اشتغال پایدار شبیه افسانه است/ سناریورهای مختلف برای دوران تحریم
از منظر شاخصهای اقتصادی، اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، شرایط مطلوبی در انتظار اقتصاد ایران نخواهد بود.
رشد اقتصادی به سطح پایینی رسیده، تورم وارد کانال دورقمی شده و بیکاری همچنان دغدغه جوانان است. همچنین در شرایط فعلی که زمان اندکی به آغاز دور دوم تحریمها مانده است، فعالان اقتصادی که از نوسانات ارزی ماههای اخیر بهشدت صدمه دیدهاند، دلنگران وضعیتی هستند که قرار است بر اقتصاد ایران تحمیل شود. با این وجود، دولتمردان میگویند که نرخ ارز در ماههای آتی کمتر میشود و بستههای حمایتی برای روزهای دشوار در نظر گرفته شده است و بنابراین جای نگرانی وجود ندارد.
به گزارش بازتاب به نقل از آرمان، در همین زمینه با زهرا کریمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفتوگویی انجام داده ایم. او میگوید: «بر این باورم که تداوم روند کنونی و کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت در بازارهای جهانی میتواند وضع را وخیمتر کند.» کریمی همچنین میافزاید: «اینکه در آینده برقراری ارتباط با شرکتهای کوچکتر اروپایی تا چه حد میتواند مشکلات ناشی از توقف همکاری ایران با شرکتهای بزرگ خارجی را جبران کند، معلوم نیست؛ باید منتظر ماند و نتیجه را دید.»
در آستانه دور دوم تحریمها و باتوجه به وضعیت اقتصاد ایران از منظر شاخصهای اقتصادی، کارشناسان و صاحبنظران این حوزه نگرانیهایی را از بابت شرایط پیشروی اقتصاد ایران ابراز داشتهاند. تحلیل شما در این باره چیست؟
واقعیت امر این است که بخشی از آثار تحریمها در اقتصاد ایران نمود پیدا کرده است و ما این آثار را بهویژه در بازار ارز شاهد بودیم، یعنی مردمی که از آینده نگرانی داشتند رفتارشان را نسبت به چشمانداز کاهش درآمدهای ارزی تعدیل کردند. لازم نیست یک اتفاق بهطور کامل رخ دهد تا آثار آن در اقتصاد نمایان شود. وقتی مردم از موضوعی باخبرند، رفتار خودشان را متناسب با آن تنظیم میکنند. این موضوع درمورد بنگاههای اقتصادی هم صدق میکند. درنتیجه نمیتوان گفت آثار دور دوم تحریمها در آبان نمایان میشود، بلکه بخشی از این آثار خودش را در اقتصاد ایران نشان داده است. من بر این باورم که تداوم روند کنونی و کاهش درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت در بازارهای جهانی میتواند وضع را وخیمتر کند. برای مثال، زمانی که تولید بنگاههای اقتصادی کاهش مییابد، صاحبان این بنگاهها بهتدریج کارگرانشان را تعدیل میکنند و اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، ممکن است این بنگاهها کاملا تعطیل شوند. به عبارتی دیگر، آثار چنین موضوعی خودش را نشان داده و با ادامه وضع، مشکلات روی هم انباشته میشود و روزبهروز بیشتر آثار منفی آن بروز میکند. بنابراین در ماههای آبان یا آذر آسمان به زمین نمیآید، اما چشمانداز ششماهه دوم سال جاری چندان امیدوارکننده نیست و میتوان انتظار داشت حتی رشد اقتصادی ایران منفی شود یا حداقل به صفر برسد؛ به این دلیل که قطعا صادرات نفت ما کاهش مییابد، هرچند میزان این کاهش مشخص نیست. تاکنون تعداد زیادی از موسسات بزرگ خارجی بازار ایران را ترک کردهاند، اما اینکه در آینده برقراری ارتباط با شرکتهای کوچکتر اروپایی تا چه حد میتواند مشکلات ناشی از توقف همکاری ایران با شرکتهای بزرگ خارجی را جبران کند معلوم نیست؛ باید منتظر ماند و نتیجه را دید.
چقدر آثار تحریمها میتواند اوضاع را به وخامت بکشاند؟
در این مورد میتوان سناریوهای مختلفی را مطرح کرد. اینکه چقدر اتحادیه اروپا یا کشورهایی مثل روسیه، ترکیه و چین میتوانند خروج شرکتهای بزرگ از اقتصاد ایران را جبران کنند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین، درمورد این موضوع که اقتصاد ایران به دلیل تحریمهای آمریکا دچار تنگنا و فشار میشود تردیدی وجود ندارد؛ اما اینکه آیا این فشارها اقتصاد ما را به سراشیبی خطرناکی میکشاند یا اندکی آن را ضعیف میکند، در ماههای آینده و تا پایان سال مشخصتر میشود. درواقع وقتی تولید و صادرات ما تحت تاثیر تحریمها از 5/2 به 5/1میلیون بشکه برسد، یا به کمتر از یک میلیون بشکه در روز کاهش یابد، نتایج متفاوتی در اقتصاد به همراه خواهد داشت. باتوجه به اینکه کشورهایی مثل چین و هند اعلام کردهاند که به خرید نفت ایران ادامه خواهند داد، امید میرود کاهش صادرات نفت ایران خیلی شدید نباشد. از سوی دیگر، کرهجنوبی که یکی از مشتریان جدی نفت ایران تلقی میشود، چندی است خرید نفت از کشورمان را قطع کرده است. هرچقدر روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای جهان روان و بدون تنش باشد، اقتصاد کشور توان و تحرک بیشتری خواهد داشت و به همین دلیل مذاکرات برجام انجام شد. بنابراین در ماههای آینده اقتصاد ایران شرایط مطلوبی نخواهد داشت. بحث این است که این شرایط را چطور میتوان مدیریت کرد؟ قسمتی از این موضوع به بازار ارز نیز مربوط میشود.
کارشناسان دستیابی دولت یازدهم به تورم تکرقمی را یکی از دستاوردهای بزرگ این دولت اعلام کردهاند. با این حال، در سال جاری شاخص تورم به دلیل التهابات ارزی به کانال دورقمی وارد شده است. این موضوع چه آثار و پیامدهایی دربر داشته است؟
باتوجه به نرخ تورم فزاینده قدرت خرید خانوارها بهشدت پایین آمده است. قبل از بحث بازگشت تحریمها هم روند کاهشی مصرف خانوارها پس از بحران سالهای 91 و 92 کمابیش تداوم داشت. به سخنی دیگر، سالهاست که کاهش مصرف خانوارها به یکی از عوامل اصلی رکود اقتصاد ایران تبدیل شده است؛ خیلی از شرکتهای لبنی تولیدشان را کاهش داده و نیروهایشان را تعدیل کردهاند چون بازار مناسبی ندارند. پس مشکلات اقتصادی کشور هم از سوی عرضه (کمبود ارز و کاهش واردات مواد اولیه، واسطهای و سرمایهای) و هم از سوی تقاضا (کاهش مصرف خانوارها) است.
هرچند فعالان اقتصادی از نوسانات ارزی بهشدت گلایهمند هستند و از آینده کسبوکارشان بیمناک شدهاند، اما از سوی دیگر دولتمردان میگویند کاهش نرخ ارز ادامه مییابد و بستههای حمایتی برای روزهای بحرانی تدوین شده است. این بستهها و سیاستها را چقدر کارساز میدانید؟
درحال حاضر دولت با شرایط بدی روبهروست و برای مقابله با این شرایط دشوار اقداماتی انجام میدهد که عموما به صورت آزمون و خطاست. بخشی از این اقدامات اصلا پاسخگوی شرایط فعلی نیست و حتی ممکن است فعالان اقتصادی و کارآفرینان را دچار سردرگمی کند. درکل، سیاستهای اشتغالزایی و بستههای حمایتی مثل مسکنهایی برای بازار کار هستند، که میتوانند مشکلات را در دوران بحران کاهش دهند، ولی برای ایجاد رونق در بازار کار و ایجاد فرصتهای شغلی کافی و پایدار، به اقتصادی پویا و پرتحرک نیاز است. دولت باتوجه به شرایط کنونی، راهکارهایی ارائه میکند؛ اما اینکه بتوان در چنین وضعی اشتغال پایدار ایجاد کرد، بیشتر شبیه افسانه است. اینکه مردم برای تامین معیشت به هر کاری (به طور مثال دستفروشی و واسطهگری) دست بزنند، امر محتملی است. درنتیجه، برای بهدست آوردن تصویر دقیق از بازار کار، باید رشد اشتغال را در کنار رشد تولید مورد بررسی قرار داد. در شرایطی که نرخ رشد اقتصادی صفر یا منفی است ولی شمار شاغلان رو به افزایش است، میتوان حدس زد که فرصتهای شغلی پایدار با بهرهوری بالا (بهطور مثال در کارخانهها) از بین رفته و مشاغل ناپایدار با بهرهوری پایین (از جمله دستفروشی و واسطهگری) جایگزین آن شده است.