از طناب دار تا سرشاخ شدن با بانک مرکزی؛ زنجانی چگونه دوباره به صدر اخبار برگشت؟

بازتاب– پروندهای که از آن به نوعی بهعنوان بزرگترین فساد اقتصادی تاریخ ایران یاد میشود، هنوز پس از بیش از یک دهه بسته نشده است. بابک زنجانی – همان آقای ب.ز. معروف – کسی که روزگاری تا مرز اجرای حکم اعدام پیش رفت، حالا دوباره در صدر اخبار قرار گرفته؛ اما این بار نه با نفت و دلار، بلکه با رمزارز، نیکل و حتی سرشاخ شدن با بانک مرکزی ایران.
تناقض روایتها درباره آزادی و شروع دوباره فعالیتهای او، ادعاهای زنجانی و واکنشهای مبهم نهادهای رسمی، پرسشهای بیپایانی را درباره این پرونده و آینده آن در ذهن افکار عمومی ایجاد کرده است.
از اوج شهرت تا سقوط
اواخر دولت محمود احمدینژاد، نام «بابک زنجانی» بهعنوان یکی از بزرگترین فروشندگان نفت در دوران تحریمها بر سر زبانها افتاد. او که مدعی بود با شبکههای بانکی و صرافیهای خارجی تحریمها را دور زده، در عمل به یکی از نمادهای «کاسب تحریم» تبدیل شد.
۹ دیماه ۱۳۹۲، خبر بازداشت او به اتهام بدهی سنگین به وزارت نفت منتشر شد. بدهیای که بعدها بیژن زنگنه، وزیر نفت وقت، آن را «۲.۷ میلیارد دلار واریزی به حساب یک بانک جعلی در تاجیکستان» توصیف کرد.
از اعدام تا ۲۰ سال حبس
پس از ۲۶ جلسه دادگاه، اسفند ۱۳۹۴ حکم اعدام زنجانی صادر شد. اما آذر ۱۳۹۵ دیوانعالی کشور در حکمی کلیدی نوشت: «در صورت استرداد اموال و جبران خسارات، محکومعلیه میتواند از ارفاقات قانونی بهرهمند شود.» همین جمله، در عمل طناب دار را از گردن زنجانی برداشت.
با آغاز فرآیند بازگرداندن اموال، سرانجام اردیبهشت ۱۴۰۳ حکم اعدام او نقض و به ۲۰ سال حبس تبدیل شد. قوه قضائیه اعلام کرد ارزش داراییهای بازگرداندهشده حتی بیش از بدهی تعیینشده بوده است.
پروندهای که تمام نمیشود
با وجود این تصمیم قضایی، پرونده زنجانی هرگز به نقطه پایان نرسید. او بارها مدعی شد که داراییهایش توقیف شده و اگر آزاد شود، میتواند آنها را بفروشد و بدهیاش را تسویه کند. از محموله ۱.۸ میلیارد دلاری نیکل تا ادعای ۱.۶ میلیارد دلار رمزارز شخصی، هر بار موضوع تازهای به جنجالها افزوده است.
در ماه های اخیر نشانههایی از حضور دوباره او در عرصه اقتصادی کشور در فضای مجازی دیده شد. زنجانی با انتشار مطالبی مدعی راهاندازی یک بانک دیجیتال تحت عنوان «بیت بانک» و همچنین تأسیس ایرلاین تازهای با نام «دات وان» شد.
او پیشتر در پیامی از برنامهریزی برای ارائه یک ارز دیجیتال خبر داد و در ادامه اعلام کرد که ۳۲ فروند هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت «دات وان ایر» به ناوگان هوایی ایران اضافه خواهد شد.
تازهترین فعالیت اقتصادی او نیز شامل امضای تفاهمنامهای ۶۱ هزار میلیارد تومانی با راهآهن کشور است که حکایت از ورود زنجانی به صنعت ریلی داشت. تحلیلگران معتقدند حضور او در حوزههای بانکی دیجیتال و حمل و نقل ریلی میتواند چالشها و فرصتهای تازهای برای بازار ایران ایجاد کند.
ماجرای رمزارز شخصی (USDZ)
آنطور که روزنامه فرهیختگان نوشته است؛ زنجانی مدعی است رمزارزی به ارزش ۱.۶ میلیارد دلار در اختیار بانک مرکزی گذاشته، اما این نهاد آن را نمیپذیرد. بانک مرکزی میگوید رمزارز او هیچ پشتوانه و اعتبار معاملاتی ندارد و تنها ۱۵ میلیون دلار از بدهیاش از طریق تتر تسویه شده است. فعالان مجازی نیز خبر از صرافیای به نام ZEDCEX و رمزارزی با نام USDZ منتسب به زنجانی دادهاند؛ پروژهای که تا امروز اثری از آن در بازار جهانی دیده نمیشود.
ماجرای نیکلها
دیگر بخش ماجرا، محمولهای به ارزش کارشناسی ۱.۸ میلیارد دلار است که زنجانی معرفی کرده و هماکنون در خزانه بانک مرکزی نگهداری میشود. بانک مرکزی میگوید از ابتدا قرار بوده خود زنجانی این نیکلها را بفروشد و بدهیاش را پرداخت کند، اما او مدعی است که باید این فروش توسط بانک انجام میشد. حتی شایعاتی درباره «عیار پایین یا تقلبی بودن نیکلها» مطرح شده که بر پیچیدگی پرونده افزوده است.
