احیای خلیج گرگان با رود ابریشم
پیش از هر نگاهی به طرح ایران رود باید در نظر داشت که این طرح یک طرح جامع، چند بُعدی و چند منظوره است. در این طرح به دلیل اینکه مسیری برای انتقال آب از داخل کشور ایران مهیا میشود، در درجه اول نگاهها معطوف به جنبه آبرسانی طرح به اقصی نقاط داخل ایران میشود و به دنبال آن بُعد زیست محیطی آن در کانون توجه قرار میگیرد. اما ایران رود تنها در بخش آبرسانی و محیط زیست خلاصه نمیشود؛ طرح ایران رود کارکردهای دیگری در زمینههایی همچون ترانزیت و حمل و نقل، گردشگری، اشتغالزایی، امنیتی و غیره را نیز دارد که البته همه این زمینهها، اقتصادی و توسعهای هستند.
روزنامه قانون در تاریخ 11/05/1396 گزارشی را در باره طرح اتصال دریای خزر به دریای عمان موسوم به ایرانرود منتشر کرده و ضمن معرفی و تشریح دوباره طرح به بررسی نظرات موافق و مخالف پیرامون آن پرداخته است. در این مقال سعی بر آن است که از دریچههای دیگر نیز به این طرح پرداخته شود.
به گزارش بازتاب به نقل از قانون، تا کنون اغلب مخالفان طرح، اشاره به وجوه آبرسانی و زیستمحیطی طرح داشتهاند که خود همین نظرها نیز میتواند محل بحث و بررسی بیشتر باشد. در بررسی ایران رود با پرداختن به مسائل زیستمحیطی و آبرسانی، جنبههای توسعهای و اقتصادی آن به حاشیه رانده میشوند؛ در حالی که شاید با بررسی طرح و تمامی جوانب آن، نتایج به نفع اجرایی شدن آن باشد.
طرح «ایران رود» عوض شده است
از سوی دیگر، بررسیهای پیرامون طرح ایرانرود مربوط به زمان طرح آن در دهه 40 خورشیدی و حتی مطالعات بعدی در دهه 70 است و قضاوتها با معیارهای همان دورهها صورت میپذیرند. زمانی که ایران رود توسط مرحوم هومان فرزاد در دهه 40مطرح شد و پس از آن در دهه 70 ، با توجه مرحوم آیت ا… هاشمی رفسنجانی، این طرح دوباره تحت مطالعات بیشتر قرار گرفت و وضعیت ایران و جهان با امروز بهطورکلی متفاوت بود. عمده تفاوتها یکی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تاسیس چندین کشور در شمال ایران و حاشیه دریای خزر است که الان چندی از این کشورهای تازه تاسیس، منابع عظیمی از انرژیهای فسیلی را در اختیار دارندو دیگری، ظهور کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا بهویژه چین و هند به عنوان منابع تولید ارزان برای جهان در سه دهه اخیر است که حجم وسیعی از تولیدات دنیا و صادرات به کشورهای مختلف را به خود اختصاص دادهاند. همچنین یکی از دیگر تفاوتهای ایران و جهان امروز، گرم شدن کره زمین و بروز خشکسالی محسوبمیشود که در ایران به دلیل شرایط اقلیمی و خطاهای مدیریتی و انسانی حادتر نیز شده است. علاوهبر اینها باید به نقش فناوری توجه کرد که در دورههای طرح و مطالعه ایرانرود به اندازه امروز نبود. در واقع شاید بتوان گفت که امروزه با رشد فناوری و یافتن راهکارهای عملی جدید بتوان نقایص ایران رود و اشکالاتی که بر آن وارد است را، به ویژه در حوزه آبرسانی و محیط زیست، برطرف کرد. برای نمونه، امروزه فناوریهای نوین و ماشینآلات قدرتمند در زمینه عمران و راهسازی به اجرای این طرح شتاب بیشتری میبخشند، یا باید در نظر داشت که ایرانرود میتواند بستری برای احداث نیروگاههای تولید برق پاک در مسیر خود باشد.
