برگزاری مناقصه بینالمللی در چابهار
منطقه چابهار، دردانه سواحل مکران، با وجودی که مورد توجه ویژه در چند سال اخیر قرار گرفته، اما با نگاهی به تحولات در این منطقه، به نظر میرسد بخشی از برنامهریزیها، منحرف شده و حتی در سطح سخن باقی مانده است.
به گزارش بازتاب به نقل از شرق: در نگاهی قیاسی بین جذب سرمایهگذاری یکمیلیارددلاری هندوستان در بندر چابهار ایران، 60 میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در بندر گوادر پاکستان و سرمایهگذاری 14میلیارددلاری هلند در بندر صحار در عمان درخواهیم یافت که بندر چابهار تا چه اندازه از رقبای خود در منطقه عقب مانده است؛ درحالیکه ایران به لحاظ هممرزی با 15 کشور همسایه و دسترسی به کریدورهای حملونقل ریلی و جادهای مزیتهای قابل توجهی به نسبت این دو کشور دارد. اوسطهاشمی در این گفتوگو تأکید دارد باید برای سرمایهگذاران خارجی بهویژه سرمایهگذاران ایرانی خارج از کشور، این منطقه را به خوبی معرفی کنیم و امتیازهای ویژهای نیز در اختیار آنها قرار دهیم. او میگوید: «باید سواحل مکران را به منطقه آزاد بینالمللی تبدیل کنیم و تسهیلات مناسب برای آن در نظر بگیریم؛ همانطور که اخیرا برای چین لغو روادید را اعلام کردیم که اگر هر فرد 200 هزار یورو وارد کشور کند، میتواند پنج سال اقامت داشته باشد.» اوسطهاشمی که سالهای زیادی در موقعیتهای مدیریتی کشور حضور داشته و اکنون نیز مشاور وزیر جهاد کشاورزی است، تأکید میکند: «یکی از روشهایی که برای جذب سرمایهگذاری به چابهار میتواند ملاک قرار گیرد، آن است که طرحهای اجرائی در آن را به مناقصه بینالمللی ببریم». او میافزاید: «به نظرم با توجه به شناختی که از منطقه وجود دارد و همچنین با درنظرگرفتن آنکه ظرفیت اقیانوس اطلس رو به تکمیلشدن است و این اقیانوس میتواند با تکیه بر منابع ارزشمند متنوعی که دارد، نقشهای بزرگ جهانی را بازی کند، قاعدتا اقبال جهانی به حضور در این مناقصه بینالمللی قابل توجه خواهد بود».اوسطهاشمی به نکته مهم دیگری هم اشاره میکند و آن فقدان سازمان مستقل توسعه دریایی در کشور است. به گفته او، وجود این سازمان میتواند از نگاه بخشی به سواحل کشور جلوگیری کند. با این حال استاندار سابق سیستان و بلوچستان از شکلگیری شورای هماهنگی سران قوا استقبال کرده و آن را نقطه امیدی برای آینده با هدف دستیابی به یک ادبیات واحد در بین مسئولان و همچنین ریشهیابی، آسیبشناسی و همافزایی برمیشمرد.
