بریدن شاخه اصلی اقتصاد سینما همزمان با نشستن بر آن! / تهدید سیوپنج درصد منافع سینماگران با تصمیمی عجیب
حتی اگر بنای برخی بر حذف سرتیپی و سینمای کورش و یا کاهش تاثیرگذاری او بود، چنین حذفی دفعتی، به صورت بالقوه حاوی هزینههای قابل ملاحظهای است.
اکران نوروزی در حالی آغاز میشود که پس از چندین سینمای کوروش به عنوان پرفروشترین سینمای ایران از میان سرگروههای سینمایی حذف شده است؛ اقدامی که با توجه به سهم سی درصدی این سینما از فروش سینمای ایران و تاثیر عمیقی که انتخابهای این سینما به عنوان سرگروه در افزایش فروش سینمای ایران دارد، حرفهای نبود و تبعات تاثیرگذاری بر روی سینمای ایران داشت.
به گزارش «تابناک»؛ «در جلسه شورای عالی اکران برخلاف آنچه که در جلسه صنوف مصوب شده بود، دو سینمای ماندانا و کورش حذف و به جای آنها سینمای فرهنگ و سینمای آستارا جایگزین شد و استدلال شورا این بود که باید سرگروهها چرخشی باشد» و این در حالی است که در ماده 41 متن نظامنامه اکران صرفاً آمده: «سرگروههای سینمایی متشکل از هفت سینما به شرح ذیل است: کورش (مایاک)، آزادی (شهر فرنگ)، زندگی (پنج)، ایران(قرمز)، ماندانا (دو)، استقلال و جوان».
حذف سینمای آزادی از دیگر تغییرها بیشتر حاشیهساز شد، به ویژه آنکه سینمای آزادی سهم اساسی در فروش سینما دارد. با توجه به آنکه اکران فیلم در یک گروه نیاز به عقد قرارداد ابتدایی با سینمای سرگروه دارد و در واقع سینمای سرگروه نقش اساسی در فروش یک گروه سینمایی دارد، این اتفاق بسیار حساس است.
علی سرتیپی مدیر سینما کورش و از عناصر کلیدی در اقتصاد سینمای ایران، در واکنش به این تصمیم غیرمنتظره واکنشی کنایه آمیز داشت و گفت: «سینمای کورش جزو پرفروش ترین سینماهای ایران است، حساب کتاب آن درست است و پول مردم را به موقع و به روز می دهد، هزینه تبلیغات و تیکت را کم نمی کند و حتما به دلیل این ویژگیهای مثبت آن را از سرگروهی حذف کرده اند!»
کافی است به سوابق علی سرتیپی و شم اقتصادی او و تیمش در اقتصاد سینمای ایران طی سالهای اخیر توجه کرد که باعث شده سینما کورش اکنون صاحب حدود سی درصد کل فروش یک سال اخیر و فیلمیران با 9.5 میلیون بلیت فروخته، بیش از 80 میلیارد تومان فروش معادل بیش از سی و پنج درصد کل فروش سینمای ایران در یک سال اخیر به خود اختصاص دهد؛ دستاوردی که منجر به گسترش ابعاد اقتصادی سینمای ایران شد و منجر به افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در ساخت پردیسهای سینمایی شد.
اکنون تاثیرگذاری کورش (دست کم به لحاظ شکلی) بر این حجم تعیین کنده از فروش سینمای ایران کاهش یافته که طبیعتاً میتواند به انتخابهای اشتباه در اکران و کاهش چشمگیر فروش سینمای ایران در یک سال آینده دام بزند. این تهدید بزرگ، نخستین دستکاری جدی در وضعیت رو به رشد گردش مالی سینمای ایران است. اقتصاد سینمای ایران نسبت به سایر امور این حوزهها، عرصهای بسیار حساس است که سوءتدبیر در آن میتواند تبعات منفی وسیعی برای سینمای ایران داشته باشد.
کافی است با انتخابهای اشتباه، شماری از فیلمهای سینمای اکران شود که سهم مجموعههای سینمایی یا فیلمسازان از گیشه کاهش یابد و در مجموع گردش مالی سینما افت محسوسی داشته باشد. قطعاً آن زمان خطای راهبردی که در ابتدای سال 1398 عملیاتی میشود، بیش از پیش عیان خواهد شد. سادهترین اتفاق از کاهش فروش سینمای ایران، کاهش اقبال بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در سینما و به خصوص در حوزه ساخت پردیسهای سینمایی به عنوان پیوست هنری-سرگرمی مجموعههای تجاری است.
بدون تردید حتی اگر بنای برخی بر حذف سرتیپی و سینمای کورش و یا کاهش تاثیرگذاری او بود، چنین حذفی دفعتی، به صورت بالقوه حاوی هزینههای قابل ملاحظهای است و به منزله بریدن شاخه اصلی اقتصاد سینما همزمان با نشستن بر آن تلقی میشود! هرچند بعید به نظر میرسد شاهد تدبیری برای بازگرداندن آب رفته به جوی باشیم اما در عین حال نمیتوان این انتظار را مطرح نکرد که در این زمینه با در نظر گرفتن تبعات چنین تغییراتی، شاهد رفع این تصمیم اشتباه و عوارض جانبی آن باشیم.