اروپا در دو راهی ایران و امریکا قرار دارد؟
سید محمد علی حسینی سخنگوی اسبق وزارت خارجه به بررسی رفتار امریکا با برجام پرداخته است.
تلاش اروپایی ها در دوره ای که ترامپ رئیس جمهور امریکاست در دو وجه است. یک وجه آن برای کوتاه آمدن ترامپ از تهدیدات برجامی و صدمه ندیدن برجام و از سویی تعامل و گفت و گو با ایران برای کشاندن آن به پای میز مذاکره تا روندی برای بده بستانهای غیربرجامی شکل گیرد. این روند تا به کجا خواهد رسید؟ اروپا می تواند امریکا را در برجام نگه دارد یا عدم تمایل ایران به مذاکره در مسائلی چون مسائل موشکی و فعالیتهای منطقه ای ایران برجام را از بین خواهد برد؟
به گزارش نامه نیوز: در این باره با سید محمد علی حسینی سخنگوی سابق وزارت خارجه گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
ارزیابی شما از رفتار امریکا با برجام چگونه است؟ آیا در نهایت قصد دارد از آن خارج شود؟
آمریکاییها شاید از همان ابتدا درخصوص انجام برجام با حسن نیت برخورد نکردند ، آنها برای انجام تعهداتی که در قالب برجام داشتند، درست عمل نکردند و از همان ابتدا مواجه با برخی از عهدشکنیها شدیم که از زمان آقای اوباما شروع شد و در دوره آقای ترامپ تشدید شد، به خاطر اینکه ایشان از ابتدا هم اعلام کرد که اصلا هیچ اعتقادی به این توافق ندارد و آن را یک توافق بسیار بد میداند، یا بدترین توافق میداند. از همان ابتدا مشخص بود که هیچ مسئولیتی را در قبال اجرای آن نمیپذیرد و این برخلاف عرف بینالمللی، عرف دیپلماتیک و عرف قوانین و قواعد یک کشور است که نسبت به تمام قراردادها و پیمانهایی که آن کشور در آن عضو است و به امضاء میرساند، متعهد است و برخلاف آن پیمان یا قرارداد چندجانبه بینالمللی عمل می کند که از پشتوانه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل هم برخوردار است.
به نظرتان فضای پس از به قدرت رسیدن و حضور دشمنان ایران در کنار ترامپ این روند را شکل داد یا ترامپ چنین اعتقادی را داشت؟
این سیاست را ایشان از قبل مطرح کرده بود و بعد هم که به قدرت رسید، با جدیت تمام آن را دنبال کرد که یا برجام را پاره کند، یا اگر به خاطر برخی از ملاحظات نتواند این کار را بکند، آن را ناکارآمد کند، مخصوصا آن جاهایی که در ارتباط با منافع جمهوری اسلامی است. این تصمیم و این اقدام در حقیقت یک مقابلهای بود با یک تصمیم چندجانبه و یک قرارداد بینالمللی که همانطور که پیشبینی میشد، با مخالفتهای جدی برخورد کرد، حتی از سوی همپیمانان نزدیک در اروپا و یا در غیر اروپا. فقط یکی، دو طرف بودند، مثل عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی که به هر شکلی از ترامپ هم حمایت میکردند هم اصلا در تحریک این رویکرد نقش داشتند.
ایران در این روند چگونه عمل کرد؟
آنچه که مربوط به جمهوری اسلامی ایران بود، پایبندی به همه تعهدات بود، مسئولیتپذیری بود و آن را صادقانه و بهطور شفاف انجام داد، بهطوری که هیچ شک و شبههای برای هیچ طرفی، حتی طرف آمریکاییها باقی نماند که ایران پایبند به همه تعهدات برجامی خودش است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها این را اعلام کرد، اروپاییها به همین شکل، خود آمریکاییها همینطور و سایر طرفهای 1+5 به همین شکل این را تایید کردند. در اینجا یک مسئولیت اساسی متوجه طرفهای دیگر 1+5 است؛ هم اروپاییها و هم چین و روسیه.
اروپایی ها نقش مهم تری در این روند باید داشته باشند تا امریکا متقاعد شود. این نقش چطور ارزیابی می شود؟
چون این توافق، توافق چندجانبه بینالمللی است، به هر حال همه کسانی که طرف این قرارداد بودند و آن را به امضاء رساندند، مسئولیتهایی دارند که باید به آن عمل کنند. الان نقش اروپا در این زمینه به خاطر نزدیکی به همپیمانبودن با آمریکا، یک نقش برجستهای است. آنچه که ما تا به حال شاهد بودیم، در مواضع اعلامی اتحادیه اروپا خوب عمل کرده، قابل قبول بوده، مواضعی که علیه اظهارات و مواضع طرف آمریکایی گرفته، منتها همینطور که مسئولان ما هم اشاره کردند، این مواضع به هر حال برای ماندگاری برجام کفایت نمیکند ، چون اگر همه طرفها معتقد بودند و معتقد هستند به اینکه برجام تامینکننده منافع نیات همه طرفها است، به هر حال هر کسی باید مسئولیت خود را بپذیرد و در عمل این را نشان دهد. آنچه که نسبت به اروپاییها مطرح است، این است که در عمل هم خیلی رفتار قابل قبولی نداشتند و انتظارات مقامات ایرانی را برآورده نکردند که باید یک تلاش بیشتری در این جهت انجام دهند. ضمنا باید به دنبال راههایی باشند که برجام را به سلامت از این بحران بیرون بیاورند؛ بحرانی که طرف آمریکایی ساخته و به هر حال ارتباط نزدیکتری را اروپاییها با طرف آمریکایی دارند.
