اسرائیل فهم غلطی از اهداف و استراتژی ایران دارد؛ اشتباهات محاسباتی به درگیری میانجامد
یک مقام پیشین سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل در مصاحبهای به بیان دیدگاههای خود در خصوص برنامه هستهای ایران و چالشهای پیش روی اسرائیل پرداخته است. به نظر او اسرائیل اساسا فهم درستی از نیات و استراتژیهای ایران ندارد و بر مبنای این فهم نادرست مواضعی را اتخاذ میکند که در نهایت تلآویو را با دشواریهای بیشتری روبهرو میکند.
«بازتاب»؛ آرش صفار- روزنامه آنلاین «تایمز اسرائیل» در مصاحبهای با «دنی سیترینویچ» به بررسی دیدگاه و تحلیلهای جامعه اطلاعاتی اسرائیل در خصوص برنامه هستهای ایران پرداخته است.
سیترینویچ که اکنون به عنوان پژوهشگر ارشد در موسسه «سیاستگذاری و استراتژی» وابسته به دانشگاه «رایشمن» در هرتزلیا مشغول به کار است، رئیس پیشین دپارتمان تحقیقاتی سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل (امان) بوده است.
آنچه در زیر میآید بخشی از موضوعات مهم مطرح شده در مصاحبه است.
مطابق اظهارات سیترینویچ، چند ماه پس از پیروزی «حسن روحانی» در انتخابات سال 2013 ایران، «آویو کوخاوی»، رئیس وقت سازمان اطلاعات نظامی و رئیس کنونی ستاد کل ارتش اسرائیل، ارزیابی امان را به نخستوزیر وقت، «بنیامین نتانیاهو» ارائه کرد.
بر مبنای این ارزیابی ایران در آن مقطع در حال یک تغییر مهم و استراتژیک در رویکردهای خود بود که بر اساس آن رویکردی میانهرو را در پیش میگرفت و خواهان مذاکره در خصوص یک توافق با قدرتهای جهانی بود.
یک روز پس از ارائه این گزارش، نتانیاهو برای سخنرانی در مجمع عمومی ملل متحد به نیویورک سفر کرد و با نادیده گرفتن تحلیل امان، اعلام کرد که «وقتی به برنامه تسلیحات هستهای ایران میرسیم، تنها یک تفاوت میان آنها وجود دارد: احمدینژاد گرگی است در لباس گرگ و روحانی گرگی است در لباس میش».
سیترینوویچ که به عنوان رئیس شعبه ایران در بخش تحقیق و تحلیل اطلاعات نظامی از جمله تهیهکنندگان ارزیابی امان بود، پس از نادیدهگیری ارزیابی این نهاد توسط نتانیاهو، موضعی متفاوت از سیاست دیرپای تلآویو در خصوص ایران اتخاذ کرد.
سیترینوویچ در سال 2016 به عنوان معاون وابسته اطلاعات نظامی به واشنگتن اعزام شد، و به مدت سه سال از جمله مسئولان همکاریهای اطلاعاتی میان آمریکا و اسرائیل بود.
سیترینوویچ سیاست اسرائیل در قبال ایران را یک «شکست» میداند و از تصمیم تلآویو برای نادیده گرفتن پیشبینی او و همکارانش در خصوص تغییر رویکرد ایران، ابراز تاسف میکند.
او معتقد است که اسرائیل با تشویق دولت ترامپ به خروج از توافق و اعمال تحریمهای «فشار حداکثری» علیه تهران، به طور چشمگیری به تضعیف نیروهای «میانهرو» در ایران و کاهش تأثیرات تغییر رویکرد تهران در سال 2013 کمک کرده است.
او بر این باور است که اسرائیل هیچ طرح جایگزینی برای برجام نداشت و اکنون هم ندارد؛ این در حالی است که ایران از موانع خود عبور کرد و اکنون غنیسازی سطح بالا را به پیش میبرد.
این مقام اطلاعاتی پیشین اسرائیل سیاست فشار حداکثری را فاجعهبار میداند و تصور آمریکا و اسرائیل در خصوص اینکه میتوانند تهران را مجبور به انتخاب میان بقای خود یا برنامه هستهای کنند، سادهلوحانه میداند؛ چرا که به نظر او ایران کنار گذاشتن برنامه هستهای خود را به معنی نفی استقلال خود میداند.
از نظر او، دلیل این مسئله این است که «ایران خود را یک ابرقدرت میبیند» و مانند بقیه ابرقدرتها غنیسازی اورانیوم را حق خود میداند؛ او معتقد است این نوعی حس غرور و ملیگرایی است و جامعه ایران هم در آن شریک است و بنابراین ایران هرگز برنامه هستهای خود را کنار نخواهد گذاشت؛ چه اینکه توافق هستهای تنها زمانی شکل گرفت که دولت اوباما حق غنیسازی ایران را به رسمیت شناخت.
اکنون، سیترینوویچ از خطر «برخورد» میان اسرائیل و ایران نگران است و باور دارد که تهران مثل همیشه «جسور و تهاجمی» است. به نظر او بر خلاف روحانی، «ابراهیم رئیسی» بازگشت به توافق هستهای را در اولویت قرار نمیدهد؛ به گفته سیترینویچ، رئیسی معتقد است که تهران میتواند به کمک اتحادهای رو به رشد با روسیه و چین، در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کند.
به نظر این نظامی بازنشسته اسرائیلی تنها راه موفقیت مذاکرات کنونی وین این است که «ایالاتمتحده به شکل قابل ملاحظهای خواهان سازش باشد».
این در حالی است که مقامهای اسرائیلی نسبت به هر نوع توافقی هشدار داده و اعلام کردهاند که توافق میان ایران و پنج قدرت بزرگ، محدودیتی برای اسرائیل محسوب نخواهد شد. علیرغم این موضع تلآویو، سیترینویچ معتقد است که اسرائیل توانایی اندکی برای تأثیرگذاری بر مذاکرات وین دارد.
این مقام پیشین امان معتقد است که تهران تنها زمانی استراتژی خود را تغییر خواهد داد که احساس کند نظام در خطر است؛ به گفته او تهران معتقد است «تنها کشوری که میتواند واقعا آنها را تهدید کند، ایالات متحده است، نه اسرائیل».
او اقدامات پیشین اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران را موثر نمیداند و معتقد است که این اقدامات خرابکارانه در بهترین حالت در برنامه ایران تأخیر ایجاد میکند و در بدترین حالت موجب افزایش تلاشهای ایران و کاهش نظارتها بر برنامه هستهای ایران میشود.
این در حالی است که برجام «با تمام ایرادات» بیش از تمام این اقدامات برنامه هستهای ایران را عقب انداخت و به اسرائیل فرصت تمرکز بر تهدیدات فوری مثل حزبالله و حماس را داد. او تأکید دارد که همین مسئله سبب شد که ارتش اسرائیل، از جمله «گادی آیزنکوت»، رئیس پیشین ستاد کل ارتش نگاه مثبتی به توافق هستهای ایران داشته باشند.
سیترینویچ هشدار میدهد که حملات جدیتر اسرائیل یا آمریکا منجر به جنگ منطقهای خواهد شد و موجب عملیات انتقامجویانه حزبالله در مرز شمالی اسرائیل میشود.
مطابق توضیحات تایمز اسرائیل، سیترینویچ که به واسطه بازنشستگی، محدودیتهای سابق را ندارد، در تلاش است تا دیدگاههای جدیدی را در خصوص ایران مطرح کند؛ او میگوید «ما به رهیافتی واقعبینانه نیاز داریم… من اهمیت تکرار این که ایران بد است، ایران بد است را میفهمم؛ اما وقتی شما مدام خواستههای غیرواقعبینانه را فریاد میزنید، به عنوان کسی که میتواند به بحث بینالمللی کمک کند، تلقی نمیشوید».
به گفته او «اسرائیل هنوز به غنیسازی صفر در ایران فکر میکند؛ این مثل صحبت کردن از ابتلای صفر به کوید است؛ دیگر بیربط است».
او معتقد است مشکل اسرائیل، اعم از نتانیاهو یا بنت این است که «به شیوه خودمان به دشمن فکر میکنیم… بزرگترین مشکل ما این است که ایران را نمیفهمیم. بدتر از آن، ما بر پایه دانش بسیار متزلزلی که بر فهم ما از اقدامات منطقهای ایران استوار است، فرضیات کاری نادرستی را در مورد اهداف و استراتژی ایران شکل میدهیم».
او معتقد است که «هیچ نهاد واحدی وجود ندارد که نیروهای نیابتی ایران در عراق و سوریه را هدایت کند و اهداف داخلی [ایران] با اهداف آن در خارج یکسان نیست»؛ به نظر سیترینویچ برنامه هستهای ایران و سیاست منطقهای آن هیچ ربطی به هم ندارند؛ به گفته او «ایران میتواند در منطقه فعال و در عین حال در مورد برنامه هستهای خود منفعل باشد و بر عکس».
او در نهایت هشدار میدهد که این اشتباهات محاسباتی اسرائیل در خصوص ایران عاملی است که بالقوه به درگیری دو بازیگر میانجامد.