دغدغه شوری آب در طرح «ایران رود»
یکی از دغدغههای فعالان محیط زیست در مورد این طرح و اشکالی که همواره بر آن وارد آوردهاند، بحث شوری آب بوده است؛ حال آنکه امروزه با رشد فناوری و توسعه دستگاههای آب شیرینکُن که اکنون در نقاط زیادی از دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، این اشکال را باید از پیش برطرف شده دانست. در خصوص بستر کانال ایرانرود و نشت آب شور به سایر نقاط زمین نیز میتوان به مدد فناوری، بستری ایجاد کرد که از نشت آب به سطح زیرین زمینهای همجوار و شور شدن آنها جلوگیری کند.
مشکلات زیستمحیطی «ایران رود» قابل حل است ؛آب، آبادانی و« ایران رود» آب میآورد. اگر این را بپذیریم که اشکالات آبرسانی و محیطزیستی وارده بر طرح ایرانرود، قابل برطرف و مرتفع کردن هستند، باید پذیرفت که اجرای ایران رود حتی میتواند منشأ اقدامات مفید و ارزندهای در حوزههای آبرسانی به داخل ایران و محیطزیست نیز باشد و باعث ارتقای بسترها و شاخصهای زیستمحیطی شود؛ برای مثال رطوبتی که ایرانرود در مسیر خود ایجاد میکند، زمینه مساعدی برای درختکاری و ایجاد فضای سبز و گسترش سطح سبز کشور ایجاد میکند، یا همان طرحهای مرحوم فرزاد برای ایجاد دریاچه در چاله جازموریان، کویر لوت و دشت کویر.
در بررسی طرح ایرانرود، هرگز نباید از فرصتهای اقتصادی و توسعهای که از رهگذر ساخت ایران رود فراهم میشوند نیز غافل بود. برآورد کارشناسان، ایجاد دو میلیون فرصت شغلی در این طرح است و همچنین فرصتها و پتانسیلی که برای کارهای جانبی از جمله احداث نیروگاههای برق خورشیدی و آبی، گسترش فعالیتهای شیلاتی و کشاورزی به وجود میآیند نیز باید اضافه شوند. علاوه بر این احداث یک منطقه آزاد تجاری داخل ایران میتواند قلب اقتصادی برای کشورهای اطراف از جمله افغانستان و کشورهای آسیای میانه باشد.
«ایران رود» تنگه هرمزی دیگر
از نظر امنیتی نیز که بعضی کارشناسان احداث ایرانرود را خطری برای ایران میدانند، باید یادآور شد که ایران رود پس از احداث، یک شاهراه انرژی برای انتقال منابع انرژیهای فسیلی شمال ایران است و به نوعی میتوان آن را تنگه هرمز دوم برای ایران دانست.البته طرح ایران رود را نمیتوان خالی از اشکال دانست. همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، از زمان طرح و مطالعه ایرانرود تا امروز تفاوتهای زیادی در دنیا بهوجودآمده و جهان امروز و همچنین ایران، نیازهای خودشان را دارند. اگر بخواهیم که ایران رود را راهحلی برای بحرانهای خشکسالی و کم آبی ایران در نظر بگیریم، باید در نظر داشت که مسیر ایران رود از شرق ایران میگذرد و چند استان را بیشتر پوشش نمیدهد. همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، ایران رود طرحی جامع و چند بُعدی است. یکی از ابعاد ایرانرود که بیشترین ایرادات بر آن وارد بوده، بُعد زیست محیطی آن است که درارتباط با آن کارشناسان، خطر از بین بردن بخشی ازجنگلهای شمال ایران را هشدار میدهند و شاید بتوان گفت که این مشکل قابل اجتناب نیست. یکی دیگر از اشکالات ایران رود، بحث تفاوت سطح آب و پایینتر بودن آب دریای خرز از سطح آبهای آزاد و تفاوت ارتفاع زمین در دو نقطه شمالی و جنوبی کشور است که البته مرحوم فرزاد، الگوی کانال پاناما را راه حل این مشکل دانسته بود. هر چند که باید به بحران رو به خشکی رفتن خلیج گرگان اشاره کرد و ایران رود را راهکاری برای جلوگیری از این اتفاق تلخ دانست.