با توجه به اینکه چند سال از تمرکز ویژه بر منطقه مکران گذشته است، اما توفیق چندانی نداشتیم. شما تجربه حضور در این استان را بهعنوان استاندار داشتهاید، به نظر شما چه محدودیتهایی وجود دارد که اجازه رشد این منطقه (بهویژه چابهار) را نمیدهد؟
روند پیشرفت پروژهها و نوع نگاه کشورهای همسایه به این منطقه بیانگر این است که آنها هم، همزمان با توسعه نگاه ما به این ظرفیتها و امکانات بالقوهای که در سطح منطقه داریم، اشتیاق و میل دارند تا در مسیر سرعتبخشیدن به پیشرفت با ایران همراهی کنند. مختصر حضور هند در چابهار، سبب شده تا چین هم در گوادر پاکستان آماده ایفای نقش باشد که در منطقه برای خودش ردپای مناسبی را ایجاد کند چون با هم رقابت دارند. این نشان میدهد قدرتهای بزرگ بهخوبی متوجه اهمیت این منطقه شدهاند و میدانند این منطقه در آینده میتواند به بهترین پایگاه فعالیتهای اقتصادی بزرگ و منطقهای و بینالمللی تبدیل شود. چابهار، در مسیر آبهای آزاد است و امنیت دارد. درحاشیه اقیانوس هند، جمعیت بیش از دو میلیارد نفر استقرار یافته است و در این مسیر بزرگ که بیش از یک میلیارد نفر هم مسلمان هستند، توجه این افراد را بهخوبی جلب میکند؛ بهعبارتی کمتر از یکسوم جمعیت جهان در اطراف اقیانوس هند مستقر هستند و وقتی ارتباط آبی- خشکی و امنیت ایران را بررسی میکنیم، متوجه میشویم این منطقه، بهترین مسیر برای دستیابی به آسیای میانه است. اگر کریدور شرق به غرب را هم مورد توجه قرار دهیم و صرفههای اقتصادی را از نگاه تجار و بازرگانان و اقتصاددانان مبنای تحلیل قرار دهیم، برایشان کاهش مسافت و حداکثر استفاده آبی و وصلشدن به یک مسیر خشکی امن در جهت کاهش زمان و مسافت و کاهش هزینهها بسیار مهم است. ایران، کشوری است که امکانات قویای دارد، از یک طرف خلیجفارس و دریای عمان، از طرفی دریای خزر، از طرفی هم مرز بازرگان و مرزهای خشکی و همینطور وجود انرژی ارزان برای هر کشوری که دارای وزن اقتصادی است، در جهت کسب جای پاهای بزرگ در مسیر رقابت، مزیت محسوب میشود؛ بنابراین جمهوری اسلامی هم هرچند دیرهنگام، ولی به حوزه مکران و بهویژه چابهار، خوب ورود کرده است و اگر تحریمها و تنگناهای بودجهای ایجاد نمیشد به نظرم حضور با جهش و به تعبیر من در منطقه به توسعه انفجاری میرسیدیم. توسعه این منطقه باید آنچنان آثارش برجسته باشد که توجه همه را جلب کند و میل حضور بخش خصوصی را در منطقه ایجاد کند. همین چندوقت پیش از سوی سازمان بنادر اعلام شد که در بندر چابهار، بخش خصوصی حدود هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری کرده است. نباید خودمان به سمت توجه به منابع دولتی و عمومی برویم و باید تا حدی ضریب امنیت سرمایهگذاری را بالا ببریم و نقشدهی به نیروهای منطقهای را هم وسعت دهیم.
ما اکنون با جذب سرمایههای خارجی بهدلیل تحریم بسیار مشکل داریم. البته پیش از آن نیز محدودیتهای پرشماری وجود داشت. چگونه میتوان در جلب اعتماد سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در این منطقه که از تحریمها نیز معاف است، گام برداشت؟
باید تلاش کنیم انسانهای کارآفرین و دارای مهارت، دانش، منابع مالی و تجارب بزرگ جهانی را که اغلب ایرانیان مقیم خارج از کشور هستند با یک معرفی جامع و کامل از منطقه چابهار و تحولاتی که میتواند از این طریق در منطقه رخ دهد، جذب کشور کنیم. یکی از روشهایی که برای جذب سرمایهگذاری به چابهار میتواند ملاک قرار گیرد، آن است که طرحها را به مناقصه بینالمللی ببریم. به نظرم با توجه به شناختی که از منطقه وجود دارد و همچنین با درنظرگرفتن آنکه ظرفیت اقیانوس اطلس رو به تکمیلشدن است و این اقیانوس میتواند با تکیه به منابع ارزشمند متنوعی که دارد، نقشهای بزرگ جهانی را بازی کند، قاعدتا اقبال جهانی به حضور در این مناقصه بینالمللی قابل توجه خواهد بود. به عقیده من در دولت آقای روحانی به چابهار بهخوبی پرداخته شد، همانگونه که در دولت اصلاحات، عسلویه بسیار مورد توجه قرار گرفت و امروز به یک منبع مطمئن تأمین ارز برای کشور از طریق مختلف بدل شده است. به عقیده من باید به چابهار و سواحل مکران، نگاهی فراملی داشته باشیم، همانگونه که پیشتر عسلویه را در ابعاد ملی مورد توجه قرار دادیم و اکنون تبدیل به اتکای کشور برای ارزآوری شده است.
