اردوغان چه در سر دارد؟
گراهام فولر در لوبلاگ نوشت: توجه افکار عمومی به قتل خاشقجی در کنسولگری عربستان نسبت به حوادث مشابه بی سابقه بوده است. به نظر می رسد قتل این روزنامه نگار بیشتر از به خاک و خون کشیدن هزاران یمنی غیرنطامی توسط سعودی ها با حمایت آمریکا، احساسات عمومی را جریحه دار کرده است. موازی با آن، شاهد عملکرد سینمایی دولت ترکیه هستیم که با افشای تدریجی شواهد از جنایت وحشیانه سعودی ها، داستان قتل خاشقجی را در بین افکار عمومی زنده نگه می دارد. این موارد ولیعهد سعودی را در مقابل افکار عمومی جهان قرار داده است. مسلما عربستان سعودی دشمنان زیادی در جهان دارد اما چه اتفاقی در حال رخ دادن است و نقش ترک ها در این واقعه چیست؟
به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: کارکشته های سیاست تمایل دارند قضیه را از بعد نزاع تاریخی میان سنی های سعودی و ایران شیعه به جهان نشان دهند اما افتادن در این دام موجب نادیده گرفتن مسائل عمیق تر می شود. در واقعیت، جنگ ایدئولوژیک در خلیج فارس میان عربستان سعودی و ترکیه جریان دارد نه ایران. ریشه این نزاع عمیق تر است از آنچه تهدید ایران نامیده می شود. این درباره چهره آینده خاورمیانه است.
در اوایل قرن نوزدهم و در زمان امپراتوری عثمانی بود که نخستین حکومت وهابی در عربستان سربرافراشت. اما اکنون ترکیه نمونه ای از یک کشور دارای دموکراسی و نهادگرا و مدرن تلقی می شود -هرچند رییس جمهور میانه روی مسلمان آن، اردوغان سیاستی در پیش گرفته که مرزهای آنچه در یک نظام دموکراتیک پذیرفته شده است را جابجا می کند. با وجود اتخاذ سیاست خصمانه علیه مخالفان، اردوغان در انتخابات های متوالی پیروز شده است. امروز صحبت کردن از یک ترکیه دموکراتیک دشوار است اما از منظر برگزاری انتخابات، وجود احزاب سیاسی و صداهای مختلف در پارلمان و رسانه، واقعیت همین است. نظام انتخاباتی ترکیه، موقعیت زنان، اقتصاد پیشرفته، سطح تحصیلات و سازمان های اجتماعی و سیاسی پایدار به رغم دخالت اردوغان، هنوز وجود دارند. تجربه و تخصص سیاسی ترکیه در بلندمدت موجب غالب شدن دموکراسی در این کشور خواهد شد.
هدف از ذکر این موارد تمجید از دموکراسی ترکیه نیست. عملکرد اردوغان در سال های اخیر انتقادات زیادی به همراه داشته است. سرکوب روزنامه نگاران، نیروهای پلیس، دانشگاهیان و حتی دخالت در کار محاکم قضایی موجب نارضایتی بوده است. در حقیقت اگر او پس از ده سال اول حکومتش کنار می رفت، دستاوردهای خود و حزبش کافی بود تا امروز از بزرگان سیاست قلمداد شود. اما مثل همیشه قدرت فساد می آورد و منجر به دیکتاتوری می شود.
اما نکته این نیست. باوجود همه سوءاستفاده ها، حتی نهادهای سیاسی و اجتماعی اردوغان برای سعودی ها وحشت زاست. ترکیه یک قانون اساسی دارد و جریان های مخالف در پارلمان اظهارنظر می کنند. تمام این ها پایه های حکومت پادشاهی سعودی را می لرزاند. به علاوه حزب متبوع اردوغان، عدالت و توسعه نماد اسلام میانه رویی است که از همه لحاظ با اسلام افراطی وهابی در عربستان ضدیت دارد. نگاه حزب اردوغان به رویکرد حزب میانه روی اخوان المسلمین نزدیکتر است. عربستان سعودی اما اخوان المسلمین را برای استحکام پادشاهی خود خطرناک می داند. در حقیقت اسلام سیاسی مشروعیتی برای نظام های پادشاهی قائل نیست.
موضوع دیگر مساله غیرعادی قطر است. این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس نیز نطامی پادشاهی دارد و دست کم در ظاهر از اسلام وهابی حمایت می کند اما نسخه بسیار میانه روتر از عربستان سعودی. علی رغم داشتن نظام پادشاهی، قطر رویکرد اخوان المسلمین را در جهان مدرن اسلام بیشتر می پسندد. همچنین قطر مالک شبکه های تلویزیونی الجزیره است که عالم گفتگوهای سیاسی در جهان عرب را متحول کرده است. عربستان ترویج فضای باز سیاسی از این شبکه را تهدیدی برای حکومت استبدادی خود می داند.
قطر همچنین احساس نزدیکی بیشتری به ترکیه می کند. با اقدام بن سلمان برای به زانو درآوردن حکومت قطر، ترکیه در کنار دوحه ایستاد و حتی نظامیانش را به آنجا گسیل کرد تا از مرزهای آن برابر عربستان حفاظت کنند. ترکیه و عربستان در سوریه نیز از گروه های رقیب برای به دست گرفتن آینده سوریه حمایت می کنند. ترکیه و قطر سنی، تعامل بیشتری با ایران شیعه دارند. با این حال عربستان ایران را عامل تمام دردسرها در خاورمیانه می داند و طبق سیاست، «دشمن دشمن من، دوست من است» به اسراییل نزدیک شده است. در ماجرای قتل خاشقجی، ترکیه تلاش می کند از این فرصت برای فشار آوردن بر سعودی ها بهره ببرد. انتشار تدریجی شواهد توسط ترکیه باعث به دردسر افتادن سعودی ها شده است.
ایران تهدیدی است که اسراییل و عربستان با بزرگ کردن آن قصد دارند در نهایت آمریکا را به جنگ با آن ترغیب کنند. اینجا نیز عربستان از ظهور قدرت دموکراتیک دیگری در خاورمیانه وحشت دارد. انتخابات در ایران و ساختار سیاسی آن مورد توجه جامعه جهانی است. اساسا ایران بسیار سریع تر از عربستان به یک کشور دموکراتیک تبدیل خواهد شد. عربستان اصولا فاقد بنیادی ترین نهادهای لازم است. به علاوه سعودی ها از ناحیه شیعیان اقلیت خود نیز احساس خطر می کنند. به هر حال اسلام وهابی دشمنی دیرینه با تفکر شیعه یا هر مکتب فکری دیگر در جهان اسلام دارد و در نتیجه عربستان شیعه بودن ایران را فرصتی برای هدف قرار دادن آن می داند بدون آنکه ساختار دموکراتیک ایران را مستمسک دشمنی خود نشان دهد.
این ها دلایل فشار ترکیه بر سعودی ها در قضیه خاشقجی است. این دو کشور بیش از آنکه متحد باشند، رقیب یکدیگر در خاورمیانه قلمداد می شود. البته ترکیه فعلا تمایلی به قطع روابط با عربستان ندارد چراکه منابع مالی آنها می تواند برای آنکارا کمک بزرگی باشد. با تغییر ژئوپلیتیک جهان -به ویژه ظهور قدرت های جدید مانند چین، بازگشت روسیه، نقش پررنگ تر هند، مقاومت ایران برابر هژمونی آمریکا، تقویت استقلال ترکیه و خشونت بیشتر اسراییل، عجیب نیست که شاهد رویکرد تخاصم آمیز بیشتری از ناحیه عربستان سعودی باشیم.
درحالیکه اخبار ناخوشایند قتل خاشقجی را دنبال می کنیم، باید بدانیم که این اتفاق دردناک تنها بخش کوچکی از بازی بسیار بزرگتر ژئوپلتیکی است که در خلیج فارس در جریان است.
*گراهام فولر متخصص علوم سیاسی و کارشناس امور روسیه، خاور میانه و جهان سوم است. وی مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته مطالعات روسیه و خاور میانه از دانشگاه هاروارد دریافت نمود. فولر مدت 20 سال به عنوان کارمند سرویس خارجی، در وزارت امور خارجه خدمت نموده است که بیشتر این دوره را (حدود17 سال) در کشورهای خاور میانه (ترکیه، لبنان، عربستان سعودی، یمن شمالی و افغانستان) مشغول خدمت بوده است. نامبرده در سال 1982 به عنوان مامور اطلاعات داخلی برای پیش بینی های بلندمدت خاورمیانه، در سازمان سیا مشغول بکار شد. گراهام فولر در سال 1986 به سمت معاون شورای اطلاعات داخلی سازمان سیا منصوب شد. از فولر کتاب «قبله عالم: ژئوپلیتیک ایران» منتشر شده که به بررسی نقش ژئوپلوتیک ایران در منطقه و اهمیت روابط ایران با همسایگانش پرداخته است.