ادعای بازگشت به شرایط عادی در بانک پاسارگاد؛ کاربران: اختلال همچنان ادامه دارد

بازتاب– با گذشت چند روز از حملات سایبری گسترده به زیرساختهای دو بانک ایرانی، هنوز هم خدمات بانک پاسارگاد به طور کامل بازیابی نشده است. کاربران این بانک خصوصی از اختلالات جدی در خدمات غیرحضوری، بهویژه نرمافزار موبایلبانک، گلایه دارند و برخی از کسبوکارها نیز بهدلیل این اختلالات، دچار وقفه در روند عملیات مالی خود شدهاند.
در چنین شرایطی، اظهارات مجید قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد، که دلیل حمله سایبری را «توفیقات کمنظیر» بانک دانسته، بیش از آنکه اطمینانبخش باشد، موجی از تردید و تامل را در میان افکار عمومی و کارشناسان امنیت سایبری برانگیخته است.
اظهارات مدیرعامل پاسارگاد که حمله سایبری را نشانهای از موفقیت بانک قلمداد میکند، در تضاد آشکار با واقعیتهای فنی و عملکردی روزهای اخیر قرار دارد. اگر موفقیت، معیاری برای انتخاب هدف در حملات سایبری باشد، چرا دیگر بانکهای بزرگ و موفق کشور از این حملهها در امان ماندهاند؟ این پرسش بنیادی زمانی جدیتر میشود که بدانیم تنها دو بانک از میان بیش از ۲۰ بانک فعال کشور هدف این حملات قرار گرفتند؛ یکی دولتی و دیگری خصوصی.
در حقیقت، در عصر بانکداری دیجیتال، موفقیت یک بانک بدون زیرساخت امن و مقاوم در برابر تهدیدات سایبری، فاقد معنای واقعی است. اختلالات اخیر پاسارگاد نشان داد که این بانک علیرغم برندینگ گسترده و سرمایهگذاری در تبلیغات، در حوزه امنیت فناوری اطلاعات دچار کاستیهای جدی است.
واکنشی ناکافی در برابر بحران واقعی
ادعای مدیرعامل مبنی بر بازگشت شرایط به حالت عادی، در حالی مطرح میشود که گزارشهای میدانی و شکایات مکرر کاربران از ادامه اختلال در خدمات آنلاین حکایت دارد. این فاصله بین روایت رسمی بانک و تجربه عینی مشتریان، نهتنها به بحران فنی، بلکه رفته رفته به یک بحران در بین مشتریان بدل شده است؛ بحرانی که در سیستم بانکی از هر تهدیدی مخربتر است.
مدیریت بحران، پیش از آنکه در سخنرانیها و بیانیهها خود را نشان دهد، باید در اقدام سریع، شفافسازی و بازسازی اعتماد عمومی متجلی شود. رویکرد خودستایانه بانک پاسارگاد، بیش از آنکه به ترمیم چهره بانک کمک کند، به چالشی جدید برای روابط عمومی آن بدل شده است.
بانک مرکزی و آزمون سخت نظارت
حادثه اخیر بار دیگر لزوم نظارت مؤثرتر بانک مرکزی را بر عملکرد امنیتی بانکها گوشزد میکند. بانک مرکزی باید در جایگاه نهاد ناظر، نهتنها استانداردهای سختگیرانهتری برای امنیت سایبری تدوین کند، بلکه پایبندی واقعی بانکها به این استانداردها را با ابزارهای فنی و نظارتی رصد نماید.
امنیت اطلاعات مالی و حفاظت از سپردههای مردم، موضوعاتی نیستند که به واسطه شعار یا اعتماد به نفس مدیران بانکی تضمین شوند. این امنیت، محصول سالها سرمایهگذاری در فناوری، آموزش منابع انسانی، و ایجاد فرهنگ پاسخگویی و شفافیت در مواجهه با بحرانهاست.
آنچه در ماجرای بانک پاسارگاد برجسته است، نه فقط اختلال در سامانهها، بلکه نوع مواجهه مدیران با بحران است. در شرایطی که کاربران همچنان از خدمات ناکارآمد رنج میبرند، دفاع غیرمستند از عملکرد خود، نه تنها به حل مسئله کمک نمیکند، بلکه تهدیدی جدی برای سرمایهای بزرگتر به نام اعتماد عمومی است.