برنامه‌های محبوب و نوستالژیک کودک/از آقای حکایتی تا عموپورنگ

    کد خبر :118694

16 مهر (8 اکتبر) در تقویم رسمی کشور ما و بسیاری دیگر از نقاط جهان به عنوان روزی ویژه نامگذاری شده است؛ روز جهانی کودک. این روز بهانه‌ای است تا دنیای شاد، رنگارنگ و عاری از غم کودکان با اهمیتی مضاعف ارج نهاده شود. دنیایی که گهگاه در سختی‌ها و سیاهی‌های هر روزه جهان، رنگ شادش را از دست می‌دهد و تلخی‌های دنیای بزرگسالی به آن سرایت می‌کند.

رسانه ملی با توجه به فراگیری و نفوذ همگانی‌اش از جمله اصلی‌ترین رسانه‌هایی است که در رنگ بخشیدن به دنیای کودکان مختلف، سهم عمده ایفا کرده و در هر دهه برنامه‌هایی شاخص و به‌یادماندنی را روی آنتن فرستاده است. برنامه‌هایی که حتی هنوز هم در یاد مخاطبان مانده و مروری بر آنها‌ در روز جهانی کودک خالی از لطف نیست.

دهه 60، سال‌های طلایی یک نسل

دهه 60 خورشیدی گرچه برای اکثر افرادی که در آن ایام زندگی می‌کردند، سال‌های دشواری بود، اما با وجود همان سختی‌ها و دشواری‌ها، خاطرات به‌یادماندنی زیادی هم از خود برجا گذاشت. خاطراتی که به حافظه جمعی یک نسل تبدیل شد و بهانه‌ای تا نام این دهه با عبارت «نوستالژی» گره بخورد. ضمن این‌که بخشی از این دهه با سال‌های جنگ و موشک‌باران و در نتیجه خانه‌نشینی اجباری دانش‌آموزان همراه و بنا بود تلویزیون با برنامه‌های متنوع و گوناگونش به یاری آموزش و جامعه‌پذیری نسل کودک و نوجوان بیاید. در آن سال‌ها گویی برنامه‌سازان هر یک به نوبه خود تلاش می‌کردند با ساخت مجموعه‌هایی طنز و مفرح، سهمی در شاد کردن جامعه ایفا کنند و به روحیه جمعی مردم و بویژه کوچک‌ترها بیفزایند. آثاری هم که در آن سال‌ها ساخته شد و روی آنتن رفت، عمدتا مجموعه‌هایی ساده بود با دکورهای اولیه، لباس‌های دور از تجمل و فضا و محیطی ساده‌تر. تصویری که به زندگی‌ واقعی مردم شبیه بود و گویی مخاطبان بازتاب تصویر خودشان را در قاب کوچک می‌دیدند. عاملی که شاید دلیل اصلی موفقیت این برنامه‌ها در آن سال‌ها باشد.

دهه 60 خورشیدی هم برنامه‌های عروسکی داشت، هم مسابقه و مجری و هم برنامه‌های ترکیبی. در این دهه که هنوز عموها و خاله‌های تلویزیونی گل نکرده بودند، چهره‌هایی چون مجید قناد، گیتی خامنه، الهه رضایی و مینا هاشمی مجریان برنامه‌های کودک بودند و آثاری چون «هادی و هدی»، «محله بروبیا»، «محله بهداشت»، «خونه مادربزرگه»، «هوشیار و بیدار»، «مدرسه موش‌ها»، «چاق و لاغر»، «کار و اندیشه»، «زیر گنبد کبود (آقای حکایتی)»، «النگ و دولنگ» و «بازم مدرسه‌ام دیر شد» از جمله شاخص‌ترین برنامه‌هایی بودند که روی آنتن رفتند.

