امیر عبداللهیان و وزارتخانهای که همه نگاهها به آن است/ دستور کار وزرات امور خارجه ایران در دوره جدید چیست؟
حسین امیرعبداللهیان چهارشنبه گذشته با کسب رأی اعتماد از مجلس، رسما به عنوان نهمین وزیر امور خارجه ایران پس از انقلاب، کار خود را آغاز کرد و روز جمعه در نخستین سفر خود برای شرکت در نشست بغداد، راهی عراق شد. به همین بهانه، «بازتاب» به بررسی دیدگاههای تحلیلگران امور ایران در خصوص او و رویکرد وزارتخانه تحت مدیریتش پرداخته است.
«بازتاب»؛ آرش صفار- حسین امیرعبداللهیان، حتی پیش از معرفی به وزیر پیشنهادی امور خارجه، مورد توجه تحلیلگران امور ایران بود.
در سال 2016 یادداشتی در وبسایت «موسسه خاورمیانه»، مستقر در واشنگتن او را «چهره نرم قدرت سخت ایران» نامید و کنار گذاشتن او از معاونت عربی و آفریقایی وزارتخانه را اقدامی از سوی ظریف برای کاهش نگرانیهای آمریکا دانست.
بر اساس یادداشت موسسه خاورمیانه، امیرعبداللهیان «در اصل تجسم سازش میان دو تصمیمساز کلیدی سیاست خارجی ایران، یعنی وزارت امور خارجه و سپاه پاسدارن» بود و همین نکته سرعت رسیدن او به سطوح بالای تصمیمگیری در امور سیاست خارجی را توجیه میکرد.
اکنون، پنج سال بعد از آن یادداشت، همچنان روابط نزدیک امیرعبداللهیان با نیروی قدس سپاه پاسداران مورد توجه تحلیلگران است؛ به ویژه اینکه او در جایگاه جدید خود قطعا نقش پررنگتری در تعیین و پیشبرد سیاست خارجی ایران ایفا خواهد کرد.
وبسایت خبری-تحلیلی «المالنیتور» در یادداشتی به این موضوع اشاره کرده است که در سال 2016، محمد جواد ظریف، با هدف کاهش نقش امیرعبداللهیان در امور منطقه، او را که تا آن زمان در سمت معاون خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه خدمت میکرد، به عنوان سفیر ایران در عمان منصوب کرد.
اگرچه عمان نزدیکترین روابط را در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایران داشته است و سفارت ایران در این کشور همواره کانالی برای ارتباطات تهران با غرب و به ویژه آمریکا بوده است، امیرعبداللهیان از پذیرش این سمت خودداری کرد و با جدا شدن از وزارت امور خارجه به عنوان دستیار علی لاریجانی در امور بینالملل به فعالیت خود ادامه داد.
این یادداشت با اشاره به روابط نزدیک امیرعبداللهیان با سید حسن نصرالله و شهید سلیمانی، بر این نکته تأکید کرده است که بسیاری از متحدان منطقهای ایران، او را برجستهترین دیپلمات محور مقاومت میدانند.
مطابق این یادداشت، امیرعبداللهیان از جمله اولین دیپلماتهای ایرانی بود که در سال 2007 در بغداد بر سر میز مذاکره با ایالاتمتحده نشست؛ او که از سال 2007 تا 2011 سفیر ایران در بحرین بود، ابتدا به عنوان مدیر خلیج فارس و یک سال بعد به عنوان معاون عربی و آفریقایی وزیر منصوب شد؛ در این پست بود که او «بهترین روابط را با مقامها و همتایان خود در کشورهای همسایه ایجاد کرد».
امیرعبداللهیان آخرین مقام ایرانی بود که چند ساعت پیش از کودتا، با «محمد مرسی» تماس گرفت؛ یک سال پس از آن وی به عنوان نماینده ایران در مراسم تحلیف «عبدالفتاح السیسی» شرکت کرد. در این سفر او در قاهره با بسیاری از نخبگان مصری، از جمله «محمد حسنین هیکل» دیدار کرد.
