افخمی: شاید شعبان بیمخ، تختی را کشته باشد!
بهروز افخمی میگوید باور دارد جبر زمانه، تختی را مجبور به خودکشی کرده است؛ جبری که ساواک، کشتیگیران هم عصرش، خانوادهاش و شرایط روحی خودش همه در آن نقش داشتهاند. البته او یک احتمال ۱۰ درصدی هم نگه میدارد برای احتمال کشته شدن تختی به دست یکی مثل شعبان بیمخ.
فیلم «غلامرضا تختی» بهرام توکلی همچنان بزرگترین ناکام اکران عیدانه سینمای ایران است. قصه جهان پهلوان و راز مرگ او که سالها بر سرش بحث بوده، مشخص نیست که چرا اینچنین ناکام شده است. فیلمی که اولین بار قرار بوده توسط کارگردان فقید و شاعر سینمای ایران یعنی علی حاتمی جلوی دوربین برود اما مرگ این فرصت را به او نداد تا یکی دیگر از شاهکارهایش را جاودانه کند.
کار نیمهکاره او را بعدتر بهروز افخمی با نام «جهان پهلوان تختی» ساخت؛ فیلمی که یک کار دلهرهآور شده بود که تنها راشهایی از اثر نیمهتمام علی حاتمی را در خود جای داده بود. حالا بهروز افخمی به مناسبت همه جنجالهایی که بر سر قصه مرگ تختی پس از پخش فیلم بهرام توکلی در ماههای اخیر به راه افتاده برایمان سخن گفته است.
۲۰ سال پیش که شما تختی را ساختید آدمهای راوی قصه، بیشتر زنده بودند. به نظر میرسد ولی در فیلمنامههای دو فیلم ساخته شده از زندگی تختی چه مورد شما و چه این فیلم اصلا به اینکه این آدمها زنده هستند توجه نمیشود و به نظر میرسد تنها حرفهایی که مردم درباره داستان تختی میگویند روایت شده است.
زمانی که من درباره داستان تختی تحقیق میکردم متوجه شدم که تختی طوری بایکوت و با او بد برخورد کردند که خودش را بکشد و به احتمال زیاد خودکشی کرده است. البته همیشه یک احتمالی هم باقی بود که بعضیی از گردن کلفتها و کشتیگیرهای تهران یا لات و لوتهای مثل شعبان بیمخ آن سالها او را کشته باشند. چون اینها از این کارها میکردند.
مثلا یک نفر را جایی میبردند و وانمود میکردند که ساواک او را کشته. اینها میگفتند اگر در ۲۸ مرداد ما نبودیم، الان شاه هم وجود نداشت و برای همین به خودشان این حد از اجازه را میدادند که کسانی را بکشند. البته بیشتر در مورد گردن کلفتهای دیگر که ارتباطهایی با آنها داشتند بعضی را میکشتند با خیال راحت.
این حالت همیشه یک احتمال ۱۰ درصدی باقی میگذارد برای اینکه تختی کشته شده، با اینکه تختی پیش خیلیها گفته بود میخواهد خودش را بکشد. مردهای شصت، هفتاد سال پیش خیلی راحت ممکن بود خودشان یا فردی دیگر را بکشند. این وضعیتی که این همه مراقب هستند بدنشان سالم بماند و خالی به آن نیفتد آن زمان نبود.
در تحقیقاتتان به ماجرای سرطان تختی هم رسیده بودید؟
نه اصلا این حرفها درست نیست. این قضیه سرطان هیچ ربطی به توانایی او برای بچهدار شدن ندارد. برای اینکه بعد از آن جریان بچهدار شد و زمانی که بچهاش یازده ماهش بود خودش را کشت. یک عدهای این قضیه را از روی پستی بیشتر حتی ادعا میکنند. آن زمان که من تحقیق میکردم یک سری اشارههای این مدلی داشتند. ولی من فهمیدم کثافت کاری که سر تختی درآوردند حالا هم دارند ادامه میدهند و فکر میکنند چون ۳۰ سال گذشته کسی خبر ندارد، پس باور میکنند.
آن زمان که ما فیلم را میساختیم ۳۰ سال از دوران تختی گذشته بود. خلاصه فهمیدم که همه دروغ میگویند. هیچکس فکر نمیکند منفعتش اگر در گفتن حقیقت نباشد چرا باید حقیقت را بگوید. هر کس در جهت منفعت خودش دروغ میگفت و اصلا هم به این فکر نمیکردند که ما این روایتها را با هم مقایسه میکنیم. برای همین این احتمال که تختی را کشته باشند به دلایلی، یکی اینکه هتل آتلانتیک جای مشکوکی است، دو خانه کنار این هتل است که من در فیلمم نشان دادم.
یکی با عنوان سازمان نقشهبرداری ارتش احتمالا محل بازجویی بوده، یعنی هتل آتلانتیک به عنوان جایی که محل بازجوییهای محرمانه ساواک به حساب میآمد قبلا هم معروف بود. میخواهم بگویم من فرضم بر این است که با اطلاعاتی که به دست آوردم اصلا فرقی نمیکند تختی خودش را کشته باشد یا او را کشته باشند. اگر خودش هم خودش را کشته باشد تحت فشار شدید جامعه کشتی و ورزش بوده.