اورهان پاموک: ایرانیها در هنر، حرف اول را میزنند

در کتاب، افسانهها و هنر ایرانی حرف اول را میزند. من به تاریخ دوران صفوی و ادبیات کلاسیک و افسانههای ایرانی علاقه زیادی دارم و با مطالعه در این حوزه آثارم را خلق میکنم. برای همین شاید در جایی اغراق کرده و چنین آرزویی کرده باشم.
گفت و گوی اعتماد با اورهان پاموک، نویسنده اهل ترکیه که به نمایشگاه کتاب آمده بود:
در مصاحبهای گفته بودید که «آرزو داشتم یک نویسنده ایرانی باشم»، چرا چنین آرزویی داشتید؟
یادم نیست در کدام مصاحبه چنین حرفی زدم، شاید منظورم این بوده خیلی از دوستان ایرانیام پس از خواندن رمان «نام من سرخ» به من گفتند تو یک رمان ایرانی نوشتی و با آنها موافقم. درست است که حوادث آن رمان در دوره عثمانی و در استانبول میگذرد اما در کتاب، افسانهها و هنر ایرانی حرف اول را میزند. من به تاریخ دوران صفوی و ادبیات کلاسیک و افسانههای ایرانی علاقه زیادی دارم و با مطالعه در این حوزه آثارم را خلق میکنم. برای همین شاید در جایی اغراق کرده و چنین آرزویی کرده باشم.
از روزی که نوبل گرفتید برایمان بگویید.
در خانهام در نیویورک خواب بودم. میدانستم که قرار است آن روز نوبل اعلام شود. وقتی با صدای زنگ تلفن از خواب پریدم، فکر کردم که حتما برنده شدهام. وقتی نماینده آژانس ادبیام این خبر را داد، زیاد تعجب نکردم. راستش را بخواهید منتظر گرفتن نوبل بودم، اما نه به این زودی. شب قبل از اعلام نوبل با دوستم که پروفسوری امریکایی بود شام خورده بودم. او هنگام خداحافظی با کنایه گفت فردا نوبل را اعلام میکنند و خندهای از روی تمسخر به من زد. آن سال تازه سیگار را ترک کرده بودم. تمام راه با خود فکر کردم که اگر نوبل ببرم یک نخ سیگار روشن میکنم و جشن میگیرم و اتفاقا همین هم شد.
شما از جمله نویسندگانی هستید که همیشه موضع انتقادی نسبت به حزب حاکم ترکیه داشته و از بیان دیدگاههایتان هراس نداشتهاید. در سالهای اخیر که فشارها و انتقادها به شما زیاد شده است، این شما را دلسرد نمیکند؟
من چیزهای زیادی را از سر گذراندهام؛ برای مثال در زمان حمایتم از ارامنه، شهردار اسپارتا کتابهای مرا از تمام کتابخانههای آن شهر جمع کرد و سوزاند. من از مردم ترکیه هیچ ناراحتی به دل ندارم. انتقاد من به دولتی است که سعی میکند به آزادی اندیشه و بیان لطمه وارد کند. من از قشری هستم که باور دارم آینده ترکیه در عضویت اتحادیه اروپا است. دلیلش این است که باور دارم عضویت در اتحادیه اروپا به اقتصاد، فرهنگ و سیاست ترکیه کمک میکند. من به اصول لیبرال دموکراسی باور دارم و دور شدن از این باورها مرا ناراحت میکند.
اما فشارهای مردمی چطور؟ آنها ناراحتتان نمیکند؟
نه. نمیدانم که مردم از من چه انتظاری دارند. بعضی مواقع فکر میکنم بدترین جنبه دریافت جایزه نوبل این بود که مرا به سفیر ترکیه در عرصه بینالمللی تبدیل کرد. هیچکس نمیتواند اندیشه و باورهای مرا تحت تاثیر قرار دهد. شاید در برههای کنترل اتفاقات از دست شما خارج شود. برای من نیز پیش آمده است. در این گونه مواقع تلفنم را از پریز کشیده، گوشی همراهم را خاموش میکنم و فقط به نوشتن مشغول میشوم تا آبها از آسیاب بیفتد.