افشاگری نماینده مجلس در خصوص واگذاری آلومینیوم المهدی و هرمزال
نماینده مردم بندرعباس در مجلس گفت: خبرها حاکی از این است که دو شرکت آلومینیوم المهدی و هرمزال پیش از فسخ، فروخته شده و برگزاری شتابزده مزایدههای نوبت اول، دوم و سوم فقط برای سرپوش گذاشتن به این معامله پنهانی و انجام تشریفات به ظاهر قانونی است.
احمد مرادی، نماینده مردم شریف بندرعباس، قشم، حاجیآباد، بندرخمیر و ابوموسی در نامهای به وزیر امور اقتصادی و دارایی، سازمان خصوصیسازی و دستگاههای نظارتی از علت فسخ بی سروصدای قرارداد آلومینیوم المهدی و هرمزال، برگزاری شتابزده مزایده فروش مجدد این دو شرکت و اوضاع بحرانی صنایع آلومینیومسازی هرمزگان انتقاد کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
باسمه تعالی
باسلام و احترام
اخیراً مطلع شدم که قرارداد واگذاری شرکتهای آلومینیوم المهدی و هرمزال فسخ و مزایده مجدد برای فروش این دو کارخانه در حال برگزار شدن است.
اینجانب به عنوان یکی از خادمین و نمایندگان ملت از خطه نیلگون خلیج فارس از وزیر محترم اقتصاد و دارایی و سازمان خصوصیسازی درخواست دارم به ابهامات و سوالات ذیل پاسخ لازم جهت تنویر افکار عمومی داده شود:
1- چرا قرارداد واگذاری این دو شرکت آلومینیوم سازی کشور با بیش از 55 درصد تولید شمش بهصورت پنهانی و بدون اعلام رسمی فسخ و لغو شده است؟ و چرا برگزاری شتابزده مزایده فروش مجدد در حالی در شرف انجام است که خریدار و مدیران و منصوبان خریدار تا 21/9/1397 روزانه بیــش از 10 هزار تن شمش از کارخانه خارج کردهاند و هنوز هم در شرکت حضور داشته و مشغول به کار هستند؟
در صورتی که از لحظه فسخ قرارداد باید همراه با ابلاغ رسمی تاریخ فسخ قرارداد واگذاری از همان لحظه صورت جلسه تغییر و تحول در محل کارخانه بهصورت مکتوب و با جزئیات کامل و همراه با معرفی و انتصاب مدیران موقت از طرف سازمان خصوصیسازی اقدام می شده است.
همچــنین اولاً مجتمع هرمزال دیــگر یک مجموعه دارایی و امــوال نیست و در همان ســال 1394 دو ماه بعد از تحویل به خریدار تبدیل به شرکت آلومینیوم هرمز جنوب با مسئــولیت محدود با شماره ثبت 2508 و شناسه ملی 140053992590 در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیرشهرستان دامغان ثبت گردیده، در حالی که در بندرعباس باید به ثبت میرسید.
ثانیاً وام چند صد میلیون یورویی که خریدار بعد از واگذاری از بانک صنعت و معدن گرفته با حمایت و پشتیبانی چه کسانی بوده و چگونه و کجا هزینه شده و ضمانت پرداخت این وام کلان به عهده چه سازمان و یا اشخاصی است؟
ثالثاً به خاطر عدم پایبندی خریدار به تعهداتش پروندههای زیادی در مراجع قانونی تشکیل و محکوم به پرداخت میلیاردها تومان حق و حقوق دولت شده است.
رابعاً خریدار حتی یک کیلو شمش هم در بـورس نفروخته و کلیــه شمشهای آلومیــنیوم که در تـمام مدت سه سال و انــدی از کارخانه خارج کرده بهصورت قطره چکانی در بازار آزاد و با احتکار به بالاترین قیمت فروخته است. لذا سازمان خصوصیسازی در موقع حسابرسی مبنای قیمت شمش را چگونه تعیین و محاسبه خواهد کرد؟
2- متاسفانه خبرهایــی که در بین اکثر کارگران این دو کارخانه مطرح است، حکایت از این دارد که این دو شرکت قبل از فسخ فروخته شده و برگزاری شتابزده مزایدههای نوبت اول، دوم و سوم فقط برای سرپوش گذاشتن به این معامله پنهانی و انجام تشریفات به ظاهر قانونی است. اگر چنین شیــوه و روند خرید و فروش در سـازمان خصوصیسازی حاکم و رواج یابد آنگاه سازمان خصوصیسازی تبدیل به یک سازمان مخوف، کارچاق کن و دلال میشود.