دهه 70، در امتداد حیات عروسک‌های موفق

تجربیات موفق ساخت برنامه‌های کودک دهه 60 در سال‌های بعد هم به کمک برنامه‌سازان آمد و در دهه 70 در کنار بازپخش آثار موفق تلویزیونی در سال‌های قبل، شاهد امتداد ساخت مجموعه‌های مشابه‌ بودیم. دهه 70 چند عروسک به‌یادماندنی و ماندگار هم دارد که شاید بتوان شناخته‌شده‌ترین و شاخص‌ترینشان را کلاه‌قرمزی معرفی کرد. عروسکی که به عنوان کودکی پرانرژی قرار بود تنها مهمان یکی از قسمت‌های برنامه «صندوق پست» باشد که در سال‌های ابتدایی 70 روی آنتن می‌رفت، اما همان حضور موفقش دل بچه‌ها و حتی سازندگان مجموعه را برد و کلاه‌قرمزی در ادامه به عروسکی مستقل و بشدت محبوب تبدیل شد. سنجد، زی‌زی‌گولو در مجموعه «قصه‌های تابه‌تا» و مجید دست‌دراز در مجموعه «مجید دلبندم» هم عروسک‌های دوست‌داشتنی دیگری بودند که به‌خاطر خلاقیت سازندگانشان در این دهه جان گرفتند و برای نسل بچه‌های متولد دهه 70خاطره‌آفرینی کردند.

«دنیای شیرین»، «دنیای شیرین دریا»، «سیب خنده»، «السون و ولسون»، «صندوق پست»، «قصه‌های مجید»، «خاله قورباغه و آقا پسر»، «مسابقه کوچک (ساعت شنی)»، «شهر بستنی‌ها» و «مسابقه محله» هم از جمله برنامه‌های مطرحی بودند که در این دهه روی آنتن رفتند.

دهه 80، سال‌های ظهور عمو‌ها و خاله‌های تلویزیونی

در دهه 80 تغییر عمده‌ای در ساختار برنامه‌های کودک و نوجوان رخ داد که این تغییر، کمرنگ شدن ساخت مجموعه‌های نمایشی ویژه کودکان و در عوض، اوج گرفتن ساخت برنامه‌های تلویزیونی و استودیومحور بود. به عبارتی بهتر دهه 80 خورشیدی، دهه ظهور به اصطلاح عموها و خاله‌های تلویزیونی بود. در روزگاری که کودکان دهه 60 و 70 مجریان برنامه‌ها را فقط با نام خانوادگی‌شان می‌شناختند و در مواردی حتی از نام کوچکشان هم بی‌خبر بودند، در این دهه حضور مجریان جدید با نام‌های کوچک مستعار رونق یافت و چهره‌هایی چون عمو پورنگ (داریوش فرضیایی)، خاله نرگس (آزاده آل‌ایوب)، خاله سارا (سارا روستاپور) و خاله شادونه (ملیکا زارعی) با شمایلی شاد و لباس‌های رنگارنگ و شعر و آوازهایی گوناگون، پا به عرصه اجرا برای کودکان گذاشتند. اجرایی که گرچه در اوایل بدیع و نو بود، اما در ادامه تا حدی به سمت تکرار رفت و این خاله‌ها و عموها که قرار بود در روزگار شاغل بودن مادرها و پدرها و تک‌فرزند شدن کودکان، وظیفه سرگرم‌سازی و آموزش به آنها را به‌عهده بگیرند، عموما به مجریانی تک‌گو تبدیل شدند که در میانه شعر و آوازهایشان، پیام‌هایی اخلاقی هم به کودکان می‌دادند.

عروسک‌های چرا و چیه به عنوان اولین عروسک‌های تلویزیونی شبکه پنج سیما هم در این دوره ورودی موفقی داشتند؛ استقبالی که حتی به انتشار نوار صوتی ترانه‌هایشان هم منجر شد. این دو عروسک چند سالی مسیر موفق‌شان را در برنامه «رنگین‌کمان» ادامه دادند و در پایان دهه 80، جای خود را به عروسک جدید پنگول دادند و خود از صحنه روزگار محو شدند.

از دیگر اتفاقات برنامه‌های کودک در این دهه، اوجگیری فعالیت‌های عمو پورنگ و شروع پخش برنامه «فیتیله، جمعه‌ها تعطیله» بود. سه عموی فیتیله‌ای (محمد مسلمی، علی فروتن و حمید گلی) که از مدت‌ها قبل سابقه اجرای نمایش‌های مختلف را برای کودکان در کارنامه داشتند، در این دهه حضوری موفق و ادامه‌دار را روی آنتن تجربه کردند.

دهه 90، هویت مستقل مخاطبان کودک

شاید بتوان بارزترین اتفاق دهه 90 خورشیدی را در عرصه ساخت برنامه‌های کودک، اختصاص شبکه‌ای مجزا و انحصاری به این مخاطبان کوچک دانست. افتتاح سه کانال تلویزیونی پویا، نهال و امید با هدف جذب مخاطبان کودک و نوجوان و متمرکز کردن فعالیت‌های برنامه‌سازان تخصصی این عرصه در این کانال‌ها، اتفاقی بود که نویدبخش روزهای جدید در ساخت برنامه‌های کودکان است.در کنار امتداد فعالیت این شبکه‌ها و کانال‌های تخصصی، شبکه‌های دیگر هم کوشیده‌اند مخاطبان کودک‌شان را از دست نداده و برنامه‌های ویژه‌ای برای این گروه سنی روانه آنتن کنند.

شاید بتوان شیرین‌ترین اتفاق این دهه را امتداد حیات عروسک کلاه‌قرمزی و ساخت مجموعه‌هایی جدید بر اساس شیطنت‌ها و بازیگوشی‌های این شخصیت دانست. کلاه‌قرمزی البته حالا دیگر شخصیت‌محوری مجموعه نیست و با حضور عروسک‌های متعددی چون پسرخاله، پسرعمه‌زا، فامیل دور، ببعی، دیبی، جیگر و دیگران شاید تا اندازه‌ای از مرکز توجه دور شده باشد. با این حال شکی نیست که حضورش همچنان برای بچه‌های کوچک و نیز بزرگ‌ترهایشان دوست‌داشتنی و جذاب است.

یادی از برنامه‌سازان موفق

با مروری بر مجموعه‌های خاطره‌انگیز کودک در سال‌های گذشته، نکته جالبی خودنمایی می‌کند. حضور چهره‌هایی که امروز هر کدامشان از بزرگان عالم تلویزیون، سینما و تئاتر محسوب می‌شوند و در دهه 60 و 70، از برنامه‌سازان اصلی برنامه‌های کودک بوده‌اند. در صدر این برنامه‌سازان باید مرضیه برومند را نام برد؛ کارگردان محبوب کودکان ایران که با کارگردانی مجموعه‌های به‌یادماندنی چون مدرسه موش‌ها، خونه مادربزرگه، قصه‌های تابه‌تا و آب‌پریا خاطراتی خوش را برای مخاطبانش رقم زد. زوج همیشگی ایرج طهماسب و حمید جبلی هم با تهیه‌کنندگی، عروسک‌گردانی و گویندگی صدای عروسک‌های مختلف، تعدادی از ماندگارترین عروسک‌ها را برای هر نسل طراحی کرده‌اند. از دکتر عروسکی، گلابی، ژولی‌پولی، جقجقه و فرفره گرفته تا کلاه‌قرمزی و دوستانی که هر سال شخصیت جدیدی هم به جمع‌شان اضافه می‌شود. فاطمه معتمدآریا، آتیلا پسیانی، حسن پورشیرازی، بهرام شاه‌محمدلو، راضیه برومند، نگار استخر، بهروز بقایی، مسعود کرامتی، مریم سعادت، بیژن بیرنگ و مسعود رسام در کنار عروسک‌گردانان و صداپیشگانی چون هنگامه مفید، کامبیز صمیمی مفخم، عادل بزدوده و آزاده پورمختار از دیگر عواملی بودند که با هنرآفرینی‌های خود، کودکی‌هایمان را رنگی متفاوت بخشیدند.

