بالاخره معترضان را بگیرند یا آزاد کنند؟!
16 فعال سیاسی اصلاح طلب روز گذشته با انتشار بیانیه ای دو موضع کاملا متفاوت با هم را اتخاذ کردند، مواضعی که از یک طرف بدنبال حفظ جریان اصلاح طلبی در چارچوب خواسته های نظام و تلاش برای اعتماد به این جریان است و از طرف دیگر ژست آزادیخواهی داشته و خود را علاقه مند به مردم و حرکت های مردمی نشان می دهد. اگرچه برخی از امضاء کنندگان همین بیانیه، پیشتر مواضعی متفاوت با آنچه عنوان کرده اند، گرفته اند.
به گزارش تابناک، به دنبال اعتراضات و تجمعات مردمی در چند شهر کشور نسبت به مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی «محسن آرمین، محسن امین زاده، مصطفی تاج زاده، رضا تهرانی، حمید جلایی پور، سعید حجاریان، محمد رضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضان زاده، محسن صفایی فراهانی، عباس عبدی، فیض الله عرب سرخی، علی رضا علوی تبار، آذر منصوری، محسن میردامادی، محمد نعیمی پور» که همگی جزو فعالان سیاسی اصلاح طلب محسوب می شوند به ارائه راهکار در این خصوص پرداختند.
در بیانیه 8 بندی 16 فعال سیاسی اصلاح طلب عنوان شده که« مشکلات و نارضایتیهای موجود در جامعه به نسبت عمیق و نیز گسترده و در ابعاد مختلف است. بخش مهمی از مردم از کمبودهای اقتصادی و معیشتی، بیکاری و کمبود درآمد در رنج هستند. بخشی نیز نسبت به محدودیتهای اجتماعی و سیاسی معترضاند. البته ریشه بسیاری از این مسائل و مشکلات در ناکارآمدی و نظارتناپذیری، فساد و انحصارگری است. مردم بارها صادقانه و امیدوارانه اقدام به مشارکت در انتخابات کرده و با رای خود مهر مقبولیت و مشروعیت را بر حکومت زدهاند، ولی متأسفانه پاسخ سنجیده و به موقعی به رفتار مدنی مردم داده نشده و حتی مکررا واکنشهایی صورت گرفت که بخشهایی از جامعه احساس تحقیرشدگی و یأس پیدا کردند.»
«متأسفانه فقدان تفاهم و توافق بر سر مسائل اساسی کشور و ضعف انسجام سیاسی و اجتماعی، موجب تشدید گسستهای سیاسی و اجتماعی و دوگانگی در مدیریت اجتماعی کشور شده است. در این شرایط جناح تندروی مخالف دولت با تکیه بر تریبونها و رسانههای خود، به ویژه صداوسیما، مستمراً یأس و ناامیدی نسبت به نهادهای برآمده از رأی مردم را به جامعه تزریق کرد. غافل از آنکه موج ناامیدی و بیاعتمادی تنها به نهاد دولت محدود نشده و نه تنها همه ارکان و نهادهای دیگر حکومت، بلکه حتی میراث مدنی، دینی و تمدنی ایران را هم در بر میگیرد. امیدواریم که این رویداد موجب تأمل و تغییر جدی در سیاستهای جاری و رویکرد تصمیمگیران کشور شود.»
این اعتراضات و تداوم خشونتآمیز آن، چیزی نیست جز بازتاب فقدان و یا ضعف نهادهای حل و فصل اختلافات و تعارضهای اجتماعی و شیوههای مسالمتآمیز ابراز اعتراض و به رسمیت شناختن حق قانونی اعتراض. ما از حق اعتراض شهروندان و هرگروهی از مردم دفاع میکنیم و طرح مطالبات و حتی اعلام معترضانه نارضایتی ها را به نفع حکومت و جامعه میدانیم. آنچه جامعه، نظام و کشور را در معرض خطر قرار میدهد نارضایتی و نقد و ابراز رسمی و قانونی آنها نیست. خطر آنجاست که ناامیدی، بیاعتمادی، نفرت و خشونت به جای هرگونه اظهارنظر و ارتباط و گفتوگو بنشیند.»
« هر چند وجه اقتصادی اعتراضات عمومیتر است، ولی ریشه حل مشکلات اقتصادی در اصلاحات سیاسی و گسترش و تقویت نظارتهای مردمی و کارآمدشدن و استقلال نهادهای نظارتی رسمی و آزادیهای مدنی و رسانهای است. ما معتقدیم بدون پذیرش چنین اصلاحاتی نمیتوان به تغییرات اساسی و حل مسائل اقتصادی و کاهش نا رضایتی ها دست یافت.»
