انحصار در پزشکی و کمبود شدید پزشک متخصص در ایران/ سرانه پایین پزشک متخصص در ایران به سود چه کسانی است؟
در همه سال و دهه های گذشته شاهد این بودیم که پذیرش دانشجوی پزشکی به شدت سخت بوده و تقریباً 99 درصد دانش آموزان دبیرستانی امکان ورود به رشته های پزشکی را به هر دلیل از دست می دادند؛ رویه ای که حالا و با مقایسه آمار سرانه پزشک متخصص در ایران با دیگر کشورهای جهان می توان به بخشی از پشت پرده های آن پی برد.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست- شهروندان ایرانی در سال های گذشته همواره از کمبود پزشک، دسترسی دشوار به پزشک متخصص، پدیده زیر میزی در بیمارستان ها، معاینه های کوتاه به لحاظ زمانی، نبود پزشک متخصص در مناطق محروم و… رنج برده و به واسطه همین مشکلات چه بسا شهروندان زیادی جان خود را از دست داده اند.
این مشکلات همه در حالی است که بسیاری تصور می کنند علت اصلی و انحصاری این مشکل میل پزشکان به ویژه پزشکان متخصص به زندگی در کلانشهرهاست.
حال اینکه مروری بر سرانه پزشک در ایران نشان می دهد که به واسطه سیاست های غلط در دهه های گذشته، امروزه در کشور ما سرانه پزشک به شدت پایین است و همین موضوع قدرت انعطاف پزشکان را به شدت بالا برده است.
آمار رسمی اعلام شده از سوی مراجع ذیصلاح حکایت از آن دارد که امروزه و برای هر 10 هزار ایرانی تنها 5.9 پزشک متخصص در کشور داریم، این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان مثل مغولستان، عمان، ترکیه، ترکمنستان، ازبکستان، قطر، آذربایجان، ارمنستان، عربستان، گرجستان و … سرانه پزشک به مراتب بالاتر است.
وضعیت سرانه پزشک در ایران در مقایسه با کشورهایی چون برزیل، ترکیه، مکزیک، استرالیا، مالت، رومانی، بلژیک، فنلاند، هلند، لهستان و… نیز به شدت پایین تر است و تقریباً به لحاظ سرانه پزشک در رده های کشورهای عقب مانده به حساب می آییم.
همه این شرایط در حالی است که می دانیم کشور ما به ویژه در دهه 60 با موج عظیمی از نیروی انسانی باهوش و حاذق رو به رو بود که می توانست با سوق دادن این ظرفیت به سمت رشته های پزشکی سرانه پزشک در ایران را تا میزان استانداردهای جهانی ارتقاء دهد.
شرایطی که به آن اشاره شد جدا از آمارهای نگران کننده و معدلی که می دانیم گویای همه واقعیت ها نیست، همچنین پیامدهای ترسناک دیگری را نیز در پی داشته است.
به طور مثال اکنون ما در شرایطی هستیم که در بسیاری از شهرستان های کشور به ویژه مناطق محروم با کمبود شدید و به بیان بهتر نبود پزشک متخصص رو به رو هستند و این در حالی است که در این مناطق بعضاً بیمارستان های مجهزی نیز وجود دارد.
شرایطی که مسولان کشوری را عمدتاً ناگزیر می کند تا با راه اندازی بیمارستان های دوره ای و سیار و صحرایی به جبران کمبودهای موجود بپردازند.
حال اینکه می دانیم به واسطه آماری که از نظر گذشت این مشکل به شدت ریشه ای تر از این هاست و علت اصلی آن به کمبود پذیرش دانشجو در رشته های پزشکی در دهه های گذشته به ویژه دهه های هفتاد و هشتاد شمسی باز می گردد.
وضعیتی که بعضاً شهروندان مرز نشین ایرانی مثل اهالی استان سیستان و بلوچستان را آنگونه که رسانه های رسمی گزارش داده اند، مجاب می کند تا برای مداوا و درمان راهی کشور همسایه یعنی پاکستان شوند.
پیشتر و در همین باره حسین شمالی- کارشناس بهداشت و سلامت در برنامه ثریا گفت: ابتدای انقلاب، بسیاری از پزشکان خارجی در کشور بودند و وضعیت کشور اصلاً مناسب نبود اما بعد از انقلاب رشد بسیار خوبی در پذیرش رشتههای پزشکی و دندانپزشکی به وجود آمد. در سال 67 نزدیک 4600 دانشجوی پزشکی در یک سال پذیرششده است. درصورتیکه آن زمان، 27 دانشکده پزشکی و 82 هزار تخت بیمارستانی در کشور وجود داشته است؛ اما بعدها به بهانههایی مانند اشباع شدن جامعه از پزشک، بهشدت ظرفیتهای پذیرش دانشجوی پزشکی در دانشگاهها کم شد.
وی افزود: در سال 90 تعداد دانشجوی پزشکی برابر با سال 67 در کنکور سراسری پذیرششدهاند. درصورتیکه در سال 90، 50 دانشکده پزشکی و 130 هزار تخت بیمارستانی در کشور وجود داشت؛ یعنی زیرساختها، هیئتعلمی ، توان علمی و جمعیت بیشتر اما پذیرش همان تعداد پذیرش دانشجوی پزشکی شده است!
شمالی با اشاره به اینکه این نقد صرفاً متوجه به دولت حاضر نیست و ریشه 30 ساله دارد، افزود: مهمتر اینکه طی این سی سال حاکمیت و مردم را هم قانع کردهاند که پزشک زیادی در کشور وجود دارد. با همین استدلال همواره ظرفیتهای پذیرش را پایین نگه داشتند. همانطور که ملاحظه میکنید، مجموع پذیرش رشته پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران بعد از انقلاب به بالای 1500 نفر در سال رسیده است. این دانشگاهها هماکنون مجموعاً نزدیک 700 دانشجوی پزشکی در سال پذیرش میکنند.
همانطور که مشاهده می شود بر اساس آمار رسمی و مستند وضعیت آماری و سرانه پزشکان در ایران به شدت پایین است و علی رغم در جریان بودن این مشکل، همچنان شاهد این هستیم که مسولان امر اقدامی جدی برای افزایش پذیرش در رشته های پزشکی و جبران این کسری ترتیب نمی دهند.
رویه ای ترسناک و باورناپذیر که به نظر می رسد به واسطه نفوذ برخی ذینفعان مقتدر دست خوش تغییر نمی شود تا همچنان این انحصار بد در کشور جریان داشته باشد و اصطلاحاً دست در پزشکی زیاد نشود.
با این شرایط و با علم به اینکه جامعه به سمت سالمند شدن در حرکت است، می توان از هم اکنون پیش بینی کرد که روزهای غم انگیزی در حوزه سلامت پیش روی ملت ایران قرار دارد.