به سخره گرفتن قوانین و مقررات در تاریخ «هپتِ هپتِ نود و هپت»!
شوخی بانمکی که روزگاری در یک برنامه مشهور آن روزهای تلویزیون مطرح شده بود، حالا سرمنشا معضلی شده که ظاهرا قرار است هر از چندگاهی بروز و نمود پیدا کند؛ از «هپتِ هپتِ هپتاد و هپت» (۷۷/۷/۷) در برنامه «نیمرخ» که «فَفَ» (کاراکتری با بازی «حسین رفیعی») رسیدنش را به «بو قشنگ» (مجری برنامه، «امیرحسین مدرس») اعلام کرد تا صف عجیب شکل گرفته در هفتِ هفتِ نود و هفت!
به گزارش تابناک، در روزهایی که فیلمهای مختلف از اظهارنظرهای وزیر بهداشت در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و نوک پیکان انتقادات را متوجه قاضی زاده هاشمی و وزارت خانه تحت امرش میکند، خبرهایی از وزارت بهداشت به گوش میرسد که حکایت از نابسامانی عجیبی در کشورمان دارد؛ نابسامانیای که دلایل بروزش تنها متوجه وزارت بهداشت نیست.
آن گونه که خبر میرسد، دو روز پیش صف عجیبی در بیمارستانهای کشورمان شکل گرفت که هدف از آن، تولد نوزادان به شیوه رُستَمینهی انتخابی (همان سزارینِ انتخابی) بود. صفی که در اصل هدف از شکل گیری آن، درج تاریخ ۱۳۹۷/۷/۷ مقابل تاریخ تولد نوزادان در شناسنامه شان بود؛ به همین سادگی و همینقدر عجیب و غریب.
رویدادی که موجب شد ولادت نوزادان به شیوه رستمینه در روز گذشته به اوج برسد و نقطه اوجی بزرگ در نمودار آمار ولادت پدید آورد. اتفاقی که البته در کشورمان مسبوق به سابقه است تا جایی که معاون کل وزارت بهداشت میگوید در تمامی تاریخهای خاص رقم خورده و میخورد. تاریخهایی که ۹۷/۷/۷، دیروز، یکی از آنهاست.
دکتر ایرج حریرچی با اشاره به تمایل والدین به انتخاب روز تولد نوزادان در تاریخهای خاص به ایسنا میگوید: «در تاریخهای خاص مثل ۹۶/۶/۶ و بعضی مناسبتها، آمار سزارین در کشور بنا به درخواست بعضی خانوادهها و اجابت بعضی متخصصین در بعضی بیمارستانهای خصوصی به طرز قابل توجهی بالا میرود و حتی چند برابر میشود.»
رویدادی عجیب که البته منحصر به آمار ولادت هم نیست و دست کم شواهدی از دخل و تصرف آن در برخی رویدادهای حیاتی دیگر هم به چشم میخورد. مثل علاقه بسیار زیاد برخی جوانان به قرائت خطبه عقدشان یا برگزاری مراسم ازدواجشان در مورخه ۸۸/۸/۸ که مصادف بود با روز ولادت امام هشتم شیعیان؛ امامی که جایگاه ویژهای نزد ایرانیان دارد.
البته در ماجرای ولادت کودکان با روش جراحی و مداخله پزشکی اوضاع بسیار متفاوت است. نخست به این دلیل که تولد نوزاد تابع زمانبندی معینی است و تولد در زمانی غیر از آن، بسیار خطرناک است. آنقدر خطرناک که ممکن است سلامت نوزاد را به مخاطره اندازه و آثار بسیار شومی به دنبال داشته باشد. این در حالی است که میدانیم اساسا زایمان به شیوه رستمینه اشکالاتی اساسی و خطراتی جبران ناپذیر برای مادر و فرزند دارد.
نکته کلیدی بعدی آنجاست که میدانیم با تغییر رویکردها به زادآوری در کشورمان در سالهای اخیر و جایگزینی سیاستهای فرزندآوری به جای سیاستهای تحدید نسل، به کارگیری رستیمنه برای وضع حمل ممنوع شده و تنها در موارد خاص و ویژه تجویز میشود. قانونی که دست کم رویداد دیروز ثابت میکند دور زدنش چندان سخت نیست و به اراده افراد بستگی دارد!
دور زدن مصوبهای که عامل اجرایش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است، اما در بیمارستانها و زایشگاههای تحت نظارت این وزارت خانه به هیچ انگاشته میشود. این اتفاق در حالی رخ میدهد که در سالهای اخیر مواردی از اجبار مادران به زایمان طبیعی به رسانهها راه یافته که ماحصل شان به خطر افتادن جان نوزاد یا مادر بوده است. اخباری به شدت تلخ و جانکاه که نتیجه ممنوعیت زایمان به روش رستمینه معرفی میشدند، در حالی که اکنون به وضوح میبینیم برخی این ممنوعیت را به سادگی به سخره میگیرند و حتی جلوتر از پزشکان، زمان زایمان را مشخص میکنند!
اگر به این موارد، بالا بودن نسبت زایمان رستمینه به زایمان طبیعی در کشورمان به نسبت استانداردهای علمی و میانگین جهانی را بیافزاییم، ماجرا دردناکتر هم جلوه میکند. روایتی که نشان میدهد همه تلاشها و هزینههای فراوان وزارت بهداشت برای ترغیب و اجبار خانوادهها به زایمان طبیعی، کمتر فایدهای داشته است. هزینهها و تلاشهایی که شاید بهتر بود اندکی از آن صرف نظارت بر بیمارستانها و زایشگاهها شود.
به این موارد، اطلاع مسئولان وزارت بهداشت از گرایش برخی خانوادهها به تولد نوزادانشان در تاریخهای خاص را میتوان افزود که ظاهرا برایشان اهمیتی نداشته است، که اگر غیر از این بود، تدابیری به کار میبستند تا از شکل گیری صفهای زایمان جلوگیری به عمل آورند و به این شیوه، گامی در راستای سلامت مادران و نوزادان بردارند؛ مواردی که بی اهمیت بودنشان برای وزارت بهداشت، اگر نگوییم فاجعه است، دست کمی هم از آن ندارد!
* بر اساس داستانی در شاهنامه فردوسی، برخی بر این باورند که «سزارین» در ایران قدمتی هزاران ساله دارد. در شاهنامه، هنگامی که رودابه، همسر زال و مادر رستم قصد زایمان و به دنیا آوردن رستم را دارد به علت درشتی هیکل رستم با مشکل مواجه شده و درد بسیاری را متحمل میشود. زال برای حل این مشکل و نجات جان همسر و فرزندش از سیمرغ کمک میخواهد و این پرنده افسانهای روشی که امروز به سزارین شهرت دارد را به زال آموزش میدهد. بر اساس این داستان، برخی به این عمل جراحی برای تولد نوزاد، رُستَمزایی یا رُستَمینه میگویند.