اخاذی از افغان ها با لباس پلیس
دزد مامور نمایی که در جریان سرقت و زورگیری از افغانها به دام پلیس افتادهاست، در مصاحبه با ما میگوید که از سر ناچاری دست به سرقت زدهاست.
ماموران كلانتري ١٧٠ كهريزك هفته گذشته در جريان اخاذيهاي دو مرد تبهكاري قرار گرفتند كه از كارگران افغان سرقت و اخاذي ميکردند. بررسيهاي ماموران نشان داد اين دو تبهكار با پوشيدن لباس پليس، سناريوي خود را به اجرا ميگذاشتند.
ماموران تجسس براي به دام انداختن آنها، دست به تعقيب و مراقبت زدند و درنهايت موفق شدند پس از چند روز، اين دو متهم حرفهاي را در حالي دستگير كنند كه يكي از آنها لباس پليس و ديگري لباس نيروي دريايي ارتش به تن داشتند.
دو مامور قلابي در ابتدا منكر هرگونه سرقت و اخاذي شدند ولی هنگامی که با طعمههاي خود روبهرو شدند، چارهاي نداشتند جز بيان حقيقت. آنها به ٥٠ سرقت اعتراف كردهاند و پروندهشان براي رسيدگي تخصصي در اختيار پايگاه نهم پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
گفت وگو با متهم
لباس فرم پليس به تن كرده و طوري كنار ميدان صبحگاه پليس پيشگيري تهران ايستاده كه كسی در نگاه اول فكرش را هم نمي كند او دزدي است در لباس پليس.
با دست راست طوري مچ دست چپش را گرفته كه دستبندي كه دور دستش حلقه خورده، مشخص نشود. ٣5-٣4 ساله به نظر ميرسد.
ميانهقد و لاغراندام است با صورتي استخواني و دماغي عقابي. با كسي حرف نميزند و گاهي مثل بوكسورها اينپا وآنپا ميكند.
به پرسشهايمان پاسخي نميدهد. به افسري كه كنار دستش ايستاده است، ميگويد: « اينها رو رد كن برند، از خبرنگارجماعت خوشم نمياد. بعد از چند دقيقه، خلقش تنگ ميشود و سر خبرنگارها فرياد ميكشد كه چه ميخواهيد از جانمان، مگر متهم قحط است كه سراغمان آمدهايد؟
بعد از کلی کلنجاررفتن بالاخره به حرف زدن راضی میشود. او فقط یک خط را در میان سوالاتمان جواب میدهد.
خودت را معرفی میکنی؟
– اسمم ارشیاست.
چند سالته؟
– 35 سال
متاهلی؟
– بله، یک دختر چهار ساله هم دارم.
سابقه هم داری؟
– یکبار چند سال پیش بهخاطر جعل دستگیر شدم.
از این مهرهایی که از خونهات پیدا کردن هم استفادهای کردی؟
– نه، استفاده نکردم.
پس چرا این مهرها تو خونهات بوده؟
– همینجوری( از گفتن حقیقت طفره میرود).
سابقه جعلی که توی پرونده داری، نشان میده توی کارت حرفهای هستی.
– 13 یا 14 سالم بود که استعدادهایم گل کرد. از همان زمان درمدرسه مهر جعل میکردم و پای برگههای امتحانی میزدم. البته تا دوم راهنمایی بیشتر نتونستم درس بخونم.
سابقه سرقت هم داری؟
– دوران سربازی گاهي از جیب بچهها میپیچوندم ولی نه اون سرقتی که تو ذهن شماست.
چطور شد به فکر زورگیری و اخاذی افتادی؟
– چند وقتی بود کار نداشتم، به فکرم زد بزنم توی اخاذی. رفتم حسنآباد لباس پلیس خریدم و برای اینکه کسی بهم شک نکنه، درجه استواری روش زدم وبا برادرزادهام که سرباز نیروی دریایی بود، میرفتیم سر وقت افغانها.
اسلحه و بیسیم رو از کجا آورده بودی؟
– اونا که قلابی هستن؛ از اسباببازیفروشی خریدهبودم.
شگردتون چطوری بود؟
-من و برادرزادهام شبها با ماشین توی خیابونها و اتوبانهای جنوب تهران گشت میزدیم و افغانها را سوار میکردیم و ازشون برگه اقامت میخواستیم. اونوقت به بهانه اینکه غیرمجاز وارد ایران شدند،تهدیدشون میکردیم که برشون میگردونیم به کشورشون و اونها مجبور میشدن برای جلب رضایت به ما پول بدن.
کسی از طعمههاتون بود که به شما شک کنه؟
– آره، چند نفری که زرنگتر از بقیه بودن میفهمیدن که مامور قلابی هستیم و مقاومت میکردند ولی ما به زور ازشون پول میگرفتیم.
کسی رو هم زخمی کردین؟
– نه آقا، هیچکس رو اذیت هم نکردیم.
با پولها چیکار کردین؟
– میخواستیم چیکار کنیم، خرج زندگی کردیم رفت.
از هر سرقت چقدر دستت را میگرفت؟
– بستگی داشت، از 50 هزار تومن تا 500 -400 هزار تومن.
همسرت میدونه دزدی میکنی؟
– نه برای چی باید بفهمه. من بهش میگفتم شبها با ماشین کار میکنم.
اعتیاد هم داری؟
– نه
تا چه زمانی میخواستی از افغانها سرقت کنی؟
– نمیدونم وا…، آدمی که دستش آلوده بشه به دزدی، بعید بدونم به این راحتیها دست از خلاف برداره.
به نظرت چقدر برات زندان میبرن؟
-نمیدونم شاید دويا سه سال. بالاخره هر کی خربزه میخوره، باید پای لرزش هم بشینه.
به خانوادت چی میخوای بگی؟
– خیلی بهش فکر میکنم. راستش خیلی خجالت میکشم تو روشون نگاه کنم.
فکر میکردی دستگیر بشی؟
بالاخره گرفتار میشدم ولی نه به این سرعت.
حرف آخر؟
نمیدونم چیبگم، اگر کار درست و حسابی داشتم، وسوسه نمیشدم برم سمت خلاف و دزدی کنم. با این کار آبروی خودم و خونوادم از بین رفت. از یک ذره شانس داشتم برای کار پیدا کردن با این سابقه دیگه کسی بهم کار نمیده.
منبع:روزنامه قانون