نزدیکی به احساس کودکان

«مسابقه محله» از آن دست مسابقاتی است که کودکان و نوجوانان مختلفی با آن خاطره دارند و از قدیم، روزهای جمعه تماشاچی‌اش بوده‌اند. مسابقه‌ای با ساختاری ساده و ثابت که بعد از گذشت دو دهه از شروع ساخت، همچنان شهر به شهر سفر می‌کند و شیرین‌کاری‌های کودکان اقصی نقاط کشور را به تصویر می‌کشد. مسعود روشن‌پژوه، مجری این برنامه تلویزیونی درخصوص دلایل موفقیت مسابقه‌اش می‌گوید: مسابقه محله، مسابقه‌ای خودمانی و مردمی است؛ ما شیطنت‌ها و راحتی بچه‌ها را در برنامه به تصویر می‌کشیم و اصلی‌ترین دلیل موفقیتش را در نزدیکی برنامه به احساسات کودکان و نوجوانان می‌دانم. وی درخصوص این ساختار ساده مسابقه توضیح می‌دهد: دلمان نمی‌خواهد ساختار برنامه را تغییر دهیم. محلات ما به صورت فی‌البداهه انتخاب می‌شوند، احساسات بچه‌ها در محل زندگی خودشان واقعی‌تر است و به همین دلیل موافق آوردن بچه‌ها به فضای استودیویی نیستیم. همچنین علاقه‌ای به آوردن عروسک هم به برنامه‌ام ندارم و دلم می‌خواهد تمام وقتی را که در اختیارم قرار گرفته به نمایش تصویر بچه‌ها اختصاص بدهم.

برای کودکان نگرانم

مجید قناد هم از آن دست برنامه‌سازان دوست‌داشتنی است که از سال‌های ابتدایی دهه 60 به این‌سو، به‌طور مداوم مشغول کار و ساخت برنامه‌های تلویزیونی مختلف برای کودکان است و نسل‌های مختلف از او خاطره دارند. قناد درخصوص وضعیت برنامه‌سازی برای کودکان امروز و نیازهای این نسل نو توضیح می‌دهد: روز جهانی کودک است و باید به حال کودکان امروز نگران بود. بچه‌های قدیم فقط دو شبکه تلویزیونی داشتند و از برنامه‌های آن استفاده می‌کردند، اما امروز تعداد شبکه‌ها و برنامه‌ها بسیار بیشتر شده است. این‌که صرفا برنامه‌هایی به اسم کودکان بسازیم و روی آنتن بفرستیم، کافی نیست و باید در وهله اول به کیفیت این برنامه‌ها توجه داشته باشیم.برخورداری از محتوای آموزشی و سرگرم‌سازی از جمله اصلی‌ترین ویژگی‌هایی بودند که برنامه‌های موفق دهه‌های پیش داشتند و به همین سبب ماندگار شدند. قناد توصیه می‌کند: به نظرم تلویزیون باید در دوران کنونی با آموزش و پرورش تعامل بیشتری داشته باشد. باید در برنامه‌سازی‌هایمان بچه‌های کل ایران را در نظر داشته باشیم؛ چراکه مخاطبانمان فقط کودکان تهران نیستند.

وسایل ارتباط جمعی، بچه‌ها را تغییر داده‌اند

سارا روستاپور که مخاطبان کودک او را با نام خاله سارا در برنامه‌های گوناگون می‌شناسند، از لذت برنامه‌سازی برای مخاطبان کودک این‌طور می‌گوید: کاری لذت‌بخش‌تر از فعالیت برای مخاطبان کودک نمی‌شناسم. من در دهه 80 بیشتر مجری برنامه‌های کودک بودم، اما در ادامه به سمت برنامه‌سازی هم آمدم و در این دهه بیشتر برنامه‌ساز هستم.

روستاپور توضیح می‌دهد: تفاوت میان بچه‌های دهه‌های 80 و 90 بسیار زیاد است. بخش عمده این تفاوت به دلیل ظهور وسایل ارتباط جمعی رخ داده است و باعث تفاوت عمده کودکان این نسل با کودکان نسل‌ قبلشان شده‌اند.

نوع زندگی‌های این بچه‌ها فرق کرده است و کسی که می‌خواهد برای کودکان امروز برنامه‌سازی کند، باید این تفاوت‌ها را ببیند و از ضوابط برنامه‌سازی امروز اطلاع داشته باشد. این شرط اصلی جلب نگاه این کودکان است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید