استراتژی اوپک نیازمند اصلاحات

  • اقتصادی
  • پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ ۹:۰۸
    کد خبر :13710

دو هفته به نشست حساس اوپک برای تمدید توافق کاهش تولید باقی مانده و بازاری که چشم ‌انتظار نتیجه این نشست است در این روزها گاهی اوج گرفته و گاهی فرود می‌آید.

 روز گذشته و پس از انتشار گزارش‌هایی در رابطه با کاهش بیش از حد انتظار ذخایر نفت خام امریکا در یک هفته اخیر نوبت به اوج گرفتن بازار شد. پس از آنکه اعلام شد، عرضه نفت‌خام ایالات‌متحده با کاهش 6 میلیون بشکه‌یی در هفته گذشته مواجه بوده است، دیروز قیمت نفت کمی مجال تنفس پیدا کرد و افزایش یافت. این درحالی است که انتظار کارشناسان این بود که در هفته گذشته چیزی حدود یک میلیون و 800هزار بشکه از ذخایر نفت امریکا کم شود. البته تحلیلگران معتقدند افزایش قیمتی که دیروز اتفاق افتاد به احتمال فراوان موقت است. چراکه اداره اطلاعات انرژی امریکا در تازه‌ترین گزارش خود که روز سه‌شنبه انتشار پیدا کرد، پیش‌بینی خود در رابطه با افزایش تولید نفت خام این کشور را بالاتر برده است. براساس پیش‌بینی اداره اطلاعات امریکا، میانگین تولید نفت خام این کشور در سال 2018 به مرز 10میلیون بشکه در روز خواهد رسید. تولید نفت امریکا در ماه‌های گذشته مرز 9میلیون بشکه در روز را پشت سر گذاشته و به 9میلیون و 300هزار بشکه در روز رسیده است.

EIA سال آینده را سال خوبی برای قیمت‌های نفت نمی‌داند. منشأ این پیش‌بینی، جریان جدید عرضه نفتی است که از کشورهایی همچون برزیل و کانادا به سمت بازار روانه خواهد شد. نفت خام تولیدی این کشورها در کنار نفت امریکا می‌تواند همچون سیلابی بازار مواجه با مازاد عرضه را با چالش‌های بیشتری مواجه کند.

درحال حاضر قیمت هر بشکه نفت‌خام وست تگزاس‌اینترمدیت در بازار بورس نیویورک برای تحویل در ماه ژوئن 46دلار و 37سنت تعیین شده که رشد 49سنتی نسبت به روز گذشته را نشان می‌دهد. همچنین نفت برنت دریای شمال نیز در بازار بورس لندن برای تحویل در ماه جولای هر بشکه 49دلار و 19سنت معامله شد که رشد 46سنتی برای این سبد نفتی را نشان می‌دهد.

هر چند دیروز بازار برای ساعاتی تحت تاثیر گزارش‌ها و پیش‌بینی‌های نهادهای امریکایی انرژی ازجمله   EIA  و API بود و آنها نورافکن خود را روی بازار انداخته ‌بودند اما همگان می‌دانند که تمرکز اصلی بازار کماکان روی تصمیمات و اقدامات سازمان کشورهای صادرکننده نفت(اوپک) است و اینکه این کارتل چه تصمیمی در راستای مقابله با جوشش جدید چاه‌های تولید نفت در نقاط مختلف جهان خواهد داشت. به طور کلی انتظار می‌رود که کشورهای اوپک با همراهی روسیه و برخی دیگر از تولیدکنندگان غیراوپکی پای توافق کاهش تولید را به نیمه دوم سال جاری یا حتی سال 2018 بکشانند.

اما به نظر می‌رسد که نسخه فعلی توافق برای وارد شدن به نیمه دوم عمر خود نیاز به برخی اصلاحات دارد. اصلی‌ترین اصلاحات مورد انتظار مربوط به کشورهایی است که درحال حاضر از کاهش تولید خود معاف شده‌اند. صحبت از 3کشور نیجریه، لیبی و ایران است. این کشورها با تمسک به این استدلال که در سال‌های اخیر سهم زیادی از بازار را با توجه به اختلال‌های تولید خود از دست داده‌اند از کاهش تولید نفت مستثنا شده‌اند. اما اکنون ایران در وضعیت آرمانی تولید و صادرات پس از انقلاب خود قرار دارد و براساس اظهارات مدیران نفتی این کشور، ظرفیت تولید به 4میلیون بشکه در روز رسیده است. از سوی دیگر از افریقا نیز خبر می‌رسد که گشایش‌هایی قابل توجهی در تولید نفت نیجریه و لیبی اتفاق افتاده است. از این ‌رو هر گونه افزایش قابل توجه تولید از سوی این دو عضو اوپک منجر به فشار بیشتر بر سایر اعضا برای کاهش بیش از پیش تولید خواهد شد تا اوپک را به خواسته اصلی خود که همانا کاهش سطح ذخایر نفت جهان به کمتر از میانگین 5 سال اخیر باشد، نزدیک‌تر کند.