به نظر من بزرگترین خطای اروپاییها میتواند این باشد که تحت فشار آمریکاییها بخواهند اعمال فشار کنند، یا در حوزههای غیرهستهای اعمال تحریم کنند. یعنی آن فضای مناسبی که بعد از برجام پیش آمد، فضای تفاهم و همکاریای که بین ایران و اتحادیه اروپا شکل گرفت، این را قطعا مخدوش خواهد کرد و آسیب خواهد رساند و اساسا برخلاف تعهدات برجامی آنهاست و ناقض برخی از بندهای برجام است. لذا طرف اروپایی بشکل جدی باید نسبت به این پرهیز کند. جمهوری اسلامی ایران هیچ انتظار و توقعی بیش از آنچه که در برجام آمده، تا به حال نداشته است. آنچه که مطرح میشود درخصوص اصلاح یا مذاکره مجدد یا تکمیل برجام، یک چیزی است که آمریکاییها باب کردند و در حقیقت میخواهند چیزی را بر برجام تحمیل کنند و تهدید میکنند که اگر این را نپذیرید، ما آن را از بین میبریم؛ همان خواسته اولیهشان را در حقیقت مطرح میکنند. بنابراین طرفی که نقض عهد کرده، طرفی که خطا کرده، طرفی که مسیر اشتباهی را دارد دنبال میکند، او باید تحت فشار قرار بگیرد و رفتار او باید مدیریت بشود، نه اینکه فشاری که او میآورد، بخواهد طرف اروپایی را مجبور کند به اینکه این فشار را بر جمهوری اسلامی و در حوزههای دیگر اعمال کند.
روند تعامل اروپا با ایران و در رابطه با برجام چگونه بوده است؟
در حوزه برجام، مواضع اروپاییها تقریبا تا به حال غیر قابل تغییر بوده و عنوان شده، یعنی آنها هم حاضر نیستند که اصلاحیهای به برجام بزنند یا اینکه مذاکره مجددی را پیرامون برجام کنند، به خاطر اینکه بسیار کار غیرمنطقی و غیرواقعبینانهای است، لذا اروپاییها بر این موضع خودشان ایستادگی کردهاند. آنچه که از اظهارات برخی از مقامات اروپایی برمیآید، این است که گاهی اوقات مسائلی مطرح میشود که هیچ ارتباطی به برجام ندارد؛ مثل مسائلموشکی، مثل مسائل حقوق بشر، مثل اتهاماتی که درخصوص تحولات منطقهای، فعالیتهای جمهوری اسلامی مطرح میکنند یا ایران را متهم میکنند به حمایت از تروریسم و از این دست، این مسیر، مسیر غلطی است که اروپاییها بعضا دارند طی میکنند و به هیچ سرانجامی نخواهد رسید و اصل برجام و این تعهد بینالمللی و قرارداد را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
به نظرتان اروپا مجبور است بین ایران و امریکا یک طرف را انتخاب کند؟
لذا اروپاییها لزومی هم ندارد که بین ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند، چون اساسا من معتقدم که در سیاست این تقسیمبندی چیز درستی نیست که یا ایران یا آمریکا، بلکه آنها باید بتوانند و ظرفیت آن را دارند که آن بحران را مدیریت کنند با یک جدیت بیشتری و ضمن اینکه اروپاییها تنها منافع اقتصادی برایشان مطرح نیست و نباید مطرح شود، به خاطر اینکه در قراردادهای چندجانبه بینالمللی، آن تعهد، مسئولیتپذیری و پایبندی به آن تکالیف است که برای یک کشور و یا مجموعهای از کشورها، اعتبار و جایگاه بینالمللی میسازد. و لذا اتحادیه اروپا اگر از زیر بار این مسئولیت تحت فشار آمریکا یا به هر دلیل دیگری شانه خالی کند ، علاوه بر خسارتهای اقتصادی که خواهد کرد، به نظر من مهمتر از آن، این است که جایگاه و اعتبار و اعتماد بینالمللی خودش را مخدوش خواهد کرد و کشورهای دیگر از آن پس رغبتی نشان نخواهند داد برای اینکه بروند به سمت یک تفاهم بینالمللی یا اینکه مذاکره و گفتگو را بهعنوان گزینه اصلی و دارای اولویت برای خودشان انتخاب کنند. کاری که الان آمریکاییها کردهاند، در حقیقت همین است، یعنی شیوهای که در برجام دارند اعمال میکنند، این است که همه کشورهای دیگر را از اینکه گفتگو و مذاکره میتواند بهعنوان مهمترین اولویت برای حل و فصل مناقشات منطقهای و بینالمللی باشد ناامید میکنند.