اولویت هایی که ایران را به سمت طالبان سوق داده است/ تعامل ایران با طالبان از سر اختیار است یا اجبار؟

  • سیاسی
  • دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۱۸
    کد خبر :781604

سفر هیئت نمایندگی طالبان به تهران، مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. در پی حواشی به وجود آمده در مورد این سفر، سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که گروه طالبان بخشى از واقعیت افغانستان است، دفتر این گروه در افغانستان وجود دارد و سفر این هیئت به ایران، به اطلاع دولت افغانستان رسیده است.

«بازتاب»؛ آرش صفار– تعاملات روز افزون جمهوری اسلامی ایران با طالبان و پذیرای رسمی از این گروه در تهران، حالا برای بسیاری این سئوال را به وجود آورده که اساساً ایران از ارتباط گیری با طالبان به دنبال چیست و چرا چنین رویه ای را در دستور کار خود قرار داده است؟

به باور سعادت شریفی‌پور، دانش آموخته مطالعات منطقه ای و پژوهشگر امور افغانستان، نکته مهم درباره سفر طالبان به تهران این است که چرا طالبان ایران را به‌عنوان مقصد سفر خود انتخاب کرده است؟ برای پاسخ دادن به این سؤال باید توجه داشت که سفر به ایران، تنها سفر هیئت طالبان نبوده است. این گروه به روسیه و چین نیز سفر داشته‌اند. کشورهای هدف سفر دارای اشتراکاتی هستند که توجه به آن، می‌تواند در یافتن پاسخ کمک‌کند. هر سه کشور دغدغه‌هایی در رابطه با حضور نظامی ایالات‌متحده در منطقه دارند؛ ایران و چین همسایه‌های هم‌مرز افغانستان هستند و روسیه از طریق آسیای مرکزی ارتباط امنیتی با مسائل افغانستان دارد؛ دغدغه این کشورها در مورد افراط‌گرایی و فعالیت گروه‌های افراطی در خاک افغانستان را نباید نادیده گرفت. چین از ارتباط طالبان با مخالفان نگران است. روسیه نیز از تسری افراط‌گرایی به آسیای مرکزی و رسیدن آن به مرزهای روسیه هراس دارد.

جمهوری اسلامی ایران نیز نگرانی‌های فراوانی از افزایش افراط‌گرایی در افغانستان دارد. لذا به نظر می‌رسد طالبان با علم به این نگرانی‌ها، سعی دارد در دیدارهای خود آن‌ها را متقاعد کند که حضور این گروه در قدرت با افزایش افراط‌گرایی همراه نخواهد بود. و با بهره‌گیری از نگاه مشترک خود با آن‌ها در بدبینی به ایالات‌متحده برای جلب حمایت یا کاهش مخالفت آن‌ها قدم بردارد.

به گفته شریفی‌پور، موضوع دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران طی چند سال گذشته به تکرار اعلام کرده است که با طالبان گفتگو می‌کند؛ زیرا این واقعیت را پذیرفته است که طالبان بخش غیرقابل‌انکاری از آینده سیاسی افغانستان است. شاید این سؤال مطرح باشد که رویکرد جمهوری اسلام ایران در برابر طالبان تغییر کرده است؟ نمی‌توان گفت تغییری نبوده است، اما اول باید دید آیا طالبان اکنون مشابه همان رفتار سال‌های حکومت در کابل را دارد و هیچ تغییری نکرده است؟ من معتقدم طالبان تغییراتی داشته است؛ اگرچه این تغییرات در مبانی ایده‌ای آن‌ها چندان زیاد نیست، اما در رفتار آن‌ها تغییراتی ایجادشده است. از طرفی دلیل اصلی پایان نیافتن جنگ در افغانستان بعد از کنفرانس بن، نادیده گرفتن طالبان و سعی در حذف این گروه از سیاست افغانستان بود.