امابا توجه به گفتههای بالاتر این مقال و اشاره به دنیای امروز، میتوان طرح ایران رود را توسعه بخشید و جایگزین بهتری برای آن در نظر گرفت. با در نظر گرفتن کارکردهای دیگر ایران رود، به ویژه کارکرد ترانزیتی و ایجاد گذرگاهی برای حمل ونقل و نیز خشکسالی و کم آبی فراگیر در تمام سرزمین ایران، لزوم یک طرح تفضیلی و جایگزین برای طرح ایرانرود احساس میشود که هم از لحاظ آبرسانی به سایر نقاط کشور کارایی داشته و هم سایر جنبههای طرح ایران رود را نیز با وسعت بیشتری در دل خود جای داده باشد و به علاوه کارکردهای جدیدی را علاوه بر آنچه در ایران رود دیده شده بود، ارائه دهد.
گذرگاهی برای اقتصاد
یکی از تفاوتهای جهان امروز، ظهور قدرتهای تولیدی و اقتصادی در شرق و جنوب شرق آسیا به ویژه چین و هندوستان است که مقدار بسیاری از تولیدات و صادرات مورد نیاز جهان امروز را در دست دارند. روی دیگر این موضوع، نیاز همین کشورها به مواد اولیه و انرژی همچون نفتخام، فرآوردههای نفتی، پتروشیمی و گاز است و ایرانرود، گذرگاهی برای همین محصولات از کشورهای حوزه دریای خزر به این کشورهاست اما حجم کالای صادره از شرق و جنوب شرق آسیا به این کشورها نیز باید مدنظر باشد. حال علاوه بر صادرات انرژی، مواد اولیه و نفتی از این کشورها به شرق و جنوب شرق آسیا باید صادراتشان به اروپا و همچنین صادرات کالا از اروپا به این کشورها را نیز در نظر داشت. ایرانرود در صورت اجرایی شدن، باید در دنباله به مسیر فعلی کشتیرانی از خلیج فارس و دریای عمان به اروپا و مسیر تجارت از شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا منتهی شود که گذر از اقیانوس هند به دریای عرب و دریای سرخ و کانال سوئز و درنهایت دریای مدیترانه است.
«رود ابریشم» جایگزین ایران رود
در اینجا میتوان طرح جایگزین ایران رود را معرفی کرد و آن را «رود ابریشم» نامید. جاده ابریشم یا راه ابریشم، شبکه راههای بههمپیوستهای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را بههم و به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد؛ مسیری که تا سده پانزدهم میلادی بهمدت ۱۷۰۰ سال، بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا بود. یکی از پرترددترین و رایجترین مسیرهای راه ابریشم از بندر ترابزون در ترکیه و سپس گذر زمینی از ترکیه و ایران و سپس افغانستان تا چین بوده است. راه ابریشم مسیرهای آبی نیز داشته که همان مسیرهای دریایی امروز است. مساله غیر قابل انکار، نقش ایران بهعنوان یکی از اصلیترین گذرگاهها در مسیر راه ابریشم است که بعدتر در طول تاریخ با پیشرفتهای دریایی و هوایی از بین رفته است. حال ایران میتواند با احیای جایگاه تاریخی خود در مسیر راه ابریشم و تجارت جهانی، موقعیتی ممتاز و درآمدی سرشار برای خود ایجاد کند. ارتباط این مساله با طرح ایرانرود، این است که به جای اینطرح، طرح رودابریشم اجرا شود.