مساله دیگری که موجب جهت‌دهی به بازار شده است، انتشار گزارش رویترز در رابطه با عربستان ‌سعودی است. کشوری که بار اصلی توافق کاهش تولید را به دوش می‌کشد به دنبال کاهش 7میلیون بشکه‌یی صادرات خود به آسیا در ماه ژوئن است. پس از امضای توافق کاهش تولید برای نخستین‌ بار است که عربستان به مشتریان آسیایی خود این موضوع را اطلاع داده است. به نظر می‌رسد این اقدام عربستان در راستای مقابله با افزایش شمار ریگ‌های حفاری در ایالات‌متحده باشد. افزایشی که تهدیدی جدی برای تلاش‌های صورت‌ گرفته با هدف کاهش مازاد عرضه موجود در بازار است. تصمیم آرامکو در کاهش 7میلیون بشکه‌یی صادرات به کشورهای آسیایی علاوه بر اینکه تصمیمی در راستای توافق اوپک است یک منشأ دیگر نیز دارد و آن جهش تقاضای برقی است که در فصل تابستان در این کشور اتفاق می‌افتد.

7میلیون بشکه تقریبا معادل 2روز واردات نفت کشور ژاپن به عنوان چهارمین وارکننده بزرگ نفت دنیاست. پیش از این آرامکو، فروش نفت به مشتریان مهم آسیایی خود را ثابت نگه داشته ‌بود. البته این کاهش تقاضا از سمت مشتریان آسیایی نیز احساس می‌شود. به عنوان مثال مقرر شده که واردات چین در دو ماه آینده و با توجه به ورود پالایشگاه‌ها به دوران تعمیر و نگهداری به صورت بالقوه کاهش پیدا کند. ریک‌ اسپونر، تحلیل‌گر بازار در موسسه سی‌ام‌سی مارکتز استرالیا معتقد است:«هر چند این کاهش موقت در واردات که ریشه فنی دارد، سبب نشده تا تغییر خاصی در انتظار تحلیلگران در رابطه با ادامه بهبود تقاضا در کشورهای آسیایی همچون هند و چین ایجاد شود و سرمایه‌داران کماکان به این موضوع باور داشته و امیدوارند. انتظار می‌رود که واردات نفت خام چین در سال جاری نیز مجددا افزایشی دو رقمی را به ثبت برساند و رکورد جدیدی به جای گذاشته شود. همچنین هند نیز به عنوان نقطه روشن رشد مصرف جهانی سوخت نامیده می‌شود. موسسه تحقیقاتی BMI پیش‌بینی می‌کند که تقاضای سوخت هند در سال جاری با 7.8درصد کاهش مواجه خواهد شد.

اما پرسش اصلی این است که سیاست‌های عربستان تا چه میزان توانسته این کشور را به اهداف مد نظر خود نزدیک کند. عربستان کشوری است که به احتمال فراوان در نشست 172 اوپک در بیست‌وپنجم ماه مه ‌به ادامه کاهش تولید رأی مثبت خواهد داد و دیگران را نیز به این موضوع ترغیب خواهد کرد. اما تجربه‌ 6 ماه اخیر نشان داده که رویکرد عربستان در زمینه مدیریت بازار دیگر کارکرد و اثربخشی ندارد. شاهد این مدعا قیمت نفت است که اکنون به زیر 50 دلار در هر بشکه رسیده است. تولید نفت ایالات‌متحده نیز مجددا بالا رفته و در مجموع شرایط عربستان و اوپک از ماه نوامبر که توافق کاهش تولید امضا شد، بدتر شده است.

