برجام چگونه چاشنی تغییر نقشه هوانوری ایران شد؟
وقتی در تیرماه ۹۴، توافق برجام نهایی شد با وجود شرایط بحرانی اقتصاد کشور و هجمه مخالفان، بیمها و امیدهایی برای بهرهبرداری حداکثری از آن در دل مسئولان اجرایی و مردمِ چشم انتظارِ گشایش اقتصادی، به وجود آمد.
در این بین صنعت هوانوردی به عنوان یکی از مهمترین قربانیان تحریم ایران در چند دهه، شاید بیش از پیش چشم انتظار این توافق و رفع بخش بزرگی از تحریمها بود. صنعتی که با توجه به ماهیت خود نیازمند ارتباطات و تعاملات مستقیم بینالمللی با نهادهای بینالمللی، شرکتهای هواپیمایی خارجی و شرکتهای هواپیماسازی و تولید قطعات مختلف ناوبری و کمک ناوبری و غیره است، به نحوی محدود شده بود که حتی ایران را در تأمین قطعات مهم و حساس هواپیمایی و ناوبری و کمک ناوبری ناکام گذاشته بود.
هرچندکه متخصصان ایرانی این دوران دشوار که سالها طول کشیده بود را با تلاش و خلاقیت پشت سر گذاشتند و نگذاشتند که این صنعت با بحرانی جدی روبرو شود، اما از سوی دیگر هم نمیشد فرصتسوزی و تضعیف پتانسیل بسیار قوی این صنعت را در ایران با توجه به موقعیت کلیدی جغرافیایی و همچنین نیاز به تبادلات هوایی چه در حمل و نقل مسافر و چه در انتقال کالاهای صادراتی و وارداتی نادیده گرفت، بویژه که در سالهای اخیر این عقبماندگی بیشتر و بسیار آزار دهنده شده بود و دیگر قادر نبود کمک چندانی به رونق اقتصادی و توسعه ایران کند.
پس از تلاش فراوان سرانجام برجام تصویب شد و اولین گام بزرگ در صنعت هواپیمایی با برگزاری اجلاس بزرگ هوانوردی ایران ۲۰۱۶، در ۴ و ۵ بهمن ۱۳۹۴ برداشته شد. این اجلاس نخستین نشست بزرگ بینالمللی هوانوردی ایران در طول ۴۰ سال گذشته بود که با همکاری مرکز هوانوردی آسیا-پاسفیک برپاشد و شرکتهای بینالمللی متخصص در زمینه صنعت هوانوردی نیز استقبال خوبی از آن کردند. به این ترتیب انجام ۳۱۲ مذاکره از سوی طرف ایرانی با ۴۵ شرکت معتبر زمینه را برای تعاملات بعدی صنعت بینالمللی هوانوردی با ایران فراهم کرد.
در همین ایام و به مناسبت ۱۲ بهمن وقتی آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، از بازگرداندن ایران به نقطه تعادل هوایی منطقه صحبت کرد گروهی به آن خوشبین نبودند اما وقتی در ۱۱ اردیبهشت ۹۶ و پس از دوسال، فاز اول طرح فراملی مدیریت آسمان ایرانشهر به طور کامل بهرهبرداری شد این ادعا تحقق یافت و ایران توانست با توجه به دانش داخلی و تجهیز کردن خود به امکانات روز ناوبری و کمک ناوبری جهان، نقشه هوایی خود را تغییر دهد.
این نقشه جدید مسیرهای پروازی را برای عبور سریعتر و کوتاهتر هواپیماهای داخلی و خارجی با استانداردهای روز دنیا میسر میسازد و از این رهگذر با کاهش مصرف سوخت و استهلاک قطعات هواپیماها، ضمن صرفهجوییهای کلان اقتصادی برای شرکتهای هواپیمایی داخلی و کاهش آلودگیهای زیست محیطی، تمایل شرکتهای هواپیمایی خارجی برای انتخاب آسمان ایران به عنوان راه عبور مناسب و با صرفه افزایش یابد به این ترتیب ایران با رقابتی کردن آسمان خود راه را برای بازپسگیری بخشی از سهم پروازهای عبوری از کشورهای همسایه که در این سالها از دست رفته بود، باز کند؛ هرچند که به قول مهآبادی، مدیرعامل شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران، این، کار دشواری است و برای رسیدن به آن باید به سرعت برای اجرای فاز دوم و سوم طرح مدیریت آسمان ایرانشهر، با نوسازی و افزایش رادارهای پیشرفته اقدام کنیم.
