افتتاحیه ناامیدکننده فیلم جدید «مجید صالحی»
فیلم سینمایی «چراغهای ناتمام» به کارگردانی مصطفی سلطانی در سه روز نخست اکران خود که به افتتاحیه اثر مرسوم است فروش بسیار ضعیفی را ثبت کرده و هم اکنون قعرنشین آثار اکران شده در سال جاری است.
«چراغهای ناتمام» از چهارشنبه هفته گذشته اکران خود در سینماهای کشور را آغاز کرده و بعد از گذراندن نزدیک به یک هفته تنها به فروشی معادل ۸,۸۸۶,۰۰۰ تومان رسیده است. رقمی که در حال حاضر این فیلم را تنها اثر زیر صد میلیون تومانی سینمای امسال اعلام مینماید.
از جمله نکات با اهمیت این فیلم باید به ایفای نقشی متفاوت و جدی از مجید صالحی اشاره کرد. صالحی که میخواست همچون همنسلان خود را برای کسب سیمرغ نقشی جدی تجربه کند اما در اولین گام نتوانست اقبال چندانی را بهدست آورد.این فیلم نه تنها در پیشه بلکه در زمان اکران خود در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نیز با نقدهای تندی روبهرو شد.
در خلاصه داستان فیلم سینمایی «چراغهای ناتمام» آمده است: آیا تا حالا شده فکر کنین یه چیزی دور و برتون درست نیست و ندونین اون چیه؟ بین هزار هزار نفر آدم راه برین اما تنهای تنها باشید.روزا پشتسر هم بگذرن و شما کاری از دستتون برنیاد.. فکر کنین سر جاتون نیستین اما ندونین چطوری باید برسین به اون جایی که دلتون میخواد.هیچکس نباشه که با یه جمله بهتون قوت قلب بده.
یکی از دلایل اصلی شکست سنگین این فیلم را باید در کارگردانی بسیار ضعیف و ابتدایی اثر دانست.«چراغهای ناتمام» ریتم ندارد. گاهی تند و گاهی کند میشود. تعداد سکانسهای اضافی در اثر تا حدی زیاد است که اگر آنها را حذف کنیم فیلم کوتاه متوسطی خواهد شد.فیلمنامه «چراغهای ناتمام» گنگ، گیج کننده و سر درگم است.
شخصیتها شناسنامه نداشته و هیچکدام فضایی که بازی میکنند را درک نکردهاند. علاوه بر نقش اغراقشده صالحی که بیشتر ادای یک انسان آرام را در میآورد یکی از بدترین انتخاب نقشها شقایق فراهانی است. بازیگری که به هیچ وجه دردمندی شخصیت زن داستان را متبادر نمیکند.
علاوه بر مجید صالحی و شقایق فراهانی بازیگران دیگری همچون حسین مهری، الهام نامی، حسین ملکی، سارا میرایی، داریوش ارجمند، علیرضا استادی و حامد شیخی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.بازیگرانی که هر کدام بیدلیل حضور یافته و بیدلیل و بهزور در داستان تاثیر میگذارند.
«چراغهای ناتمام» اثری در حد یک فیلم کوتاه و یا فیلم سوپرمارکتی متوسط است. اثر ادعای مبارزه با شعارزدگی میکند اما در اوج شعارزدگی بهسر میبرد. همین شعارزدگی مهمترین دلیل عدم رغبت مخاطب عمومی برای تماشای اثری است که باید برای آن بلیت تهیه کند.