اما و اگرهای رشد سپرده های بانکی در دو سال اخیر/ چرا رشد 42 درصدی سپرده بانکی خبر خوبی برای اقتصاد ایران نیست؟
نگاهی به تازه ترین گزارش بانک مرکزی از سپرده های بانکی کشور، نشان می دهد که پس از کسر سپرده قانونی، با رقم 3033 هزار و597 میلیارد تومان در پایان مهر سالجاری روبرو می شویم که نسبت به مهرماه سال 98، رشد 42 درصدی داشته است.
«بازتاب»؛ زهره علامی– بررسی گزارش های بانک مرکزی در سال های اخیر حکایت از آن دارد که حجم سپرده های بانکی کشور رو به رشد بوده است ، مثلا براساس اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درسال گذشته ، میزان سپرده های مردم در سیستم بانکی در مقایسه با سال 97، 32 درصد افزایش یافته است.
همچنین حجم سپرده های بانکی در سال 97 هم نسبت به سال 96، بیش از 25 درصد رشد داشته است، امسال هم که رقم سپرده ها با افزایش 42 درصدی از 2129 هزار میلیارد تومان در مهرسال گذشته به 3033 هزار میلیارد تومان رسیده است.
اما داستان افزایش سپرده های بانکی در دو سه سال اخیر به همین جا ختم نمی شود اگر دقیق تر به این موضوع نگاه کنیم، بررسی ماهانه سپردههای بانکی هم نشان میدهد طی دو سال گذشته، بیشترین رشد ماهانه سپردههای بانکی کشور مربوط به اسفند 98، تیر 99 و مهر 99 است و در این مدت سپردههای بانکی بهترتیب 128 هزار میلیارد تومان، 117 هزار میلیارد تومان و 137 هزار میلیارد تومان نسبت به ماه قبل از خود، افزایش داشته است.
آمارها نشان میدهد که در 7 ماه اول سالجاری روزانه 2880 میلیارد تومان سپرده به مانده سپردهها اضافه شده است.
تبعات رشد سپرده های بانکی
برطبق آمارها حجم سپرده های بانکی در سال های اخیر روندی افزایشی داشته است، اما دلیل این رشد چه می تواند باشد؟ کارشناسان اقتصادی معتقدند که که سپرده گذاری در بانک به دلیل نقد شوندگی سریع و ریسک پذیری کمتر، افزایش یافته است.
نقد شوندگی در بازار پول قابل مقایسه با بازارهای دیگر مثل بازار مسکن، خودرو و … نیست و سپرده گذار هر زمانی که بخواهد به راحتی میتواند به پول خود نزد بانک دسترسی پیدا کند.
موضوع دیگر بحث ریسک پذیری کمتر سپرده گذاری در بانک است، یعنی شما اگر ابتدای سال 100 هزار تومان در بانک سرمایه گذاری کنید مطمئن هستید که این مبلغ در پایان سال با افزایش حداقل 10 درصدی روبروست در حالی که این موضوع درباره سایر بازارها از جمله بازار سرمایه حکمفرما نیست.
این ها از ویژگی های مثبت سپرده گذاری در بانک است اما اگر از دید کلان به این موضوع بنگریم، رشد نزدیک به 42 درصد سپرده های بانکی از مهر سال گذشته تا مهر امسال افزایش حجم سپرده های بانکی، اثرات تورمی به همراه دارد.
اگرچه وجود نقدینگی برای انجام معاملات اقتصادی درکشور ضروری و حیاتی است و کمبود نقدینگی هم سرعت رشد اقتصادی را کاهش می دهد، اما رشد سرسامآور نقدینگی تورم زاست، درواقع چون اقتصاد ایران بیمار است، افزایش هر چه بیشتر نقدینگی وضعیت را بدتر می کند.
البته اگر نقدینگی در شرایط مناسب اقتصادی و به طور متناسب رشد کند، نه تنها مشکلساز نیست بلکه لازم و ضروری است، یعنی رشد نقدینگی باید با مجموع رشد اقتصادی و تورم برابری کند و اگر نقدینگی بدون رشد اقتصادی افزایش یابد، این موضوع موجب افزایش نرخ تورم می شود.
ناگفته نماند که رشد سپرده های بانکی علاوه بر اینکه تورم را به همراه دارد به معنای آن است که سایر بازارها از جمله بازار طلا، سکه، بازار بورس و … بازدهی مناسبی ندارند و در این میان بازار پول، بازدهی مناسبتری نسبت به سایر بازارها داشته است که مردم ترجیح داده اند که در بانک سرمایه گذاری کنند، درواقع نشانگر وضعیت نامناسب سایر بازارهاست.
در کل رشد 42 درصدی سپردههای بانکی خبرخوبی برای اقتصاد کشور نیست چون به افزایش تورم در کشور منجر می شود و از سوی دیگر نشان دهنده عدم تمایل سرمایه گذاران برای همراهی با سایر بازارها و بی اعتمادی مردم به سرمایه گذاری در بخش های تولیدی کشور است.
با اینکه مسوولان می توانند با ارائه بسته های تشویقی جذاب به فکر بهره گیری از سرمایه های داخلی و استفاده از آن برای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور باشند، اما شاهد این هستیم که هیچ برنامه مشخص و مدونی برای بهره برداری از این ظرفیت وجود ندارد و سپرده های مورد اشاره عملاً جز ایجاد تورم در اقتصاد کشور دستاورد دیگری نخواهد داشت.
چهار دهه است که مردم ایران فقط به خلق پول فکر می کنند و بدنبال سفته بازی هستند…..
مردم این کشور به هیچ وجه بدنبال سرمایه گذاری های مولد نیستند…..
بنده خودم ۱۰ سال پیش به همراه ۷ نفر با یک سرمایه گذاری حدود ۵۰۰ میلیئن تومانی بفکر راه اندازی یک مجموعه صنعتی – کشاورزی افتادیم…..
آن زمان تنش ارزی و تحریمم اول بود. براحتی میتوانستیم ۴۵۰ هزار دلار ارز ۱۲۰۰ تومانب بخریم که ارزشش امروز ۱۲ میلیارد تومن است…..
تمام دوستان و آشنایان و اقوام وووووو منتقد ما که چرا بدنبال تولید می روید …. این کشور از سر تا ذیل ش بدنبال تولید نیست! ضد تولید است…..
راست میگفتند همه آنهایی که به ما نقد داشتند…. ۱ سال پس از شروع فهمیدیم که حاکمیت این کشور ضد تولید است؟؟؟؟؟
امروز فقط زمین ۲ هکتاری خریداری شده برای مان مانده است با تاسیسات اندکی درون آن که هیچ نمی ارزد ولی ارزش تقریبی زمین حدودا به اندازه ۱/۳ ارزش افزوده معادل ریالی ارز معادل ۵۰۰ میلیئن تومن آن روز است……