شما چنین دیدی را در بین مسئولان میبینید؟
توصیهام این است حالا که ورود کردهایم و در کمتر از چهار سال، 2.5 میلیون تن ظرفیت بندر شهید بهشتی چابهار را به 8.5 میلیون تن رساندهایم و در این دوران تحریم، بنابر اعلام نیاز هندوستان و افغانستان، این بندر مستثنا از قاعده تحریم است، باید از این فرصت برای خلق مزیت بهرهمند شویم.
باید از این فرصت استفاده کرده و چابهار را به پروژه فراملی و فرامنطقهای تبدیل کنیم. سواحل مکران باید پروژه یک ما باشد نه صرفا بندر شهید بهشتی. سواحل مکران را باید بهعنوان یک ساحل بکر و غنی و برخوردار از ظرفیتهای متنوع ملی کنیم و پروژه اول کشور باشد. اگر خودمان را به این نتیجه رساندیم، دغدغه و نگرانی صنایع بزرگ را هم نخواهیم داشت. درست است که امسال سال آبی خوبی بود، اما درکل کشور ما خشک است و باید صنایع را به کنار دریا ببریم. از طرف دیگر با نعمت بزرگ دریای سهگانه روبهرو هستیم و اینکه در کویر صنایع بزرگ را احداث کنیم، با عقل و منطق همخوانی ندارد. میتوانیم یک سایت بزرگ ایجاد کرده و سواحل مکران را به منطقه آزاد بینالمللی تبدیل کنیم و تسهیلات مناسب در نظر بگیریم؛ همانطور که اخیرا برای چین لغو روادید کردیم و اعلام کردیم اگر هر فرد 200 هزار یورو وارد کشور کند، میتواند پنج سال اقامت داشته باشد. به این نگاهها که میتواند راه را هموار کند نیازمندیم. با نگاه بلند و بزرگ میشود به اهداف بزرگ رسید که اگر هم عرصه بر ما تنگ شد، حضور کشورهای بزرگ و سرمایه و دانششان را داشته باشیم که نتوانند به راحتی کشور را تحریم کنند. باید «نه به تحریم» را در سطح منطقه فعلیت ببخشیم؛ از باب شراکت نه صرفا از باب سیاست. این شراکت میتواند نقشهای پایدار و ماندگار و مصونیتزا برای کشور از بعد سیاسی به همراه آورد. باید چنین نگاههایی را شکل دهیم که اگر قرار است از صندوق توسعه ملی پولی برداشت شود، این پول باید در جایی هزینه شود که تولید ارز و ثروت کند و شراکت بینالمللی و منطقهای را در شرایط سخت زمینهساز شود.
ایران با 15 کشور، همسایه و هممرز است. چگونه میتوان از این امکان در توسعه سواحل مکران و منطقه چابهار در نگاهی فراملی بهرهمند شد؟
ایران میتواند از این ظرفیتها استفاده حداکثری ببرد. ما میتوانیم از هر کشور چهار دروازه ایجاد کنیم. این دروازهها برای کشوری که قدرتها به دنبال تحریم آن هستند، میتواند دروازهای برای تأمین نیازهایش باشد. بنابراین باید به سمت یک استراتژی بلند برویم. نمیتوانیم در سواحل مکران با نگاه محدود داخلی به اهداف بلند برسیم. باید مناقصه بینالمللی و نگاه فرابخشی باشد. با نگاه بخشی هر وزارتخانه و هر سازمان، نمیتوانیم به طرح جامع و بلند و مشارکتزا برسیم. در صورت برگزاری یک مناقصه بینالمللی در این منطقه، شرکتهای بزرگی که در اقتصاد ایران پروژههای بزرگ را به اجرا درمیآورند، با بندری مواجه میشوند که میتواند 10 تا 15 درصد از بار جهان را ترانزیت کند. چرا به این نقش نرسیم؟ وقتی برای تیم ملی مربی خارجی میآورید، چرا برای منطقهای پراستعداد برای پیشرفت و اشتغالزایی و رفع محرومیت منطقهای و نشاندن شیرینی بر دیده و نگاه مردم از نظر توسعه و تحول، دست نیاز به تجارب بزرگ بینالمللی دراز نمیکنیم؟ باید مناقصه بینالمللی باشد. نقد بزرگی که بر رفتار مسئولان دارم، در سازمان مدیریت برنامهریزی و قبلا دبیرخانه توسعه سواحل مکران و شورای عالی مناطق آزاد، این است که باید بپذیرند این پروژه بزرگ است و میتواند نقشی متفاوت بازی کند. در سواحل گیلان و مازندران چه گلی کاشتهایم؟ تا چشممان را باز کردیم همه در قالب ویلاهای دولتی و مجتمعهای اردوگاهی تصرف شد. چند اسکله بزرگ صیادی زدیم که بتواند به ما این فرصت را بدهد که به بازارهای بزرگ و بورسهای بزرگ منطقهای برسیم؟ خلق ایدههای بزرگ، نیازمند استفادهکردن و رویآوردن به سمت فکرهای بزرگ و آزمودهشده و نقشدهنده منطقهای است.
به ظرفیتهای موجود منطقه اشاره کردید و اینکه باید بر مناقصه بینالمللی تأکید شود. در عین حال به نظر میرسد مسئولان منطقهای هم به فکر رقابت داخلی هستند… .
اینطور نیست. مشکلی از آن جهت وجود ندارد. در قالب طرح جامع وقتی 8.5 میلیون تن ظرفیت بندری را برای آنجا تعیین کردند، مشخص است که نقش دو بندر شهیدبهشتی و شهیدکلانتری چیست. باید طرح جامع را مبنای تحلیل، برآورد و آیندهنگری قرار داد. رقابتهایی بین منطقه آزاد و بندر و ادغام این دو وجود داشت که خیلی موافق آن نبودم. میگفتم به جای اینکه به دو سازمان بیندیشید، طرح جامع را مدنظر قرار دهید. صرفا منافع این سازمان و آن نهاد نه. منافع ملی و راه خارجکردن سیستان و بلوچستان از شرایط فعلی در گرو نگاه منطقهای و بینالمللی به ظرفیتهای منطقه است. باید بدانیم که میتوانیم بازیگر اقتصادی خوبی در سطح منطقه باشیم. اقتضای کارهای بزرگ جابهجایی یکسری نیروها و تعریف نقشهای نو است. نگاه دولت ظرفیتسازی، توسعهبخشی، پیشرفت و استفاده از آن قابلیتها بود. باید در این مسیر، مشارکت سرمایههای محلی را در همه پروژهها تعریف کنیم و محوریت قرار دهیم و پرچمداران توسعه میتوانند مردان و زنان بزرگ و کارآفرینی باشند که حتی در بیرون از کشور به یک مرحله از تمکن و مهارت رسیدهاند. باید جلوی آنها فرش قرمز بیندازیم و ترغیبشان کنیم که برای سرمایهگذاری در این منطقه وارد گود شوند.
نگاه شما به این قضیه خیلی روشن است، اما چرا این اتفاق نمیافتد؟
ما نیازمند نگاه ملی هستیم. باید به منافع ملی معنا ببخشیم و نقش منطقهایمان را تعریف کنیم. مگر میتوان به آمایش ملی بیتوجه بود و به ظرفیت فراملی توجه کرد؟ به نظرم از نگاه دریایی و توسعه دریایی موفق نبودهایم. حتی اکنون جای سازمان توسعه دریایی در کشور را خالی میبینیم؛ سازمان بزرگی که توسعه دریایی را رقم بزند.