3-به خاطر اعمال سیاستهای ناشیانه، بیهدفی و بیبرنامهگیهای خریدار که هیچگونه درک و آشنایی صحیح از این صنعت پیچیده نداشته، بعداز گذشت بیش از سه سال از واگــذاری و تحویل این شرکتها اوضاع تمام واحدها و بخشهای این مجموعه را به نقطهای رسانده که از لاستیک، روغن و گریس لیفتراکها، تراکتورها و بونکرهای حمل مواد و غیره … گرفته تا مواد اولیه مصرفی و قطعات یدکی را به صفر رسانده و 80 درصد تجهیزات یا از کار افتاده و تعطیل شده یا بهصورت نیمه کاره فعالیت میکنند، به ویژه اینکه اوضاع سلامتی روحی و روانی 2000 نفر از کارگران زحمتکش این دو مجموعه با خانواده آنان به عنوان اصلیترین سرمایه این صنعت به مخاطره افتاده است.
4-آثار و تبعات زیانبار عدم اهلیت و سوء مدیریت و خودکامگی خریدار فقط شامل المهدی و هرمزال نمیگردد، بلکه حداقل چندین پروژه دیگر میتوان نام برد که به همین وضعیت دچار گردیدهاند.
به گزارش خانه ملت، لذا به جنابعالی تاکید میگردد اجازه ندهید قطب تولید آلومینیوم سازی کشور به سرزمین سوخته و ایجاد یک بحران بیکاری 2000 نفری مبدل گردد و در پایان ذکر این مهم ضروری است که از مجموع 240 دیگ در آلومینیوم المهدی و 228 دیگ در شرکت هرمزال هم اینک فقط 65 دیگ در آلومینیوم المهدی و 43 دیگ در هرمزال قادر به فعالیت هستند و هر لحظه امکان توقف هریک از واحدهای مذکور وجود دارد.
شاید بی ربط به نظر برسد اما در یکی از نظرات همین سایت مثالی زدم که مجددا” ان را می نویسم.
از نظر کارفرمایان و صاحبان صنایع تحصیلات ومعلومات دانشگاهی هیچ ارزشی ندارد زیرا از دید انها کار همه افراد در صنایع به نوعی اپراتوری یا کارگری می باشد و اپراتوری و کارگری نیاز به دانش و تخصص ندارد مثل صنایع ما که مثلا” در صنعت الومینیوم یک فوق دیپلم دامپروری بدون داشتن هیچ دانشی در باره تولید فلز در خط تولید فلز الومینیوم در کنار یک فوق لیسانس متالورژی کار میکند و حتی یکبار این فوق دیپلم دامپروری در سال ۱۳۸۳ به عنوان پژوهشگر برتر در صنعت الومینیوم به سازمان خصوصی سازی صنایع (ایمیدرو) معرفی شد و از دست معاون وزیر اقای ……لوح تقدیر گرفت. بعدها همین فوق دیپلم دامپروری ادامه تحصیل داد و لیسانس متالورژی گرفت ومدعی متخصص بودن در صنعت الومینیوم شد. در صورتی که جای این فوق دیپلم دامپروری در پرواربندی یا سازمان گوشت، سازمان غله و اینجور جاهاست اما به راحتی وارد یک صنعت مهم فلزی شده و از دست معاون وزیر لوح تقدیر می گیرد. یک فوق دیپلم دامپروری تخصصش در امور گوسفندان است و باید در مواردی مثل کیفیت گوشت و یا نوع پشم گوسفندان اظهار نظر کند.
این فرد مدتی نیز رییس قسمت تولید فلز شد.
باور کنید اگر بالفرض جایی به عنوان نیروگاه هسته ای وجود داشته باشد که ندارد افراد با تحصیلات غیر مرتبط با پارتی و سفارش در انجا مشغول به کار خواهند شد و خواهیم دید که باز هم به عنوان مثال فلان رشته دامپروری در انجا پیشنهاد می دهد که برای عایقبندی اتصالات برقی نیروگاه از پشم گوسفند استفاده کنند که هم ارزان است و هم فراوان و تحریمها هم مانع دسترسی به پشم گوسفند نمی شود و پیشنهاد وی توسط هیئت مدیره مورد پذیرش قرار گرفته و ان فرد به عنوان یک محقق و پژوهشگر برتر به وزارتخانه معرفی شده و مورد تشویق وزیر مربوطه یا معاون وزیر قرار خواهد گرفت و پاداشی هم به وی خواهند داد.