ایران پس از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای چه می کند؟

بازتاب– سه دهه پیش، زمانی که ایران تصمیم گرفت تأسیسات هستهای خود را در اعماق زمین و زیر کوه بنا کند، بسیاری این اقدام را اقدامی غیرمتعارف تلقی کردند. اما امروز، در سایه تهدیدات مستمر، مشخص شده است که این تصمیم نهتنها یک اقدام مهندسی، بلکه یک راهبرد بازدارنده دقیق و حسابشده بوده است. ایران، برخلاف کشورهای دیگر، از ابتدا میدانست که برنامه هستهایاش همواره در معرض تهدید خواهد بود، بنابراین بسترهای دفاعی خود را از ابتدا بر اساس واقعیتهای صحنه ژئوپلیتیکی منطقه طراحی کرد.
تهدیدات اسرائیل و ارسال سلاحهای سنگرشکن
همزمان با تحویل ۱۸۰۰ بمب ۲۰۰۰ پوندی MK-۸۴ از سوی آمریکا به اسرائیل، نخستوزیر این رژیم، بنیامین نتانیاهو، در دیدار با مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، با ادبیاتی جدید تهدیدات خود علیه ایران را بهروز کرد. او گفت که اسرائیل در کنار آمریکا ایستاده است تا “کار را تمام کند.” اما این سؤال مطرح میشود که منظور نتانیاهو از “تمام کردن کار” چیست؟
برنامه هستهای ایران پس از انقلاب، با راهاندازی تأسیسات غنیسازی نطنز و فردو در دهه ۷۰ شمسی، بار دیگر جان گرفت. اما تفاوت کلیدی ایران با کشورهایی مانند سوریه و عراق این بود که ایرانیها تأسیسات هستهای خود را در اعماق زمین بنا کردند. این اقدام، در حالی که در ابتدا عجیب به نظر میرسید، بعدها بهعنوان یک استراتژی هوشمندانه و کمهزینه برای مقابله با حملات احتمالی آشکار شد.
هزینههای کلان و چالشهای نظامی حمله به ایران
حمله به تأسیسات زیرزمینی ایران، برخلاف حملات سریع و کمهزینهای که اسرائیل در گذشته علیه عراق و سوریه انجام داده است، نیازمند استفاده از تسلیحات پیشرفته و هزینههای سرسامآور است. برآوردهای اطلاعاتی نشان میدهد که چنین حملهای هزینهای بین ۱ تا ۵ میلیارد دلار بر اسرائیل تحمیل خواهد کرد. این رقم تنها هزینههای مستقیم عملیاتی را در بر میگیرد و تأثیرات بلندمدت اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک آن را شامل نمیشود. برای چنین حملهای، رژیم اسرائیل مجبور است از بمبهای سنگرشکن GBU-۲۸ و GBU-۵۷ استفاده کند، تسلیحاتی که نهتنها بسیار گرانقیمت هستند، بلکه همواره ریسک عدم موفقیت نیز همراهشان است.
پیامدهای جهانی و منطقهای حمله احتمالی به ایران
حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران که تحت نظارت دائمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد، تبعات گستردهای خواهد داشت. این اقدام تصویری آشکار از ماهیت واقعی اسرائیل برای افکار عمومی جهان خواهد ساخت: یک رژیم آپارتایدی که به قوانین و حریمهای بینالمللی بیاعتناست، بیش از صد هزار فلسطینی را قتلعام کرده، به زیرساختهای کشورهای مستقل حمله کرده و بهعنوان تهدیدی جهانی شناخته میشود. چنین حملهای به دیگر کشورهای منطقه نیز این پیام را منتقل خواهد کرد که دیپلماسی و پیمانهای تاریخی، در مواجهه با اسرائیل، فاقد ضمانت اجرایی هستند.
از منظر زیستمحیطی، حمله به تأسیسات هستهای ایران میتواند منجر به آلودگی رادیواکتیو شود، رویدادی که امنیت کل منطقه را تهدید خواهد کرد. در چنین شرایطی، اسرائیل بهعنوان مسئول مستقیم این فاجعه شناخته خواهد شد.
پاسخ ایران: تغییر دکترین هستهای و آغاز مقابله بیسابقه
در صورت وقوع چنین حملهای، ایران دیگر ملاحظات فعلی را کنار خواهد گذاشت و بهطور حتم شدیدترین واکنش نظامی را نشان خواهد داد. این واکنش شامل حملات موشکی گسترده به عمق خاک اسرائیل با استفاده از موشکهای هایپرسونیک، بالستیک، قدر، سجیل، شهاب و عماد خواهد بود؛ تسلیحاتی که از سالها پیش برای چنین روزی آماده شدهاند اما تاکنون ایران از استفاده حداکثری از آنها خودداری کرده است.
در چنین سناریویی، اسرائیل با حملهای بیسابقه و تلفات ویرانگر روبهرو خواهد شد. اما مهمتر از آن، ایران به احتمال بسیار قوی مسیر جدیدی را در دکترین هستهای خود اتخاذ خواهد کرد. تغییر استراتژی هستهای ایران یک تحول محتوم پس از هرگونه حمله نظامی به تأسیسات هستهای این کشور خواهد بود.
خروج از NPT؛ سناریوی محتمل بعدی
یکی از نخستین اقدامات ایران پس از حمله احتمالی، خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خواهد بود. طبق ماده ۱۰ این پیمان، ایران میتواند با ارائه دلایل امنیتی، اعلام رسمی خروج خود را به سازمان ملل و اعضای پیمان ارسال کند. این اقدام نهتنها به معنای پایان تعهدات ایران در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواهد بود، بلکه معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و جهان را نیز بهطور اساسی تغییر خواهد داد.
پایان دیپلماسی و آغاز عصر جدید تقابل
حمله اسرائیل به ایران، چنانچه رخ دهد، نقطه پایانی بر مسیر دیپلماتیک خواهد بود و معادلاتی کاملاً جدید جایگزین محاسبات فعلی خواهد شد. ایرانیها که سه دهه پیش تصمیم گرفتند تأسیسات خود را زیر زمین بسازند، از همان زمان برای چنین روزی آماده بودهاند. حمله به ایران، تنها یک تأخیر کوتاهمدت در برنامه هستهای این کشور ایجاد خواهد کرد، اما در مقابل، نتیجهای که اسرائیل از این قمار پرریسک به دست خواهد آورد، چیزی جز افزایش انسجام ملی در ایران و تغییرات بنیادین در راهبردهای امنیتی و نظامی این کشور نخواهد بود.
در نهایت، اگر اسرائیل تصور میکند که با چنین حملهای میتواند “کار را تمام کند”، شاید این بزرگترین اشتباه راهبردی آن در تاریخ باشد.