ارزیابی حقوقدان بین المللی از استیصال مقامات آمریکایی و هوشمندی وزیر خارجه ایران
رضا نصری حقوقدان بین المللی اظهارات اخیر مقامات آمریکایی علیه ایران را ‘نشانه استیصال وناتوانی’ آنها در بکارگیری سازوکار حقوقی علیه ایران پس ازبرجام می داند و می گوید وزیر امور خارجه ایران هوشمندانه اجازه می دهد آمریکایی ها چهره عصبی خود را بر ملا کنند.
این حقوقدان در پاسخ به این سوال که ‘هربرت مک مستر’ مشاور امنیت ملی ترامپ در مونیخ بار دیگر از سرمایه گذاران خواست از سرمایه گذاری در ایران خودداری کنند ،چرا مقامات آمریکایی به طور علنی سخنانی در نقض برجام می گویند، اظهار داشت: بعد از برجام، آمریکایی ها از بکارگیری سازوکارهای حقوقی و اهرمهای رسمی بینالمللی علیه ایران به وضوح ناتوان شدهاند.
نصری گفت: به دلیل همین ناتوانی است که بیش از گذشته به فضاسازی شفاهی، شگردهای روانی و استفاده از کانالهای «غیر رسمی» برای اِعمال فشار به ایران روی میآورند. به تازگی شاهد بودیم خانم نیکی هیلی – سفیر آمریکا در سازمان ملل – برای جلب حمایت شورای امنیت علیه ایران، به جای طی کردن مسیرهای رسمی، مهمانی نهار برگزار کرده و تلاشی ناشیانه برای تطمیع آنها داشت.
عضو موسسه مطالعات بین المللی انرژی افزود: در کنار آن، میبینیم سازمانهای غیردولتی و لابیهایی مانند FDD و UANI و امثال آنها – به جای سفرای رسمی آمریکا – شهر به شهر به کشورهای اروپایی مأمور میفرستند تا شرکتها را از همکاری با ایران ترسانده و منصرف کنند.
نصری اظهار داشت: اقدام اخیر ژنرال مکمستر هم در همین راستا قابل بررسی است. اقدام او قطعاً مغایر با متن برجام است، اما از سوی دیگر از استیصال آمریکا در بکارگیری اهرمهای همیشگی خود حکایت دارد.
از نصری پرسیدیم: نتانیاهو؛ عادل الجبیر و مک مستر در یک اقدام هماهنگ اتهاماتی علیه ایران مطرح کردند واکنش آقای ظریف به این اتهامات را چطور می بینید. آیا پیشنهاد ایجاد منطقه قوی و امنیت شبکه ای پاسخ درخور به این اتهام زنی ها و تشدید فضای ایران هراسی هست؟
وی پاسخ داد: آقای ظریف بسیار هوشمندانه عمل میکند. خونسردی او در برابر لفاظیها و اتهامات نتانیاهو و عادل الجبیر نشاندهندهٔ اعتمادبهنفس ایران است. دکتر ظریف از معدود سیاستمدارانی است که به خوبی با فضای بینالمللی و اهمیت افکار عمومی آشناست و به همین خاطر به امثال نتانیاهو و عادلالجبیر مجال میدهد تا چهرهٔ جنگطلب و عصبی خود را برای برملا کنند.
این حقوقدان بین الملللی اظهار داشت: او (ظریف) در برابر زبان تند و لحن خصومتآمیز و دشمنساز این افراد، پیشنهاد سازنده و منطقی روی میز میگذارد و با این کار تمام سازمانها و لابیهایی را که سالانه میلیاردها دلار برای ایرانهراسی خرج میکنند خلع سلاح میکند.
وی اضافه کرد: کافی است به واکنش شبکههای اجتماعی به مواضع طرفین نگاه کنیم تا ببینیم کدامیک از فرصت خود برای ارتقاء وجهه کشورش استفاده کرده است؟ نتانیاهو که در نهایت لقب «دلقک سیرک» گرفت یا ظریف که در کسوت یک دولتمرد عاقل (یا به اصطلاح فرانسوی رایج آن یک Homme d’État) ظاهر شد و با طمأنینه از منافع مشترک منطقه سخن به میان آورد؟
نصری در جواب به این سوال که ‘با توجه به فضای حاکم بر خاورمیانه و نظام بین الملل پیشنهاداتی مثل منطقه قوی و امنیت شبکه ای چقدر شانس عملیاتی شدن و اجرا دارند؟ عملیاتی شدن چنین پیشنهاداتی مستلزم چه مقدمات و تمهیداتی در داخل کشور و منطقه است؟’ گفت: پاسخ به این سوال نیازمند تشریح دو نکته است.
وی افزود: اول اینکه دکتر ظریف در مونیخ به وضوح اعلام کرد که نسبت به موضوع شبکهسازی رویکرد واقعبینانه و «متواضعانه»ای دارد و فعلاً به منطقه آسیای غربی (خاورمیانه) یا اصلاح نظام بینالملل نمیاندیشد. پیشنهاد ایران در ایجاد امنیت شبکهای معطوف به کشورهای حوزه خلیج فارس است. دوم اینکه با ارائهٔ این پیشنهاد، دولت ایران یک راه آلترناتیو در برابر اروپا قرار داده است و آنها را مقید به انتخاب کرده است.
این حقوقدان گفت: به بیان دیگر، از اکنون دولتمردان اروپایی یا باید تصمیم بگیرند با طناب آقای ترامپ به چاه بروند، پیشنهاد نامعقول، غیرموجه، غیرحقوقی و زیادهخواهانه این سیاستمدار غیرمحبوب را پیش بگیرند و با این کار برجام و «رژیم عدم اشاعه» و ثبات منطقه را به خطر بیاندازند و به تبع در مقابل افکار عمومی و فضای داخلی خود هزینه سیاسی بپردازند؛ یا پیشنهاد منطقی و معقول و مسالمتآمیز ظریف را بپذیریند و در راستای ایجاد یک منطقه امن برای همه کشورهای حوزه خلیج فارس، میانجیگری کنند.
نصری اظهار داشت: در واقع، پیشنهاد وزیر امور خارجه، جدا از محتوای خود، یک کارکرد تاکتیکی هم دارد که اروپا را بر سر دوراهی قرار میدهد. ضمن اینکه این پیشنهاد ایران با اظهارات اخیر امانوئل مکرون – رئیسجمهور فرانسه – که خواستار تعمیم گفتوگو با ایران به همه کشورهای منطقه شده هم سازگار است و مستعد است او را نیز با این طرح همسو سازد.
از این کارشناس حقوق بین المل سوال کردیم: در ماه های اخیر جمهوری اسلامی ایران در راستای ایجاد آرامش و ثبات در سوریه گام های موثری برداشته و نقش غیر قابل انکاری در مبارزه علیه داعش داشته است از سوی دیگر گذشته از نابودی داعش در عراق و سوریه، بازیگران میدانی در سوریه عمدتا ترکیه کردها آمریکا و ارتش سوریه هستند. با وجود اینها چرا هجمه ها علیه نقش منطقه ای ایران بیشتر شده است؟
او پاسخ داد: اگر با فاصله و یک نگاه کلانتر صحنه را بررسی کنیم، میبینیم که یکی از مهمترین مشکلات رقبای منطقه و رقبای بینالمللی با ایران این است که ایران تدریجاً از یک قدرت متوسط (که دامنهٔ تاثیرگذاریاش به همسایگی محدود میشد) به یک «قدرت بزرگ» تبیدل میشود که میتواند در تحولات دورانساز جهانی و تعاملات کلان بینالمللی تاثیر تعیینکننده داشته باشد. طبیعتاً، این دگردیسی ایران بی هزینه و ارزان نخواهد بود.
نصری گفت: آنها تمام تلاش خود را بکار گرفتهاند تا با ایجاد بحرانهای متعدد، این روند گذار را متوقف کنند. در واقع، بسیاری از این فشارها و خصومتورزیها در این رستا قابل تحلیل است. اما علاوه بر این، آنها از قابلیت ایران در ایجاد شبکههای «مقاومت»، استفاده از اهرمهای «قدرت نرم» و قدرت تاثیرگذاری معنوی و مفهومی ایران در کشورهای منطقه نیز به خوبی آگاه هستند.
این حقوقدان بین المللی افزود: آنها میدانند هیچیک از کشورهایی که در سوریه حضور سختافزاری و نظامی دارند در نهایت به اندازهٔ ایران در این کشور حضور نرمافزاری و تاثیر ریشهای نخواهند داشت؛ ضمن اینکه هیچیک از آنها به اندازهٔ ایران با رژیم اسرائیل مخالفت ندارد! مجموع این تحلیلها باعث میشود نوک تیز حمله را بیش از همه به سمت ایران نگه دارند.
پرسیدیم: اروپایی ها اخیرا در خصوص مسائل موشکی و مسائل منطقه ای با ترامپ همنوا شده اند. آیا اروپایی ها با اطمینان از نابودی داعش و عدم گسیل مهاجران به اروپا چنین موضع گیری هایی دارند یا می ترسند ترامپ با اروپا یا بدون آن برنامه های خود درخاورمیانه را عملیاتی کند و آنها به نوعی عقب بمانند.
نصری پاسخ داد: حقیقت این است که موضع و برنامههای ترامپ هنوز برای اروپاییها هم چندان شفاف و مشخص نیست. مثلاً هیچیک از مقامات و تحلیلگران اروپایی نمیتواند با اطمینان خاطر پیشبینی کند که دولت ترامپ در ماههای آینده در برابر برجام چه تصمیمی خواهد گرفت یا چه سیاست کلانی در قبال منطقه دارد.
وی گفت: ظاهراً آنها فعلاً تلاش میکنند موضعی اعلام کنند که به تشدید تنش میان آنها و ایالات متحده نیانجامد؛ اما در موازات با مواضع شفاهیشان، اقدامات عملی آنها چندان هم حکایت از همسویی اروپا با دولت ترامپ ندارد. به عنوان مثال، اروپاییها علیرغم برخی مواضع تندی که شفاهاً اتخاذ کردهاند، تلاش میکنند قانون «مسدود کننده» (Blocking regulation) که از شرکتهای اروپایی در برابر تحریمهای ثانویه آمریکا حمایت میکند را احیا کنند تا در صورت بازگشت تحریمهای کنگره، شرکتهای آنها در کار با ایران در امان باشد.
این کارشناس حقوق بین الملل تاکید کرد: همین امر هم موجب شده لابیستهای تحریم به شدت در برابر اروپا موضع بگیرند. مثلاً همین هفته یکی از سرسختترین فعالان تحریم در مجله «فارین پالیسی» مقالهای نوشته و به اروپا هشدار داده که از احیای این قانون پرهیز کنند تا دچار خشم آمریکا نشوند! از سوی دیگر، در راستای همین اقدامات عملی، ایران و روسیه نیز در پی راهاندازی یک سیستم کارت اعتباری و بانکی هستند که مجبور نباشند از این پس از سیستمهای تحت کنترل آمریکا استفاده کنند.
نصری افزود: ایران و برخی دیگر از کشورها هم در پی ایجاد مناسبات بانکی و نظامهای مالی موازی هستند تا در نهایت تحریمهای احتمالی آمریکا را در حد ممکن بلااثر کنند. حتی یک شیوه انتقال بینالمللی پول مانند SWIFT نیز در حال راهاندازی است تا این اهرم هم از دست آمریکا خارج شود. اینها همه اقدامات عملی مهمی است که باید در تحلیل مواضع اروپا به آنها نیز توجه داشت. در واقع کافی نخواهد بود اگر مواضع شفاهی اروپاییها در نشستهای مطبوعاتی را صرفاً ملاک تحلیل و معیار سنجش سیاستهای کلان آنها قرار دهیم.