« در عین حال که اعتراض را حق عمومی مردم میدانیم، پرهیز از خشونت و افراطیگری و تبری از آن را لازمه این دفاع میدانیم. خشونت و ترویج آن صرفاً بازی باخت – باخت است که راه را بر انسداد سیاسی باز میکند و مانع ثمربخشی اعتراضات به حق میشود. طبعاً مقابله با خشونت نیز فقط و فقط در چارچوب قانون و با اقناع افکار عمومی مجاز است.»
« این نارضایتیها و اعتراضات، ریشهها و زمینههای مختلف در داخل کشور دارد که باید به رغم سوءاستفادههای خارجی و داخلی از آنها به درستی و با صراحت و شفافیت مطالعه و بررسی شود. هرچند تردیدی نیست که دشمنان کشور همواره درصدد بهرهبرداری از اینگونه وقایع هستند و موضع حمایت از آن را میگیرند. اما باید توجه داشت که دخالت بیگانه در هر سطحی بدون وجود زمینه داخلی میسر نیست؛ و تمرکز روی عوامل خارجی، علاوه بر توهین به جامعه ما، باعث غفلت و یا تغافل از ریشههای اعتراض و نارضایتی و درمان آنها می شود. وظیفه ماست که عوامل ایجاد این نوع بحرانها را در همه سطوح و عرصهها مرتفع کنیم.»
« دخالتهای آمریکا و به ویژه رئیس جمهوری خارج از عرف آن، دونالد ترامپ، را در امور ایران به شدت محکوم می کنیم. برای این محکومیت نیاز چندانی به ارجاعات تاریخی نیست، رفتار و گفتار و شخصیت ترامپ و مواضع غلط و توهینهای پیاپی او نسبت به ملت ایران و فرهنگ و تمدن و تاریخ این مرز و بوم، هر روز دلایل عمیق تری را برای این محکومیت شکل می دهد.»
« در پایان یاد آور میشویم که نا رضایتی در میان مردم همچنان ادامه دارد و اگر اقدام اساسی در جهت برطرف کردن زمینه های این اعتراضات به عمل نیاید و به اعتراض های به حق پاسخ مناسب داده نشود این گونه حوادث می تواند در آینده، و چه بسا با هزینههای بیشتر، تکرار گردد.»
«از همه مسئولین کشور میخواهیم در جهت گشایش فضای گفتوگو، اظهار انتقاد و ابراز اعتراضات و رعایت حرمت و کرامت همه شهروندان اقدامات عملی صورت دهند و در گام اول همه دانشجویان و افرادی را که در اعتراضات مسالمتآمیز دستگیر شدهاند، آزاد نمایند.»
آنچه درباره این بیانیه به چشم می آید و در شبکه های اجتماعی نیز بعضا مطرح می شود این است که در شرایط بحران، دستکم سه تن از افرادی که بیانیه «16 اصلاحطلب» را امضاء و خواستار آزادی دانشجویان و مردم عادی شدهاند، 72 ساعت قبل از صدور این بیانیه خواستار «جمع کردن آنها به هر ترتیب» بودند و آنها را «کرکس»،«فرصتطلب»،«آشوبگر» و… نامیدند. کابران شبکه های اجتماعی درباره جمع کردن این اظهار نظر با بیانیه صادر شده گفته اند که «بله، حافظه تاریخی ما کوتاه است، اما نه دیگر 72 ساعت!»
از طرفی همه ما به دلایل و عوامل مختلف شکل گیری این اعتراضات کم و بیش آگاهیم، اینکه صرفا این دلایل را برای بهره برداری های سیاسی بیان کنیم که دردی از مردم دوا نمی کند و چیزی از تهدید پیش رو نیز کم نخواهد کرد، اگرچه بسیاری از موارد در بیانیه مذکور مورد اشاره قرار گرفته است اما خوب بود که در کنار بیان به رسمیت شناختن اعتراضات و تاکید بر لزوم آزادی افرادی که در اعتراضات مسالمت آمیز دستگیر شده اند، به راهکارهای لازم برای جلوگیری از به احراف کشیده شدن اعتراض مردم و عدم بهره برداری خارجی ها از این جریانات نیز اشاره می شد.