اقدامات ضد ایرانی، عربستان را به آغوش اسرائیل انداخته است/ مشکلات عربستان در سال 2021 تشدید خواهد شد
در آستانه سال آغاز 2021، شمار تحلیلها درباره سالی که گذشت و آنچه در سال آینده با آن روبهرو خواهیم بود، افزایش یافته است. مثل یادداشت تازه ای که «میدل ایست آی» منتشر کرده و در آن به نقل از استاد کالج سلطنتی لندن در مورد گذشته و آینده نزدیک عربستان سعودی اشارات قابل تأملی داشته است.
به گزارش «بازتاب»؛ وبسایت خبری-تحلیلی «میدل ایست آی» با انتشار یادداشتی از مضاوی الرشید، به بررسی وضعیت عربستان در سال 2020 و پیشبینی شرایط این کشور در سال 2021 پرداخته است. در این یادداشت به وضعیت اقتصادی عربستان، نوع رابطه دولت با جامعه، وضعیت انتقال قدرت، رابطه با ایالات متحده و مناسبات با اسرائیل اشاره شده است که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد.
سال 2020 سال راحتی برای عربستان سعودی نبوده است. این سال در حالی به پایان میرسد که وعدههای ولیعهد سعودی یا به شکل کژدار و مریض عملی شده یا به کلی به تعویق افتاده است.
وعده پایان دادن به وابستگی عربستان به نفت، علیرغم پروژههای بلندپروازانه متنوعسازی اقتصادی، هنوز پیشرفتی نداشته است. تداوم قیمت پایین نفت، برای رهبری سعودی چارهای جز برداشت از ذخایر خود و استقراض از نهادهای پولی بینالملل باقی نمیگذارد.
نه سرمایهگذاری خارجی و نه صندوقهای مالی داخلی قادر به پوشش دادن هزینههای پروژههای توسعهای جدید ولیعهد را ندارند. فازغ از تقاضای پائین نفت در دوران همهگیری کرونا، ولیعهد سعودی هنوز نتایج کامل یک تغییر بازار را درک نمیکند؛ بازاری که در آن نفت سعودی دیگر منبع اصلی انرژی نیست. عربستان در شکلدادن به یک اقتصاد متنوع که در آن وابستگی خود به نفت را به نصف کاهش یافته، موفق نبوده است؛ این در شرایطی است که با تغییر جهت و تمرکز اکثر کشورهای صنعتی به سمت انرژیهای پاک، عربستان ممکن است به عنوان انرژی جهان، اهمیت خود را از دست بدهد.
با این وجود، مشکلات اقتصادی ناشی از کاهش درآمدهای نفتی و معطل ماندن پروژههای بلندپروازانه، تنها دغدغه محمد بین سلمان نیست؛ دغدغه اصلی او فقدان اجماع در مورد پادشاهی او، در صورت فوت پدرش در سال 2021 است.
کارزار بازداشت و حبس که او علیه خویشاوندان خود به راه انداخته است، احتمالا تشدید میشود و به حلقه وسیعتری از شاهزادگان به حاشیه رانده شده و ناراضی تسری خواهد یافت؛ به ویژه آنهایی که ثروتمند هستند. ولیعهد مجبور است از ثروت آنها برای جلوگیری از اعتراض به رهبری خود بهره بگیرد یا مانند سالهای اخیر آنها را در حبس خانگی نگاه دارد.
تغییر جهت پیشبینینشده اقتصاد جهانی از نفت، ظرفیت سعودی برای تأمین خدماتی که پیشتر ارائه میداد را کاهش خواهد داد و این امرتوانایی حکومت برای حفظ وفاداری شهروندان را محدود میکند. مالیاتهایی که اخیرا به مردم تحمیل شده است، آغاز یک بر هم خوردگی در روابط دولت-شهروند را نشان میدهد که در آن از شهروندان محروم از حقوق اجتماعی انتظار میرود منابع خزانهای غیرشفاف را تأمین کنند؛ خزانهای که مقدار نامعلومی از منابع آن، معمولا در جیب تعداد انگشت شماری از شاهزادگان محو میشود.
بدون نمایندگی سیاسی و شفافیت، شهروندان سعودی ممکن است شروع به پرسش در مورد چگونگی هزینه شدن و توزیع مالیاتهای خود کنند. هیچ نشانهای از تمایل رژیم سعودی به شرکت دادن شهروندان در فرایند تصمیمسازی وجود ندارد؛ در نتیجه تعداد بیشتری احساس به حاشیه رفتن و محرومیت خواهند کرد. شروع طرح پرسشهای جدی توسط شهروندان در مورد آینده خود در یک پادشاهی مطلقه که هر گونه تقاضا برای اصلاحات سیاسی را سرکوب میکند، تنها به زمان ربط دارد.
کاهش درآمدهای نفتی سعودی برای کشورهای عرب نکته مثبتی است؛ چرا که مانع سیاستهای منطقهای سعودی برای سرکوب جنبشهای دموکراتیک میشود؛ سیاستی در ریاض در جریان بهار عربی در پیش گرفت. حمایت از حکومتهای نظامی و خودکامه از مصر تا بحرین، با درآمدهای پایین نفتی، احتمالا ممکن نخواهد بود و ماجراجویی نظامی در یمن بیشازپیش خطرناک خواهد شد.
در حالی که بسیاری از مهاجران عرب، آسیایی و آفریقایی از کاهش توان عربستان برای جذب کارگران مهاجر صدمه خواهد دید، در سطح منطقه و در بلندمدت، بسیاری از کاهش توان مالی این کشور سود خواهند برد؛ چرا که توان دخالت دیپلماتیک عربستان با استفاده از یارانههای مالی را کاهش میدهد.
در نتیجه انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا، عربستان حمایت بیقید شرطی را که در زمان ترامپ از آن بهرهمند بود، از دست میدهد؛ ترامپ، بعد از قتل خاشقجی از هیچ اقدامی برای محافظت ار عربستان در برابر عدالت بینالمللی فروگزار نکرد؛ او به انتقادات حقوق بشری از عربستان توجهی نکرد و تلاشی برای توقف جنگ پنج ساله این کشور با یمن انجام نداد.
در سال2021، عربستان با دولت جدیدی در آمریکا روبهرو خواهد بود که مواضع شخصیتهای برجسته آن، از همین الان موجب نگرانی ولیعهد شده است. بن سلمان نه تنها نگران تعهد ایالات متحده به حمایت از پادشاهی خود است؛ بلکه از بازگشت واشنگتن به مذاکره با ایران نیز احساس هراس دارد.
ولیعهد به دلیل حس کاذب امنیت، بر مبنای انتقال تکنولوژیهای نظارتی و نظامی به ریاض، حملات موردی به ایران و برنامههای همکاری مخفیانه، به شکل فزایندهای خود را در آغوش اسرائیل خواهد دید. در نتیجه همکاری گستردهتر با اسرائیل و احتمال عادیسازی روابط، حس واهی امنیت در ریاض شکل خواهد گرفت، در حالی که دستیابی امنیت واقعی دشوار باقی خواهد ماند.
به طور کلی، 2020 سال بدی برای ولیعهد جاهطلب بوده است؛ شهرت او در سطح جهانی افول کرد؛ قدرت او برای هزینه کردن کاهش یافت و رویاهای او برای گشودن درهای عربستان به جهان، به لحاظ مالی و به وسیله توریسم برآورده نشد.
کرونا تنها روندهای قابل مشاهده را تشدید کرد. نمیتوان بحران همهگیری را تنها دلیل نگرانیهای کنونی بن سلمان دانست. شرایطی که سبب مشکلات او شده است، در سال 2021 همچنان تداوم خواهد داشت و حتی بدتر خواهد شد.
گفتنی است، پروفسور مضاوی الرشید، استاد انسانشناسی اجتماعی در دپارتمان الهیات کالج سلطنتی لندن و استاد مدعو در مرکز خاورمیانه مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن است. خانم الرشید در موضوعات مربوط به شبهحزیره عربی، مهاجران عرب، جهانیشدن، فراملیگرایی مذهبی و جنسیت صاحب نظر است.