یعنی سازمان بنادر کفایت نمیکند؟
این سازمان تمرکز اصلیاش روی توسعه بندری است. سازمان شیلات هم روی شیلات تمرکز میکند. این نوع ورودکردن، ورود بخشی است. اینگونه هرکدام اهرم و عنصرمان را به رخ هم میکشیم و مانع تحقق اهداف کلان میشویم. لازمه تفکر ملی قبول ایده و فکر بلندی است که حاصل یک یافته علمی، پژوهشی و مطالعاتی است.
به نظرتان نگاه، نگاه ملی نیست؟
نگاه اجماعی قوی به وسعت پتانسیلهای آن منطقه را هرگز ندیدهام. این نیازمند ساختار است. رفتار ساختاری و سیستمی لازمه توسعه است، نه رفتار بخشی. بعضیوقتها دعوایمان بر سر این است که چه کسی دبیر باشد یا اینکه نظامیها در منطقه، پیشتاز توسعه باشند. باید بخش خصوصی یا سازمان مستقل باشد که همه اینها را دور هم جمع کند.
تمرکز وزارت دفاع روی دبیری در سواحل مکران را قبول دارید؟
وزارت دفاع، دبیری این سواحل را برعهده دارد که من روی آن هم نقدها داشتم. ما به سازمان توسعه دریایی کشور نیازمندیم. در بین کشورهای اطرافمان کشورهایی که از طریق دریا، سهم بالایی را در منطقه به دست آوردهاند، کم نیستند. ما چه سهمی را از دریا به دست آوردهایم؟ از سواحل مکران، کوههای مینیاتوری و … چه بردی از نظر گردشگری به دست آوردهایم؟ از غارها و جنگل حرا، رقص دلفینها چطور؟ بنابراین نیازمند نگاهی جامع هستیم، زیرا این سواحل ظرفیت کثیری دارند. اگر هر بخش به سمت خودش برود، بزرگی نگاه حاصل نمیشود. باید به سمت مرجعیتدادن به یک سازمان برویم که از قدرت و قانون ویژه برخوردار باشد که روانسازی و تسهیلگری را مبنای کارش قرار دهد و خلق مزیت کند که امکان رقابت با نقاط دیگر جهان را داشته باشیم.
در عمان دو رقیب جدی برای چابهار داریم، بندر گوادر با سرمایهگذاری 60 میلیارد دلار و بندر صحار با سرمایهگذاری 14 میلیارد دلار، اما در چابهار یک میلیارد دلار سرمایهگذاری شده که همه آن نیز به سبب تحریمها صرف توسعه بندری نشده است. اینگونه کل بازار منطقه را از دست نمی دهیم؟
قطعا اینطور است. سرعت رقابت بالاست. هر کشوری بتواند در زمان کوتاهی به اهداف توسعهاش در منطقه برسد بازار از آنِ اوست. ضمن اینکه عمان و پاکستان واقعا مزیت ما را ندارند. پاکستان در بخش سوخت و برق به ما نیازمند است، اما ما زیرساخت غنی داریم. سالهاست که میگوییم اتکای صرف منابع درآمدها به نفت موجب اتلاف منابع دیگر و سلب فرصتها میشود و اکنون هم آثارش را شاهد هستیم. چندبار تجربه کردیم که اقتصادمان وقتی یکبُعدی باشد میتواند فشار آمریکا و قدرتها را مضاعف کند. لازمه مصونیتبخشیدن به کشورمان وسعت دید و نگاه ملی است. باید این را قبول کنیم. رقابت در منطقه با دید تنگ و سختگیری حاصل نمیشود. باید این مهم را در کشور فعلیت ببخشیم و اکنون خوشحالم که بگویم پالسهای مثبتی دریافت میکنم. شکلگیری شورای هماهنگی سران قوا به سمت ادبیات واحدی سوق پیدا کرده و در حال ریشهیابی و آسیبشناسی و همافزایی است. اگر این کار دوام داشته باشد، میتواند برای فردا امیدزا باشد.