با بررسی روند رسیدن به این مرحله از تغییرات و اصلاحات در صنعت هوانوردی دستیابی به آن را میتوان حاصل سه عامل کلیدی مانند سه ضلع یک مثلث دانست. اول، تدبیر و همکاری و اتحاد نهادهای داخلی همچون وزارت راه و شهرسازی، مجلس شورای اسلامی، شورای امنیت ملی و ستاد نیروهای مسلح، دوم، بهرهگیری از دانش و تخصص و تجربیات چندین ساله متخصصان صنعت فرودگاهی و هوانوردی که آنها را از رهگذر سالهای دشوار تحریم و جنگ تحمیلی کسب کردهاند و سوم، برقراری تعاملات بینالمللی و تهیه تجهیزات روز جهان. روشن است که هر یک از این سه ضلع در جای خود بسیار مهم و اثرگذار بودهاند و با حذف هر کدام دستیابی به این امر میسر نمیشد و ادامه نخواهد یافت.
در بحث گشایشهای به وجود آمده پس از برجام به عنوان یکی از اضلاع نامبرده در بالا، میتوان به احیای قراردادهای به تعویق افتاده خرید رادار و بستن قراردادهای جدید خرید رادار و قطعات یدکی سامانههای ناوبری برای تکمیل پوشش نظارتی و شبکه راداری کشور و دیگر سامانهها و تجهیزات حساس و پیچیده از کشورهای مختلف اروپایی و همچنین برگزاری مناقصههای بینالمللی پروژههای متعدد زیرساختی ناوبری هوایی شامل سامانههای ارتباطی، ناوبری، نظارتی و کمک بازرسی اشاره کرد.
همگی این موارد اکنون بر ایمنی پروازها افزوده و مسافران داخلی و خارجی با اطمینان بسیار بیشتری بر فراز آسمان ایران جابهجا میشوند هر چند که شاید ندانند چه زحماتی برای این ایمنی کشیده شده است. روندی که ادامه و حفظ آن، با وجود اتکا به دانش، تخصص و تجربه کارشناسان داخلی، نیاز به تبادلات دائمی خارجی با شرکتهای سازنده و انتقال دانش دارد.
در این بین فرودگاههای کشور نیز به منظور افزایش توان کمی و کیفی در خدمترسانی و ایمنی تحولات زیادی پیدا کردهاند. در همین جهت شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران علاوه بر تأمین هزینههای ساخت و بهرهبرداری از ترمینالها و باندهای جدید و بهسازی بخشهای مختلف تعداد زیادی از فرودگاهها و خرید تجهیزات پیشرفته آتشنشانی و امداد و نجات فرودگاهی، برای جذب سرمایههای خارجی اقدام به امضای تفاهمنامههایی با چند شرکت ایتالیایی، آلمانی، فرانسوی، کرهای و… برای توسعه فرودگاههای مشهد و اصفهان، سرمایهگذاری در ساخت ترمینال جدید فرودگاه مهرآباد و توسعه و ساخت ترمینال جدید فرودگاه تبریز، مشاوره در توسعه فرودگاه کرمان کرده است. همکاری مشترک با مراکز بینالمللی آموزشهای تخصصی و مدیریت هوانوردی در جهت پرورش مدیران متخصص برای آینده صنعت هوانوردی نیز از دیگر برنامههای کلیدی برای آینده این صنعت است.
همچنین یکی از نتایج مشهود برنامهریزیها و تعاملات انجام شده با شرکتهای هواپیمایی، افزایش روزبهروز پروازهاست. افزایش پرواز در فرودگاههای مختلف بویژه در مناطق کمتر توسعهیافته موجب میشود که ساکنان آنها با دسترسی سریع به دیگر نقاط کشور بتوانند از تبادلات اقتصادی با داخل و حتی خارج از کشور بهرهمند شوند. به این ترتیب فرودگاهها که به دروازه شهرها و مناطق تشبیه میشوند با ایفای نقش حقیقی خود باعث توسعه اقتصادی و اجتماعی متوازن مناطق مختلف کشور خواهند شد.
براساس گزارش شرکت فرودگاهها و نابری هوایی ایران، این قدرت تأثیرگذاری صنعت هوانوردی در داخل و خارج کشورها امروز آن را به یکی از شاخصهای قدرت نرم برای کشورها بدل کرده است؛ چراکه از رهگذر ورود تأثیرگذار در شبکه جهانی حملونقل هوایی، منافع اقتصادی و پیرو آن منافع سیاسی کشورهای مختلف به یکدیگر پیوند میخورد و به این ترتیب زمینه تعامل پایاپای با دیگر کشورهای جهان را فراهم میکند و به عاملی بازدارنده در برابر دخالتها و حتی تحرکات قهریه کشورهای متخاصم بدل میشود.
همه اینها نشان میدهد که به زعم برخی، صنعت هوانوردی تنها یک صنعت لوکس نیست که به دارندگان قدرت و ثروت خدمت میدهد، بلکه صنعتی است که روزنههای توسعه و تبادلات عظیم اقتصادی را میگشاید و کورسوی توسعه را به تابش وسیع، عمیق و امیدوارکننده اشعههای نور تبدیل میکند. پس عجیب نیست که دلسوزان این صنعت، با وجود برخی بیاعتناییها، ناآگاهیها و تنگنظریها، به آب و آتش میزنند تا با بازکردن گرههای آن، دِین خود را به توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورشان ادا کنند.