طالبان در افغانستان یک سبک زندگی است

ایالات‌متحده بعد از 19 سال جنگ به این نتیجه رسید که نمی‌توان طالبان را صرفا به‌عنوان یک گروه مسلح شورشی در نظر گرفت و آن را از بین برد. طالبان در افغانستان یک سبک زندگی است که بخشی از جامعه افغانستان محسوب می‌شود و قابل‌حذف نیست. جمهور اسلامی ایران مختار نیست همسایگان خود را انتخاب کند؛ طالبان را انتخاب نکرده است. بلکه پذیرفته است که باید در همسایگی طالبان زندگی کند. دکتر ظریف در مصاحبه خود با شبکه طلوع نیوز افغانستان تأکید فراوانی داشت که جمهوری اسلامی ایران، طالبان را بخشی از آینده سیاسی افغانستان می‌داند و نه همه آینده سیاسی آن؛ همچنین در مصاحبه همین شبکه با عباس عراقچی، وی تأکید داشت که دیدار و گفتگو با طالبان برای ایران به‌واسطه همسایگی با این گروه الزامی و ضروری است و دولت افغانستان نیز در جریان محتوای جلسات قرار می‌گیرد و هیچ پنهان‌کاری یا تضادی بین دولت‌های جمهوری اسلامی ایران و افغانستان در این ‌باره وجود ندارد.

دولت ترامپ فشارهای زیادی را به دولت افغانستان برای پذیرش خواسته‌های طالبان وارد کرد

شریفی‌پور تأکید می‌کند این‌که طالبان در حین مذاکرات صلح در دوحه، اقدام به انجام سفرکرده است را می‌توان ناشی از خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید دانست. دولت ترامپ فشارهای زیادی را به دولت افغانستان برای پذیرش خواسته‌های طالبان وارد کرد؛ اما موفق نشد قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایالات‌متحده آن را به سرانجام برساند. اکنون طالبان از رویکرد احتمالی دولت جدید ایالات‌متحده نگرانی‌هایی دارد. ازجمله این‌که به قرارداد امضاءشده بین طالبان و ترامپ پایند نباشد. حتی اگر بایدن به توافقات ترامپ پایند بماند، به‌طور قطع به‌ اندازه دولت ترامپ حقوق زنان، خواسته‌های متحدان اروپایی، مطالبات اقلیت‌های قومی و حقوق بشر را نادیده نخواهد گرفت.

این پژوهشگر افغانستان تأکید دارد که آنچه درباره دولت افغانستان اشاره شد را نمی‌توان به جامعه افغانستان نیز تعمیم دارد. زیرا رسانه‌ها طی سال‌های اخیر در موارد مختلف نشان داده‌اند در شکل‌دهی به موج منفی علیه جمهوری اسلامی ایران موفق عمل کرده‌اند. در این مسئله نیز بیم این وجود دارد برخی رسانه‌های غربی و حتی افغانستانی از حضور رسمی هیئت طالبان و گفتگو با مقام‌های ایران، یک موج ضد ایرانی در افکار عمومی ایجاد کنند. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که جمهوری اسلام ایران برای استقرار نهادهای دموکراتیک فعلی در افغانستان، حقوق زنان، حقوق شیعیان و حقوق اقلیت‌های قومی در افغانستان تلاش‌های فراوانی را در جریان کنفرانس بن انجام داده است.

اکنون نیز دیدارهای مقامات ایران و طالبان در راستای تلاش برای حفظ این حقوق به نحوی کارآمدتر است تا در کنار این حقوق، صلح نیز در جامعه افغانستان ایجاد شود. این مهم بدون مشارکت دادن طالبان در آینده سیاسی افغانستان ممکن نیست. صد البته که «حکومت فراگیر اسلامی» و به گفته دکتر ظریف، «امارت اسلامی» مدنظر طالبان نیست. همچنین باید به خاطر داشت که جمهوری اسلام ایران هنوز گروه طالبان را از لیست گروه‌های تروریستی خارج نکرده است.

با توجه به گفته‌های شریفی‌پور می‌توان نتیجه گرفت که مستقل از خواست و ایده‌آل‌های تهران، روند منازعه افغانستان به گونه‌ای است که جمهوری اسلامی ایران، برای تأمین منافع خود باید با همه بازیگران داخلی در افغانستان کار کند، در این میان با توجه به جایگاه طالبان، روابط با این گروه از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ با این وجود پیشبرد این روابط باید به گونه‌ای صورت بگیرد که نه سایر بازیگران –از جمله دولت کابل- را نادیده بگیرد و نه بهانه فضاسازی‌های رسانه‌ای را به جریان‌های ضدایرانی بدهد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید