایی که پروندهشان در آژانس زیر نظ
ر است، تماس گرفته از نزدیک در جریان برنامهها و صحبتهای آنها قرار گیرد. اظهارات بولتون هم احتمالا در راستای تحریک آژانس بوده است. ولی ما می دانیم که جز مناطق نظامی و امنیتی مشخص -که در هیچ نقطه در جهان امکان بازرسی از آن وجود ندارد- تیم بازرسی آژانس همواره میتواند در هر نقطهای از کشور با هر دقتی بازرسی انجام دهد.