اظهارات احمدینژاد درباره شجریان، حبیب، معین، افتخاری، شادمهر، یگانه و هیچکس/ قانونی برای ممنوعیت آواز زنان نداریم
محمود احمدینژاد برای نخستین بار به صورت مجزا به تشریح مواضع و دیدگاههای خود درباره مسائل گوناگون حوزه موسیقی پرداخته است.
محمود احمدینژاد در گفتوگویی با “دولت بهار” برای نخستین بار به صورت مجزا به تشریح مواضع و دیدگاههای خود درباره مسائل گوناگون حوزه موسیقی پرداخته است.
موسیقی قبل از انقلاب و هنرمندان آن دوره، سلایق موسیقایی شخصی، موسیقی اعتراضی، ممیزی و سانسور، رپفارسی، ساختارهای غیر رسمی در حوزه فرهنگ، پرسشها درباره وضعیت موسیقی در دولتهای نهم و دهم و زنان در عرصه موسیقی از جمله مواردی است که احمدینژاد دیدگاههای خود را درباره آنها به صورت صریح مطرح کرده است. در این گفتوگو همچنین درباره هنرمندانی چون استاد محمدرضا شجریان، مرحوم حبیب محبیان، علیرضا افتخاری، شادمهر عقیلی، معین، هیچکس (سروش لشکری)، محمد اصفهانی، محسن یگانه و … سخن گفته شده است.
در این مصاحبه محمود احمدی نژاد درباره علایق موسیقایی خود در دوره های مختلف زندگی خود گفت: «من در دوران جوانی که به پیش از انقلاب برمیگردد، بیشتر انتخاب هایم، موسیقی های نسبتا اعتراضی و اجتماعی بود. مثل: «بلبل شوریده ر کنج قفس در آ…». برای من خیلی جذاب بود. هنرمندان زیادی در آن دوره فعالیت داشتند. از گلپا و بنان و ایرج بگیر تا خیلی های دیگر . حتی خانم ها و آغاسی. اما من همیشه انتخاب هایم در فضای موسیقی اعتراضی بود.»
وی می گوید: «مهم ترین موضوع در تمام ادوار تاریخی در مسائل هنری، داشتن حق انتخاب است. در هیچ دوره ای نمی شود مردم را به زور به سمت موضوعی گرایش داد. حق انتخاب بدیهی ترین ماجرا برای یک جامعه مدنی ست که می توان از آن به عنوان ابتدایی ترین حقوق هر فردی یاد کرد.»
«حبیب محبیان» انسان وارسته ای بود
احمدینژاد در نخستین اظهار نظر خود درباره حواشی بازگشت «حبیب محبیان» به کشور که گفته می شد به دستور و با حمایت او صورت پذیرفته نیز گفت: «آقای حبیب انسان وارسته و عارفی بود. انسانی به شدت اخلاق مدار و موسیقی هایشان هم بسیار فاخر و قابل توجه. به من گفتند که ایشان درخواست داده اند که به وطن شان برگردند. من هم گفتند چه اشکالی دارد؟ هر انسانی حق دارد در وطنش زندگی کند. عده ای تنبل، جاهل و خودخواه در ایران هستند که همیشه ساز مخالف در دست دارند. البته که از غیر هم تاثیرگذیری داشته و دارند ولی من اعتفاد دارم که اگر فرهنگ یک مملکت آسیب ببیند، دیگر آن جامعه درست شدنی نیست. عده ای اعتقاد داشتند که ایشان نباید به ایران برگردند. نه ایشان، خیلی های دیگر هم بودند. پس از پیگیری و تاکید من بالاخره راضی شدند که مانعی برای بازگشت ایشان نباشند ولی در خفا در تماس هایی با همین افراد و فرستادن پیغام های مختلف، سعی داشتند مانع از بازگشت آنها به کشورشان باشند. من تاکید کردم که باید کمک کرد تا اینگونه هنرمندان بتوانند آزاده در کشورشان کار کنند.»
وی درباره مرگ تراژیک «حبیب» که خیلی ها از آن به «دق کردن» یاد می کنند نیز گفت: «هر انسان آزاده ای، به شدت غصه می خورد اگر از یک حق طبیعی محروم شود. هر ظلمی از هر زاویه ای به هر کسی، ناراحت کننده است و تلخ. به نظرم به آقای حبیب ظلم شد و من به این ماجرا معترض بودم. هنوز هم معترض هستم.»
«علیرضا افتخاری» خدمات زیادی به کشور کرده است
احمدی نژاد درباره حواشی آن آغوش جنجالی با علیرضا افتخاری در حاشیه مراسم روز خبرنگار در سال 1389 نیز توضیح داد: «آن دیدار بسیار به نظر من عادی بود. من همه را دوست دارم. ایشان یک هنرمند برجسته و خوب بود و طبیعی بود که آن اتفاق می افتاد. منتها آن جریان که همیشه در پی خبرسازی معکوس اند، باعث آن اتفاقات خبری شدند. من همیشه اعتقاد داشته ام که باید مریضی های جامعه را درمان کنیم. من بارها و بارها از کارگر و کشاورز و همه مردم را در دیدارهای مختلف با کمال میل در آغوش گرفته ام. ولی این ماجرا به طرزی عجیب تا این حد خبرساز شد. آنهایی که در پی قدرت سیاسی بودند فقط تهمت زدند و با تخریب دیگران سعی در اثبات خود بودند. جریان های قدرت در همه جای دنیا برای به قدرت رسیدن همدیگر را له می کنند. اینجا هم ماجرا همین است. من آقای افتخاری و صدای این هنرمند را دوست داشته و دارم. همیشه هم هر کاری از دستم بر بیاید برای ایشان میکنم.»
وی گفت: «شرایط سیاسی کشور در آن زمان جوری بود که هر کسی که سعی داشت گرایشی به سمت دولت مردمی آن زمان داشته باشد، همه بلافاصله به او حمله می کردند. به خصوص عده ای می گفتند که جامعه هنری برای ما هستند و چرا یک هنرمند باید با آقای احمدی نژاد دست بدهد؟»
صدای استاد شجریان، صدای خاطرات ماست
احمدی نژاد درباره بایکوت استاد محمدرضا شجریان در دوران ریاست جمهوری خود نیز گفت: «یکی از نواهایی که از کودکی در گوش ما بوده و هست، صدای استاد شجریان است. صدایی که صدای خاطرات ماست. ربنای ایشان را همیشه در زمان افطار همه گوش می دادیم و لذت می بردیم. ایشان از شخصیت هایی ست که بر گردن فرهنگ این مملکت حق دارد و خدمت های زیادی کرده است. درباره دوران بایکوت آقای شجریان باید عرض کنم که من تحت فشارترین رئیس جمهور ایران بودم و بایکوت خود من هم از دوران ریاست جمهوری خودم اتفاق افتاد. خود من هم تحت فشاربودم واقعا. من به محدودکردن و محبوس کردن هیچ انسانی در زمین راضی نبوده و نیستم. جریانات غیررسمی همیشه میروند و کار خودشان را می کنند و بعد یک تابلو در مقابل آن می زنند و سعی دارند که آنرا به نفع جریانی خاص مصادره نمایند. آقای شجریان را سالها دوست داشتم. بعضی ها فکر می کنند که وقتی یک نفر یک موضع سیاسی میگیرد، ما باید آنرا سرایت بدهیم به همه عرصه های انسانی. هر کس حق دارد در انتخابات به هر کسی که دوست دارد رای بدهد. ما می توانیم دوست باشیم ولی در مواضعی با هم اختلاف نظر داشته باشیم.»