در طرح رود ابریشم، بخشی از مسیر از شرق و جنوب شرق آسیا به سمت غرب در همان مسیر اصلی دریانوردی طی میشود و سپس به جای گذر از دریای عرب و دریای سرخ و کانال سوئز، از راه ایران و ترکیه از بندر چابهار تا بندر ترابزون ترکیه از یک کانال کشتیرانی به طول 3200 کیلومتر به دریای سیاه گذر میکند. در واقع رود ابریشم، اتصال دو مسیر تاریخی زمینی و دریایی راه ابریشم به یکدیگر از طریق ایجاد یک کانال کشتیرانی با گذر از دو کشور ایران و ترکیه است. این مسیر در اولین ویژگی خود، ایجاد یک میانبر کشتیرانی و کاهش طول مسیر دریانوردی را به نصف، دارد که خود باعث صرفهجویی چشمگیری در زمان و هزینههای حملو نقل جهانی خواهد شد؛ حتی احداث این مسیر برای ایران نیز، باعث ایجاد یک راه تجاری شده و بهوسیلهآن هزینههای حمل و نقل داخلی کاهش محسوسی خواهد داشت.طرح رود ابریشم، توسعه طرح ایران رود است. اولین مزیت احداث رودابریشم، این است که کارکردها و فرصتهایی که بابت آبرسانی و توسعههای زیستمحیطی از ایران رود انتظار رفته است، در بخش بیشتری از ایران فراهم میآیند و استانهای بیشتری از منفعتهای پروژه بهرهمند میشوند.
«رود ابریشم»، دروازه تجارت با شرق و غرب دنیا
مزیت بعدی رود ابریشم نسبت به ایرانرود، گسترش فرصت ترانزیتی است که نه فقط تجارت از کشورهای حاشیه دریای خزر و آسیای میانه به سایر دنیا بلکه تجارت شرق و غرب دنیا را نیز دربرخواهدداشت. دیگر مزیت این طرح، مسائل منطقهای و سیاسی است که با توجه به ایجاد منفعتی مشترک و دایمی برای کشورهای ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر اصلی منطقه، صلحی پایدار برای منطقه به ارمغان میآورد. از سوی دیگر، درخصوص بُعد امنیتی طرح رود ابریشم باید گفت که ایران و ترکیه همزمان شاهراه و گذرگاه تجارت دنیا از شرق به غرب و بالعکس شده و امنیت این دو کشور برای تمام دنیا یک دغدغه خواهد شد. یکی دیگر از مزیتهای رود ابریشم، این است که اگر با احداث ایران رود، فرصت ساخت تنها یک منطقه اقتصادی در شرق ایران ایجاد میشد اما با اجرای رود ابریشم، فرصت احداث حداقل دو منطقه اقتصادی، یکی در شرق ایران به منظور پوشش دادن کشورهایی مانند افغانستان، ترکمنستان، تاجیکستان و دیگری در غرب ایران برای پوشش دادن کشورهایی مانند عراق، آذربایجان، ارمنستان و غیره خواهد بود. ایران با این روش نبض تپنده تجارت در منطقه میشود، خواه تجارت نفت و فرآوردههای نفتی و انرژی، خواه تجارت کالا. اگر با اجرای ایران رود، میتوان آب را در شرق ایران جاری ساخت و دریاچههای جازموریان و کویر لوت و دشت کویر را ایجاد کرد، با اجرای رود ابریشم میتوان در غرب ایران نیز دریاچههایی را ایجاد کرد و همچنین فرصت آبرسانی به دریاچه اورمیه و نجات آن را برای همیشه فراهم آورد. یکی دیگر از کارکردهای رود ابریشم که در ایران رود وجود ندارد، فرصت ایجاد بسترهای گردشگری دریایی از اروپا به ایران است و گردشگران میتوانند با سفرهای دریایی به ایران وارد شده و به صورت ترکیبی با استفاده از راههای جادهای و ریلی در اقصی نقاط ایران گردش کنند.
