این همه درگیری در الحدیده بر سر چیست؟

    کد خبر :319297

الاخبار نوشت: آیا می توان گفت پیروزی بزرگ یمنی در سواحل غربی از منطقه حدیده موجب مهار هجوم سعودی اماراتی به یمن شد؟

به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مقاله می خوانیم: در ابتدا چاره ای جز این نیست که فرضیه عقب نشینی عربستان و امارات از اشغال بخش هایی از جنوب یمن را بعید بدانیم. این جنگ، ظاهرا سعودی اماراتی و در مضمون و باطن، آمریکایی است، که با اشاره آمریکا آغاز شده و با همان اشاره پایان می یابد. اما زمان پایان آن به دلایل متعددی فرا نمی رسد، که مهمترین آنها، اهمیت جهانی یمن در ژئوپلتیک استعماری آمریکا و توجهات سیاسی سعودی در جزیرة العرب و منطقه است.

بنابراین، این جنگ علیه ساحل غربی متوقف شده اما تمام نشد. جنگ متوقف شد به این دلیل که مهاجمان شکست سختی خوردند اما پایان نیافت؛ چون خطوط شکست خورده ها به سمت عربستان، شبه جزیره و سواحل غربی دریای سرخ و جیبوتی امتداد داشت، که پر هستند از پایگاههای اسرائیلی، آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی.

اصرار ائتلاف غربی-دول خلیج (فارس) برای اشغال حدیده به دو عنصر از ابزارهای تحلیل آمریکا مرتبط است:اول آنکه بندر حدیده تنها راه دریایی است که یمن از آن غذا و دارو دریافت می کند و دوم آنکه اشغال حدیده، باب المندب را به یک ورقه آمریکایی کامل تبدیل می کند که می تواند با استفاده از آن با طرفهای بین المللی ذینفع که نیاز به عبور از این راه دریایی دارند، مذاکره کرده و وارد معامله شود.

بدیهی است که معرکه حدیده اسلوب تازه ای برای افزایش قحطی در یمن است تا مردم یمن را علیه انصارالله بشوراند و به سمت عربستان و آمریکا بکشاند. اما دلیل دیگر مربوط به باب المندب است، که آمریکا از آن برای توجیه تجاوز خود به منطقه استفاده می کند، به این اعتبار که حدود 20درصد از تجار جهان از این مسیر عبور می کنند و تامین امنیت آن اهمیت زیادی دارد.

به این ترتیب می توان گفت آمریکایی ها بیشترین بهره را از جایگاه استراتژیک یمن می برند و می توانند منافع تجاری مستقیم خود که در رابطه با دولتهای عربی خلیج تامین می شود را با استفاده از این مسیر محقق کنند. آمریکا با سیطره بر این منطقه می تواند در برابر تلاش ایران برای رقابت با نفوذ واشنگتن بر جهان اسلام از طریق برقراری ائتلاف با حوثی ها و انصارالله، مقابله کند.

مصر و اسرائیل نیز منافع زیادی در باب المندب دارند و این تحلیل منطقی سوالی را در مورد میزان بهره برداری عربستان از جنگ حدیده به دنبال دارد. چرا سعودیها وارد جنگی شده اند که جز در حدود رابطه آن با تجاوز به یمن، فایده ای برای انها ندارد؟ عربستان ساحلی در خلیج فارس دارد و سواحل زیادی مشرف به دریای سرخ بالاتر از مرزهای دریایی یمن؛ یعنی می تواند از باب الممندب استفاده نکرده؛ بلکه سواحل مشرف به دریای سرخ را در خدمت منافع خود درآورد.

ریاض گرایش هایی دارد که مربوط به براندازی نظام حوثی ها در یمن است، چرا که حوثی ها به دنبال تشکیل یک دولت مستقل قدرتمند در یمن هستند و این همان چیزی است که از 6 دهه پیش تا کنون مورد مخالفت سعودیها بوده است.

این اطلاعات بر بعد آمریکایی تجاوز به یمن از طریق ائتلاف سعودی اماراتی صحه می گذارد تا اصرار آمریکا برای نابودی حوثی ها را پنهان کند؛ آنچه که خطر زیادی برای نفوذ ایالات متحده و اسرائیل در بردارد. در واقع دولتهای متجاوز به یمن، طبق یک گزارش اسرائیلی، تشکیل دهنده یک ائتلاف دولت خلیجی (فارس) – اسرائیلی هستند که مستقیما ایران و یمن را هدف قرار داده است.

این جنگ بیش از هر چیز تحقق منافع اسرائیل و آمریکا را در نظر دارد و همین مساله می تواند سکوت شورای امنیت در مورد کشتارهای عربستان و امارات در یمن را تفسیر کند؛ همانطور که روسیه و چین به زبانی چوبین و بی تاثیر در محکوم نمودن این گونه اقدامات اکتفا نموده اند.

در سطح سیاسی، آمریکا به براندازی دولت یمن نیاز دارد و برای عملی شدن این هدف، منابع مالی دولتهای خلیج به شکل دائمی از آن حمایت می کند، اما خطرناکتر ان است که اسرائیل هم وارد حمایت زمینی و دریایی از این دولتها برای یورش به یمن شود.

این به معنای امکان سقوط حدیده نیست، اما تلاش هایی برای به فرسایش بردن توانایی های کشور یمن در حال انجام است، در حالی که یمنی های مقاوم همچنان در برابر آنها ایستاده اند و ائتلاف مقاومت آنها را رها نمی کند و به دنبال تدبیر ابزارهایی برای یک حمایت حقیقی و همه جانبه از آن است تا ائتلاف متجاوزان را برای همیشه از یمن بیرون رانند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید