این بار در دعای عرفه؛ تکرار تهدید حسن روحانی:این یارو هم مثل آن یارو در استخر میمیرد

تجمع پرحاشیه طلاب در قم با واکنشها و انتقادات گستردهای همراه بود اما جریانی که تا تهدید رییسجمهور پیش رفته است، گوشش نه به بیانیه آیتالله مکارم شیرازی بدهکار است؛ نه به واکنشهای سیاسیون از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب. همین است که در بحبوحه اعتراضات دست به تکرار تهدید میزند.
اینبار در تهران و در مراسم روز عرفه. کار از پلاکارد هم گذشته و از ادبیات و لحنی بیسابقه استفاده میشود. گروه رسانهای ایران ویدئویی را منتشر کرده است که نشان میدهد حاج منصور ارضی مداح معروف در خیابان سعدی و در میان مردم به همان شیوه طلاب قم، رییسجمهور را تهدید میکند. او گفته است: «این یارو هم مثل آن یارو در استخر میمیرد. آنها که خیانت میکنند آخر طوری میمیرند که دوست و دشمن، کافر و مومن حیران میشود که او اینجا چه میکرده است؟ چرا …؟!»
مداح در حالی بر طبل خصومتهای داخلی میکوبد که در روزهای اخیر شاهد بودیم، ماجرای فیضیه چطور با انتقاد همگان منجمله مراجع عظام مواجه شد. از اتفاق، راست سنتی و بزرگان حوزه بیش از همه برافروخته شدند. آیتالله مکارم شیرازی در بیانیهای آن تجمع مورد اشاره را یک فاجعه به تمام معنا خواندند. ایشان حتی با تاکید بر ضرورت پاسخگویی برگزارکنندگان مراسم خواستند که توضیح دهند که برخی از نیروهای سپاه آنجا چه میکردند؟ همین مطالبهگری بود که موجب شد فرمانده سپاه استان قم در دیداری با ایشان توضیح دهد که در آن مراسم حضور نداشتهاند و آن را تایید نمیکنند.
به نوشته روزنامه اعتماد، منتقدان تجمع فیضیه ماجرا را از دو سو قابل توجه دانستند و همانقدر که به تهدید رییسجمهور اعتراض کردند، دامن زدن بر شائبهها در مورد فوت آیتالله هاشمی را نیز مورد نقد قرار دادند. منصور ارضی اما با تکرار شعار «ایآنکه مذاکره شعارت، استخر فرح در انتظارت» به زبان خود نشان داد که برگزارکنندگان تجمع فیضیه نه تنها قصد کوتاه آمدن در هیچکدام از موارد مورد اشاره را ندارند بلکه خیلی سرسختانه میخواهند بر مدار تندروی حرکت کنند. تجمع طلاب در فیضیه قم سبب شد بسیاری از روحانیون و چهرههای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب ضمن انتقاد از گروههایی که اعتراضات را به حاشیه برده و دنبال منافع گروهی خود هستند، درصدد ریشهیابی و معرفی عناصر پشت پرده برآیند. از همینرو شاهد بودیم که برخی چهرههای سیاسی همچون علی صوفی سرنخ این ماجرا را در مشهد و همان جریان که اتفاقات دیماه را آغاز کرد، دیدند. برخی روحانیون نیز به پیروی از آیتالله مکارم شیرازی سعی کردند در مورد پیامدهای ادامه این رویه توسط برخی روحانیون هشدار دهند. برای مثال محسن غرویان تاکید کرد که روحانیت نباید خود را در حد یک حزب و گروه سیاسی تنزل دهد و از مردم فاصله بگیرد. تکرار این ماجرا و تهدید دوباره رییسجمهور از یک تریبون و در یک مراسم مذهبی اما ایجاب میکند که این مساله را از منظر دیگری نیز بنگریم. مساله قابل تامل اکنون تکرار این رویه با وجود تذکرات و اعتراضات بسیار است و این سوال ایجاد میشود که چه دلیل موجب این بیپروایی در تندروی شده است؟ سوال دیگر آن است که ادامه این رویه به کجا ختم میشود؟
برای پاسخگویی به این سوالات باید در نظر داشت که آنچه حدود ۱۰ روز قبل در قم اتفاق افتاد، پیشتر نیز به شکلهای مختلف مشاهد شده بود. شاید اگر مسوولان امر و مقامات عالی کشور از کنار غائله بهمن ۹۱ و مهر پرت کردن به علی لاریجانی ساده عبور نکرده بودند، دو سال بعد کسی به ماشین علی مطهری حمله نمیکرد و اگر پیگیریهای مطهری برای برخورد با ضاربان به نتیجه رسیده بود، کسی در کهگیلویه و بویراحمد روی آذر منصوری چاقو نمیکشید. احتمالا اگر ماجرای چاقوکشی را رها نکرده بودیم، امروز هم کار به جایی نمیرسید که برخی در فیضیه شعارهای تهدیدآمیز سر داده و چند روز بعد هم در تهران به نحو دیگری همان شعار دوپهلو را تکرار کنند.