ماجرای طلاهای توقیفی
تیر آخر زنجانی، ماجرای ۱۳ کیلو شمش طلا بود که در فرودگاه امام خمینی توقیف شد. او مدعی شد این اقدام با هدف عرضه طلا به مردم و مقابله با حباب ۲۰ تا ۳۰ درصدی قیمت سکه بوده است. بانک مرکزی و گمرک، اما، تاکید کردند که واردات باید مطابق استانداردهای رسمی باشد و وزن شمشها کمتر از حد مجاز بوده است. این جنجال نیز نشان داد که حتی کوچکترین فعالیتهای زنجانی میتواند بازار و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.
گرههای کور پرونده بابک خان زنجانی
پرونده بابک زنجانی از همان ابتدا فراتر از یک تخلف مالی ساده تعریف شد. حجم بالای ارقام، ارتباطهای پیچیده با نهادهای داخلی و خارجی، و البته همزمانی ماجرا با شدیدترین تحریمهای نفتی و بانکی علیه ایران، باعث شد که هر گام در این پرونده نهتنها اقتصادی، بلکه سیاسی و حتی امنیتی تلقی شود. اما پس از گذشت بیش از یک دهه، هنوز پرسشهای بنیادی متعددی بیپاسخ ماندهاند؛ پرسشهایی که نهفقط به فهم حقیقت، بلکه به بازسازی اعتماد عمومی گره خوردهاند.
۱. روایت رسمی در برابر روایت متهم
چرا یک محکوم اقتصادی هنوز هم میتواند در افکار عمومی، روایت رسمی نهادهای کشور را به چالش بکشد؟
زنجانی بارها در نامهها، مصاحبهها و حتی در حاشیه جلسات دادگاه ادعا کرده که اگر دستش باز باشد، میتواند بدهی خود را تسویه کند. او حتی لیستهایی از املاک، سهام شرکتها و داراییهای خارجی ارائه داده و مدعی شده که بخشی از این اموال عمداً یا سهواً توسط برخی نهادها مسدود شده است.
در مقابل، وزارت نفت، بانک مرکزی و قوه قضائیه روایت دیگری دارند: اینکه زنجانی از ابتدا با ارائه اسناد جعلی، وعدههای پوچ و حسابهای غیرقابلرهگیری، شبکهای پیچیده برای پنهانسازی داراییها ایجاد کرده است.
این تضاد روایت، آن هم در شرایطی که بخش بزرگی از اطلاعات پرونده محرمانه تلقی میشود، به این پرسش دامن میزند: چه سازوکار اطلاعرسانیای باعث شده که متهم بتواند همچنان بخشی از افکار عمومی را با خود همراه کند؟
۲. بدهی تسویهشده یا بدهی باقیمانده؟
موضوع بدهی بابک زنجانی به بیتالمال در سالهای اخیر همچنان محل بحث و ابهام است. قوه قضائیه اعلام کرده است که ارزش داراییهایی که زنجانی بازگردانده حتی از میزان بدهی تعیینشده بیشتر بوده است؛ با این حال، بانک مرکزی همچنان بر بدهی حدود دو میلیارد یورویی تأکید دارد. این اختلاف اعداد، پرسشهای مهمی درباره ماهیت داراییهای بازگرداندهشده ایجاد میکند و مشخص نیست که آیا این اموال واقعاً نقدشوندگی لازم را داشتهاند یا صرفاً روی کاغذ ارزشگذاری شدهاند و امکان تبدیل به وجه نقد را نداشتهاند.
ابهام دیگر مربوط به نحوه کارشناسی و فروش داراییهاست. سوال این است که آیا مشکل از نحوه تعیین ارزش اموال بوده یا در فرآیند فروش و انتقال آنها ایرادی رخ داده است. در عین حال، اگر واقعاً ارزش اموال بیش از بدهی بوده، این پرسش مطرح میشود که چرا حکم اعدام زنجانی لغو و به حبس تقلیل یافته، اما بانک مرکزی و برخی مراجع هنوز بر بدهی باقیمانده تأکید میکنند. این وضعیت نشاندهنده پیچیدگیهای پرونده و لزوم شفافسازی دقیق درباره نحوه وصول مطالبات و ارزشگذاری داراییهای بازگرداندهشده است.
بازگشت زنجانی و رازهای پشت پرده
با گذشت بیش از یک دهه از آغاز پرونده بابک زنجانی، هنوز سوالهای بنیادی درباره نحوه مدیریت، ارزشگذاری و بازگرداندن داراییها بیپاسخ مانده است. فعالیتهای اخیر او در حوزههای رمزارز، حملونقل و بانکداری دیجیتال نشان میدهد که پرونده تنها به یک مسئله قضایی محدود نمیشود و ابعاد اقتصادی و اجتماعی گستردهای دارد. در شرایط فعلی، فهم دقیق میزان بدهی، داراییهای بازگرداندهشده و نقش نهادهای مسئول برای افکار عمومی و تصمیمگیریهای اقتصادی اهمیت حیاتی دارد.
آنچه مشخص است، بابک زنجانی با تمام فراز و نشیبهای قضایی و اقتصادی، در حال حاضر بیرون از زندان است و مشغول تدارک پروژهها و مهرهچینیهای جدید خود میباشد. او نهتنها در عرصه اقتصادی فعال است، بلکه پا را فراتر گذاشته و این روزها به نحوی برای تیم آقای فرزین خط و نشان میکشد و آنها را متهم به سوء مدیریت می کند.
اما پشت پرده این درگیریها چیست و چه تبعاتی میتواند برای افکار عمومی و بازارهای اقتصادی داشته باشد؟ آیا این تقابل تنها یک تنش رسانهای یا دعوای حقوقی و قضایی است یا نشانه جدیدی است از ورود دوباره زنجانی به شبکههای حساس اقتصادی کشور؟