در روزگاری که تولید نفت شیل نقش انکارناپذیری در بازار نفت ایفا می‌کند، عربستان اگر خواستار این است که جایگاه تعیین‌کننده قیمت خود را بازیابی کند، نیازمند اتخاد اقدامات رادیکال‌تری است. فایننشال‌‌تایمز در گزارشی نقش فعلی عربستان را مشابه نقش فدرال رزرو امریکا در زمان بحران سال 2008 می‌داند. اگر عربستان‌سعودی را به عنوان بانک مرکزی نفت در نظر بگیریم، این کشور باید رویکردی همچون رویکرد فدرال رزرو در برابر ورشکستگی کمپانی«برادران لمن» اتخاذ کند و پاسخ غیرمعمولی به یک بحران غیرقابل پیش‌بینی بدهد.

کاهش تولید می‌تواند، بازار فیزیکی را تحت تاثیر بگذارد اما نمی‌تواند تاثیرگذاری قابل توجهی در رابطه با تغییر انتظارات نسبت به چشم‌انداز بازار در سال‌های آتی داشته ‌باشد. این نقطه‌یی است که عربستان ‌سعودی باید روی آن متمرکز شود.

در بحران مالی 2008 فدرال رزرو امریکا به‌ جای اتخاذ رویکرد کاهش معمولی نرخ بهره کوتاه‌مدت سریعا به سمت درگیر شدن در خرید مستقیم اوراق بهادار بلندمدت حرکت کرد. هدف این استراتژی کاستن از فشار بر نرخ‌های بهره‌ بلندمدت و تشویق سرمایه‌گذاران به هزینه کردن در این بخش برای بهبود وضعیت اقتصادی در آینده بود. این دیدگاه مال‌اندیشانه و بلندمدت فدرال رزرو موفقیت‌آمیز بود.

عربستان‌سعودی نیز می‌تواند رویکردی مشابه این اتخاذ کند و از طریق بازار مشتقات نفت اقدام به هج‌کردن تولید بلندمدت خود کند. معنای این پیشنهاد فایننشال‌تایمز این است که سعودی‌ها تولید خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند و همزمان اقدام به فروش قراردادهای آتی بلندمدت نفت کنند. هرچند فروش قراردادهای نفتی در بورس با هدف افزایش قیمت اقدامی غیرمعمول و متناقض محسوب می‌شود اما عربستان از این‌ طریق می‌تواند این سیگنال را به بازار ارسال کند این کشور نقش فروشنده مطمئن و مأمن خریداران را در آینده ایفا خواهد کرد و از این طریق می‌تواند دستاوردهای بیشتری نصیب خود کند.

علاوه بر این فروش قراردادهای با سررسید بلندمدت توسط عربستان‌سعودی می‌تواند شرایط را برای هج‌کردن نفت شیل امریکا نیز پیچیده کند. درحال حاضر تولیدکنندگان نفت شیل می‌توانند از طریق مشتقات بازار نفت، قیمت‌ها را در سطوح بالا قفل کنند و از این طریق اطمینان حاصل پیدا کرده و به حفاری خود ادامه دهند. حتی آن دسته از تولیدکنندگان امریکایی نیز که درحال حاضر امکان تهیه پول نقد از طریق بازارهای فیزیکی را ندارند نیز می‌توانند با اتکا به این ابزارها به افزایش تولید خود بپردازند. براساس آمار موسسه وودمکنزی، تولیدکنندگان بزرگ و مستقل در امریکا 27درصد از تولید انتظاری خود در سال 2017 را هج کرده‌اند که 10واحد درصد نسبت به مدت زمان مشابه سال گذشته بیشتر است.

عربستان‌سعودی باید متوجه این موضوع باشد که برخلاف ایالات‌متحده، یک بازار نفت باثبات دیگر به نفع این کشور نیست. این کشور باید بتواند سیاست‌های انرژی خود را از میراث علی‌ النعیمی، وزیر نفت پیشین این کشور بیرون بیاورد. ثبات قیمت‌هایی که النعیمی بسیار به آن ارج می‌نهاد دیگر در راستای منافع این کشور حرکت نمی‌کند. نوسان قیمت است که این هدف را محقق می‌کند. یک فضای قیمتی باثبات تامین اعتبار برای تولیدکنندگان نفت شیل را ارزان‌تر می‌کند. درحالی که نااطمینانی هزینه آن را بالاتر می‌برد. بنابراین عربستان‌سعودی اگر می‌خواهد که شرایط را به نفع خود تغییر بدهد باید به این نکته توجه داشته ‌باشد که زمان عوض شده و نیاز به انجام کارهای جسورانه و استفاده از ابزارهای غیرمعمول است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید