اعجوبههای آبکی در برنامهای آبکی
![اعجوبههای آبکی در برنامهای آبکی اعجوبههای آبکی در برنامهای آبکی](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2019/12/اعجوبههای-آبکی-در-برنامهای-آبکی.jpg)
یک ماهی است که شنبهها و یکشنبهها بلافاصله بعد از خبر شبانگاهی شبکه سوم سیما، برنامه «اعجوبهها» با اجرای مهران غفوریان انتقادات فراوانی را به این برنامه وارد کرده است؛ در کنار این اجرای ناپخته، تعریف نادرست و نامشخص از اعجوبه و عدم داوری و سنجش مهمانهای برنامه همگی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر برای تکمیل این پازل عدم موفقیت هستند. برنامهای که میشد با رعایت کردن نکاتی کلیدی، به بالا بردن کیفیت آن کمک شایانی کرد.
علیرغم بیننده بالای این برنامهها، منتقدان و اصحاب رسانه، همواره با شمشیر تند انتقادات خود، آنها را مورد نوازش قرار میدادند. انتقاداتی درباره حضور محمدرضا گلزار به عنوان مجری برنامه، سطح پایین سؤالات مسابقه، نحوه شرکت در این مسابقه تا انتقادات شدیدتر به فرم و قالب برنامه که کپی برنامههای خارجی هزاربار اجرا شده در کشورهای مختلف بود و یا انتقاداتی که نسبت به برنامه« عصر جدید» میشد که این به اصطلاح تلنتشو عینبهعین کپی یک برنامه خارجی است. البته علیخانی مجری و تهیهکننده این برنامه در نشستی خبری، درباره این موضوع گفت: «دور از تعقل است که هریک از ما دوباره چرخ را اختراع کنیم.
اجرای تلنتشو قدمت چنددهه ای دارد و بیش از ۷۰ کشور این تلنتشوها را برگزار میکنند. این مقایسهها برای من خیلی عجیب بود و اگر بخواهیم اینطور نگاه کنیم، اخبار خبرگزاریها هم کپی است. اینکه چقدر متناسب با فرهنگ خود کار میکنیم، بحث دیگری است و من اکنون درباره فرم و ساختار حرف میزنم.
برنامهای با موضوع استعدادیابی کودکان و البته بیننده فقط شاهد توانمندیها و استعداد مهمان برنامه است و قرار نیست داوری در اینباره صورت گیرد.
به نظر میرسد استفاده از فرم و قالب برنامههای پرطرفدار خارجی برای تولید یک برنامه خیلی انتقاد سنگینی به عوامل تولید یک برنامه نباشد. مهم این است که عوامل برنامهساز به درستی جنس مخاطبان خود را فهمیده باشند و براساس سلایق و نیاز آنها این برنامه را تولید کنند. سوالی که از عوامل تولید برنامه «اعجوبهها» میشود پرسید این است که نشان دادن توانمندیهای معمولی یک کودک که به احتمال فراوان بسیاری از همسالان او نیز دارای این توانمندی هستند، با چه پارامتری لقب «اعجوبه» میگیرد و شانس حضور در این برنامه را کسب میکند.علاوه بر این، صرف حضور این کودک در برنامه و گفتوگو با او و اینکه کودک در معرض مسابقه و داوری قرار نمیگیرد،باعث کاهش بسیاری از جذابیتهای برنامه شده است.
در کنار همه این موارد، اجرای ضعیف مهران غفوریان را نیز به این پازل عدم موفقیت میتوان بهراحتی اضافه کرد. غفوریانی که هنوز مرز بین اجرا و استندآپ کمدی را به خوبی درک نکرده و با استانداردهای یک مجری حرفهای، فاصلهای به اندازه سالها اجرا داردحال اینکه با کدام معیار مجدداً شاهد سپردن اجرای یک برنامه که احتمال جذب مخاطب زیادی هم دارد به یک بازیگر که اتفاقاً هیچ سنخیتی هم با مجریگری ندارد، هستیم، جای سوالی جدی است.
تلویزیون بهعنوان یک قطب به جای ساخت و تولید ستاره و معرفی نیروهای جوان و تازه نفس، سراغ بازیگران سینما و تلویزیون رفته است و در سالهای اخیر این اشتباه بزرگ حتی بیشتر شده و حتی بازار رقابتی نیز ایجاد شده است تا اینکه هر شبکه یا برنامه بتواند هنرمند چهرهتری را بهعنوان مجری خود معرفی نماید و در نهایت با استفاده از این بازیگران بهعنوان مجری به تعداد مخاطبان بیشتری دست پیدا کنند. بحث اینکه آیا حضور این افراد چهره در تلویزیون در جذب مخاطب موفق بوده است یا نه، مبحث جداگانهای است، اما از لحاظ کاری تفاوتهای محسوسی بین بازیگری و اجرا وجود دارد و اینکه یک فرد، بازیگر شناخته شدهای است دلیلی بر این نیست که حتماً میتواند مجری خوبی نیز باشد.