ایران را فقط از راه تهدیدات نظامی میتوان تسلیم کرد، نه صرف تحریمهای کمرشکن
گزارشگر «نشنال اینترست» معتقد است ایالاتمتحده باید یک استراتژی منطقه خاکستری ایجاد کند؛ استراتژی که نه برای به راه انداختن جنگ با ایران، بلکه این استراتژی مثمر ثمر ترین راه برای جلوگیری از جنگ است.
گروه سیاسی بازتاب: توماس ترسیک در گزارشی که در «نشنال اینترست» به چاپ رسانده، معتقد است: ایران را نه از طریق تحریمهای کمرشکن بلکه فقط از راه تهدیدات نظامی ملموس و توسل به زور نظامی میتوان تسلیم کرد؛ باید نیروهای نظامی آنها را زد، اما مراقب باشیم که به غیرنظامیان صدمه نزنیم تا علیه آمریکا نشوند.
توماس ترسیک در ادامه گزارش خود آورده است: هرچند کانون تنش بینالمللی در هفتهای که گذشت، معطوف به مرز ترکیه و سوریه بوده است، حمله به نفتکش ایرانی در نزدیکی سواحل عربستان سعودی، یادآور در اوج بودن تنشها با ایران است.
ایالاتمتحده باید از پدیده خود ترسویی بر حذر باشد
ایران در مواجهه تنشزای خود با ایالاتمتحده و متحدان آن، استراتژی «ویلی کیلر» بازیکن شهیر بسکتبال را در پیشگرفته که میگوید: آنها را درجایی که حضور ندارند بزن! این استراتژی به همان اندازه که برای ویلی کارآمد بود، برای ایران نیز کارگر است. استراتژی که ایران زیرکانه در حال به کار گرفتن آن هست و دونالد ترامپ بهصراحت از آن دوری میجوید.
ایالاتمتحده به چند دلیل باید از پدیده خود ترسویی بر حذر باشد. هرچند توانمندیهای نظامی ایران، بههیچوجه مینی مال نیستند، همچنان تحتالشعاع توانمندیهای نظامی آمریکا قرار دارند. بهعلاوه تسلیم و وادار کردن ایران از طریق تهدیدات ملموس و توسل به زور دستیافتنیتر هست تا از طریق فشار اقتصادی. اما مربوطترین دستور کار ایران، یک مدل عالی برای رسیدن به اهداف استراتژیک از طریق عمل در منطقه خاکستری بین صلح و ستیز را توصیه میکند.
منطقه خاکستری اغلب متضمن استفاده از زور به نحوی است که بتوان بهطور قابلپذیرشی آن را کتمان کرد، تا از این طریق بتوان پیامدهای تنش را کاهش داد. واشنگتن در عین توسل به بازدارندگی برای کاهش مخاطرات تنش، باید با استفاده از عملیات نظامی محدود ـ که بهصورت گریز از رادار صورت میگیرند، اما ایران آنها را بهمثابه اقدامات آمریکا تداعی میکند ـ ایران را در منطقه خاکستری به چالش بکشد.
عدم ارتباط بین آنچه آمریکا میگوید و آنچه انجام میدهد، ایران را جسورتر میکند
ایران از چند ماه پیش نفتکشهای بدون محافظ را موفقیتآمیز به وحشت انداخته و به تأسیسات انرژی حیاتی عربستان سعودی حمله کرده است (ادعای گزارشگر) بدون اینکه پاسخ درخوری را برانگیخته باشد؛ درگیری و ستیز آشکار که جای خود را دارد.آنها درآنواحد این پیام آشکار را میفرستند که جامعه بینالمللی به خاطر تحریم بخش انرژی ایران و سایر بخشهای اقتصادی با هزینههای واقعی مواجه خواهد شد.
دولت ترامپ برعکس عمل کرده است، با صدای غرا از جنگ میگوید، اما درعینحال تنها بر تحریمها تکیه میکند. این امر بهمرور باورپذیری آمریکا را دچار فرسایش و در عمل جسارت ایران را از طریق پرده برداشتن از عدم ارتباط بین آنچه آمریکا میگوید و آنچه اراده انجامش را دارد، تشدید میکند.
هر وقت ترامپ به عملیات نظامی گرایش پیداکرده است، صرفاً حاکی از عملیات نظامی متعارف بوده و بهنوعی اقداماتش متظاهرانه و بلکه نا مؤثر بوده است. در بحبوحه تنشهای فزاینده با ایران در بهار و همچنین دگرباره در پاسخ به حملات به تأسیسات نفتی سعودی، دونالد ترامپ تجهیزات و نیروهای نظامی متعادلی را روانه خلیجفارس کرد؛ اما این تجهیزات دفاعی از قابلیت اندکی برای انهدام موشکهای کروز و پهپادهایی که ایران استفاده میکند، برخوردارند.
ایالاتمتحده باید از موفقیت ایران درس بگیرد
بهجای تکیه صرف بر تحریمها و نمایشهای محض نظامی، ایالاتمتحده باید از موفقیت ایران درس بگیرد و عملیات خود در منطقه خاکستری را توسعه دهد. اظهارنظر گزارششده از سوی دولت مبنی بر حملات سایبری علیه ایران گام مثبتی است، اما بیشتر از اینها نیاز هست. جنگافروزی سیاسی، ازجمله عملیات اطلاعاتی و نیز سابوتاژ و سایر فعالیتهای نظامی مبهم ازجمله گزینههای جذاب برای تقویت فشار علیه ایران به شمار میروند.
درواقع تحریمها و فشارهای سیاسی و اجتماعی داخلی تاکنون نگرانیهای ایران را افزایش میدادند. در این خصوص، بهویژه نیروهای دریایی ایران آسیبپذیرند، این نیرو هم در قالب یک ناوگان متعارف و مرسوم و هم در قالب نیروی دریایی سپاه پاسداران عمل میکند. این دو در طول جنگ عراق علیه ایران، در چندین مقطع بهاشتباه روی نیروهای خودی آتش گشودند و این میتواند برای آمریکا فرصتی باشد تا در خطوط ارتباطی بین این دو بخش نیروی دریایی اختلال ایجاد کند. آمریکا و متحدانش باید ایران را مجبور کنند تا در برابر تهدیدات چندگانه واکنش نشان دهد؛ چیزی که تا به امروز ایران از انجام آن خودداری کرده است.
نیروی ویژه قدس سپاه پاسداران در سراسر منطقه در عراق، سوریه، یمن و لبنان بهطور تهاجمی فعال هست و دامنه فعالیتهای آن هرچند بهطور پوشیدهتر در قطر، بحرین و امارات نیز صورت میگیرد. مبارزه مؤثر با این موارد مستلزم آن است که تلاشهای پیشگیرانه غیر محسوس آمریکا و متحدانش در منطقه گسترش پیدا کند. عملیاتی ازایندست و سایر عملیات در منطقه خاکستری میتواند مخاطرات را کاهش دهد، اما تنش را کاملاً از بین نمیبرد.
همدلیهای قابلتوجهی بین ایرانیها نسبت به غرب وجود دارد
سیاستگذاران آمریکایی باید بر این پاسخهای بخشی غیر محسوس نسبت به اقدامات ایران تمرکز کنند و از بهکارگیری نیروی کشنده و مهلک بهجز در پاسخ به تهدیدات حیاتی خودداری کنند. در این زمینه اجتناب از بر جای گذاشتن تلفات غیرنظامی از جمعیت ایران حائز اهمیت هست، زیرا همدلیهای قابلتوجهی بین ایرانیها نسبت به غرب وجود دارد. اما ایران درصورتیکه به خاطر عملیات خود، با هزینههای نظامی مواجه نشود، همچنان از دیپلماسی خودداری کرده و حملات بیثبات کننده و خطرناکی خواهد کرد. ایالاتمتحده باید یک استراتژی منطقه خاکستری ایجاد کند؛ استراتژی که نه برای به راه انداختن جنگ با ایران، بلکه این استراتژی مثمر ثمر ترین راه برای جلوگیری از جنگ است. درعینحال این استراتژی بازدارندگی را نیز واسازی میکند.
منبع:
https://nationalinterest.org/blog/buzz/how-iran-plans-out-smart-trump-enter-grey-zone-89541