رود ابریشم به دریای خزر متصل نمیشود و هر ایرادی که کارشناسان در طرح ایران رود از این بابت عنوان کرده بودند، در طرح رود ابریشم رفع میشود. برای تجارت کشورهای حاشیه دریای خزر نیز میتوان با ایجاد بنادر داخلی، لولهگذاری نفتی و احداث بزرگراه و مسیرهای ریلی، راه تجارت این کشورها را فراهم کرد. رود ابریشم، نه فقط مسیر تجارت شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا بلکه به دلیل کوتاهی طول راه، مسیر تجارت کشورهای حاشیهخلیج فارس و دریای عمان به اروپا و بالعکس نیز خواهد بود. با احداث رود ابریشم، تغییراتی اساسی در جغرافیای سیاسی منطقه صورت خواهد گرفت و کشورهایی مانند افغانستان، تاجیکستان و ارمنستان که محصور در خشکی هستند، از طریق ایران به آبهای آزاد جهان دست پیدا میکنند. این را نیز باید در نظر داشت که ایران هنوز از منابع نفتیاش در دریای خزر بهرهبرداری نکرده است و هر زمان که استخراج نفت شمال آغاز شود، خود ایران نیز در صورت اجرایی شدن رود ابریشم، فرصت انتقال کم هزینه و سریعتر نفت شمال را خواهد داشت.
هر چند که طرح رود ابریشم، بسیار رویایی به نظر میرسد اما برای اثبات کارآمدی و نیاز به آن، بد نیست نگاهی به طرحی که دولت چین در روزهای ۱۴ و ۱۵ مه ۲۰۱۷ میلادی تحت عنوان «راه ابریشم جدید» رونمایی کرد، داشته باشیم. در این طرح، چین با حجم سرمایهگذاری 900 میلیارد دلاری، مسیرهای تجاری خود را از طریق راههای آبی، جادهای و ریلی با گذر از 60کشور جهان از جمله ایران و ترکیه به تمام دنیا متصل میسازد. حال باید توجه شود که طرح رود ابریشم با مشارکت تنها دو کشور ایران و ترکیه، چه کارایی برتری حتی نسبت به طرح راه ابریشم جدید چین خواهد داشت. این موضوع میتواند انگیزهای برای جلب مشارکت چین در سرمایهگذاری و ساخت رود ابریشم نیز شود. البته برای این کار لازم است که دو کشور ایران و ترکیه با یکدیگر به تفاهم در اجرای این طرح برسند و هر دو جایگاه تاریخی خود را به عنوان یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت و تجارت جهانی احیا کنند.
هدف اصلی رود ابریشم، احداث یک مسیر ترانزیتی بینالمللی است و با اجرای این طرح، آبرسانی به تمام ایران ممکن خواهد شد و عطش ایران تشنه، فرو خواهد نشست؛ علاوه برآن در این طرح، فرصتهای شغلی بسیاری در حوزههای تجاری، دریانوردی، کشاورزی، گردشگری، صنعتی، انرژی و بسیاری کارهای نوآورانه دیگر فراهم خواهد شد. با در نظر گرفتن حجم زمینهای بایر در سرتاسر ایران که با رساندن آب، امکان کشت در آنها فراهم خواهد شد، ایران نه تنها از واردات محصولات راهبردی و پایه کشاورزی همچون گندم، علوفه و دانههای روغنی بینیاز میشودبلکه خود یکی از صادرکنندگان عمده این محصولات خواهد شد.
رود ابریشم، پایانی بر نگرانی آینده ایران خواهد بود. درآمد ترانزیتی رود ابریشم به علاوه فرصتهای شغلی ممکن در کنار آن، به هر نگرانی در حوزه اقتصادپایان میدهد. آبرسانی از طریق رود ابریشم، نگرانیها برای آینده آبی ایران و جنگهایی که که ممکن است بر سر آب واقع شود،از بین میبرد.