انتقاد جمهوری اسلامی از خطبه اخیر موحدی کرمانی: کاش کمی از ادبیات ناصواب فاصله میگرفتیم
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: این روزها علاوه بر معضلات اقتصادی و معیشتی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند شاهد اظهاراتی هستیم که تلخیِ آن کمتر از قِسم اول مشکلات موجود در کشور نیست.
به این جمله توجه نمایید:
وی (آیتالله موحدی کرمانی) تصریح کرد: امام زمان(عج) غایب است اما نائبش حاضر است و حکومت را به شکلی اداره میکند که اگر حضرت مهدی (عج) هم حضور داشت به همین شکل اداره میکرد.(خبرگزاری مهر)
این سخن را نه جوانی جویای نام و نه شخصیتی بیبهره از آموزههای دینی که انسانی پخته و صاحب سوابق سیاسی، اجتماعی و مذهبی فراوان بر زبان رانده است.
حقیقتا از این بیانات ابتدا تعجب نمودم و سپس تاسف فراوان خوردم و یاد این عبارت معروف افتادم که چه میخواستیم و چه شد!
اگر شعارهای سالهای آغازین انقلاب را مرور کنیم نیک میبینیم که بانیان بنای انقلاب، نظام جمهوری اسلامی را مقدمه و به تعبیری زمینه سازِ حکومت جهانی امام زمان علیهالسلام معرفی میکردند و نه عینیتِ آن.
حکومت مهدوی حکومتی آرمانی و بدون نقص است که موعود همه پیامبران و اولیاء الهی است. حکومتی است که بر پهنه پهناور جهان حاکم میشود و صالحانی از تبار نور و پاکی بر آن حکومت خواهند نمود.
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (انبیاء 105)
طبق این آیه شریفه همه عوامل حکومت حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه از صلاحیت و شایستگی ویژهای برخوردارند. سوال اینجاست که آیا واقعا در روزگار ما و در جامعه پیرامونمان شرایط آنگونه است که در آیات قران درخصوص دوره ظهور منعکس شده است!؟
قطعا نه و باید اذعان کنیم که نه تنها حکومت امروز ما تحقق آن حکومت نیست بلکه با آرمانهای آن فرسنگها فاصله دارد.
امیدوارم که این اظهارات، سَبقِ لسانی بیش نباشد و این اعتقاد در لایهها و سطوح عالیِ حکومت وجود نداشته باشد.
آرزو میکنم حکومت ما تنها و تنها خود را ممهٍّد حکومت جهانی حضرت ولی عصر روحی فداه بداند و نه چیزی فراتر از آن.
کاش کمی دقیقتر به اظهارنظر میپرداختیم.
کاش کمی از ادبیات ناصوابی که در قاموس ادبیات انقلاب اسلامیمان گنجانده شده فاصله میگرفتیم.
کاش کمی مقایسههای نادرستی که بین نظام جمهوری اسلامی و حکومت علوی و مهدوی رایج شده است را وا مینهادیم و تنها خود را با آنچه باید باشیم مقایسه میکردیم.
کاش تندرویها به اعتدال و تلخیها به شیرینی مبدل میشد.
کاش جایگاه رهبری معظم و ارکان ارزشمندِ نظام را فدای برداشتهای نادرستمان از دین نمینمودیم.
کاش از فرصتِ مبارکِ پدید آمده در قانون منع به کارگیری بازنشستگان، سالخوردگانِ محترمِ انقلاب که بعضاً در تشخیصها دچار خطا و اشتباه میشوند جای خود را به جوانان متعهد، متدین و کارآمد بدهند تا خلل و نقصی در روابط حاکمیت و نسل جوان به وجود نیاید.