بنا بر این یادداشت، حسین امیرعبداللهیان در کتاب خود با عنوان «ناکارامدی طرح خاورمیانه بزرگ در خیزش بیداری اسلامی» با تأکید بر اینکه روابط ایران با چین و روسیه باید همواره استراتژیک باشد، نسبت به تلاشهای آمریکا برای ایجاد شکاف بین ایران و روسیه هشدار میدهد.
یادداشت با اشاره به اینکه «تصور میشود امیرعبداللهیان نخستین پیرو تمام عیار [آیتالله] خامنهای باشد که این سمت را در اختیار گرفته است»، انتخاب او را نشانه پا بر جا بودن اهداف انقلاب ایران و در عین رویکردی پراگماتیک به سیاست خارجی میداند.
به باور نویسنده المانیتور، هنگامی انتصاب امیرعبداللهیان به عنوان دستیار رئیس مجلس در امور بینالملل، تصور بر این بود که نفوذ او محدود خواهد شد، با این حال او خود را در سطح منطقه در جایگاه وزیر خارجه سایه قرار داد.
این فرصتی بود که او دور از وزارت خارجه و پروتکل های آن به تمرین برای پست جدید بپردازد؛ او با هیئتها ملاقات میکرد، کنفرانسها را سازمان میداد ، مصاحبه میکرد و به شکلگیری دیدگاه جایگزین برای سیاست خارجی ایران کمک میکرد.
این یادداشت در پایان دو پیشبینی را مطرح میکند؛ نخست اینکه وزارت امور خارجه ایران تحت مدیریت امیرعبداللهیان بر سر پرونده هستهای به مذاکره خواهد پرداخت، اما آن را به اولویت اصلی ایران بدل نمیکند؛ اولویت در این دوره روابط با منطقه اعم از همسایگان عرب، کشورهای آسیای مرکزی، ترکیه، روسیه و «قطعا شریک استراتژیک ایران، چین» خواهد بود.
از سوی دیگر روابط شخصی او با متحدان ایران در سطح منطقه از یمن تا تا لبنان «مطمئنا تأثیر بزرگی بر نحوه برخورد محور مقاومت با منافع ایران در هنگام اختلاف» خواهد داشت.
بنابر آنچه گفته شد، به نظر میرسد دست کم در چهار سال آینده شاهد هماهنگی بیشتر میان نهادهای متولی سیاست خارجی ایران خواهیم بود؛ با این حال این هماهنگی بیشتر الزاما به معنی پیشبرد بهتر منافع ملی نخواهد بود.
از سوی دیگر هم راستا با پیشبینی نویسنده المانیتور، سخنان امیرعبداللهیان در جلسه رأی اعتماد حکایت از دیدگاه او در خصوص اولویت روابط با همسایگان نسبت به برجام، در دستور کار وزارت امور خارجه دارد. با این حال مشخص نیست که وزیر جدید چه دیدگاهی نسبت به نگرانیهای همسایگان در خصوص برنامه هستهای ایران دارد.
به نظر میرسد وزارت امور خارجه نیز همچون سایر ارکان دولت با مشکلات و مسائلی روبهرو باشد که تنها با خوشبینی مفرط قابل نادیده انگاشتن است.
داشتم به مصاحبه به زبان انگلیسی امیر عبدالهیان گوش می کردم. کاملا معلوم هست که یک مشت انگیسی قاطی پاطی بلد است و همین. واقعا خنده دار است. من به ایشان توصیه می کنم که اصلا اعلام نکنه که انگلیسی بلد هست. چون در سطح بین المللی ضبط و پخش می شه و نهایتا مایع خجالت خواهد بود. شما لازم نیست انگلیسی صحبت کنی همان فارسی را که بلدی صحبت کنی کافی هست.
در ضمن عربی صحبت کردنت هم که همه گفتند واقعا مسخره بود. لطفا بیش از این مایع خجالت مردم ایران نباش.
خواهش می کنم از ایشان بخواهید فقط فارسی صحبت کند. چون هم عربی ایشان افتضاح هست و هم انگلیسی ایشان.