احتمال کودتای آمریکایی در ایران
شصت و پنج سال پیش، ایالات متحده آمریکا، دولت دموکراتیک دکتر مصدق را سرنگون کرد، دیکتاتوری را مجددا باز گرداند و ایرانیان را برای ۲۵ سال آینده تحت انقیاد درآورد. در حال حاضر گروه “Action Group” آرزوی انجام این کار را از طریق فشار، اطلاعات غلط و عوامفریبی دارد. اما تحلیلها نشان میدهد که این صرفا یک آرزو است و با واقعیت فاصله زیادی دارد.
به گزارش اقتصادنیوز، اسپوتنیک با دکترسید محمد مرندی رئیس گروه مطالعات آمریکا دانشکده مطالعات جهان، عضو هیأت علمی دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران در خصوص احتمال کودتای آمریکایی در ایران به گفتگو نشست.
پرسش:وضعیت کنونی در ایران چه فرقی با زمان کودتا در دوران مصدق دارد؟
پاسخ: به نظر من الان از جهات مهمی با آن دوره شباهت چندانی ندارد. تلاش های آمریکا شبیه همان موقع است- تحریم نفت و جنگ روانی. در آنموقع رادیو بی بی سی بود و الان هم تلویزیون بی بی سی و شبکه های فارسی زبان و سایت ها که مورد حمایت مالی غرب هستند و هزاران نفر که در فضای مجازی با استفاده از هویت های متعدد صبح و شب علیه ایران جنگ روانی انجام می دهند، از منافقین گرفته تا سلطنت طلب ها و اسرائیلی ها با حمایت مالی گسترده، همان نقشی که بی بی سی فارسی در آن دوره ایفا می کرد و برخی از روزنامه های داخلی در زمان دولت دکترمصدق که مورد حمایت غرب بودند، این ها همان کار را می کنند. بالاخره آنموقع آمریکایی ها پول خرج می کردند الان هم پول خرج می کنند. ولی الان وضع خیلی فرق کرده است. رهبری ایران با دکتر مصدق خیلی متفاوت است.
اولا یکی از خطاهای آقای مصدق این بود که ساده لوح بود و به آمریکا حسن ظن داشت و این کار دست خودش و کشور داد. از طرفی آقای مصدق هم تلاش کرد تا سلطنت فاسد حامی غرب را حفظ بکند که آنهم کار دست همه ما داد. و همچنین دکتر مصدق رهبران و سیاسیون دیگر آن زمان را علی رغم دشمن مشترک خارجی کمتر تحمل می کردند و انحصارطلبی می کرد و رقبا و سیاسیونی را که دیدگاه متفاوت داشتند را حذف می کرد. این باعث انزوای ایشان شد و آمریکا از این شکاف های متعدد داخلی استفاده کرد.
الان رهبری و رهبران کشور اصلا ساده لوح نیستند و کلا نسبت به آمریکا بدبین هستند. و از این جهت متفاوت هستند و براحتی فریب آمریکا را کسی نمی خورد. اکثر آنهایی هم که باصطلاح مقداری خوشبین تر بودند الان بعد از مذاکرات و برجام و عدم عمل اوباما به برجام و بعد ترامپ با وضعیتی که دارد، هم متوجه شدند که نمی شود به آمریکا اعتماد کرد و به وابسته های امریکا اعتماد نمی کنند.
بهرحال رهبری در این خصوص خیلی هنرمندانه عمل می کند. در این دو سه دهه گروه های مختلف که خیلی با هم تنش و تفاوت فکری دارند، عموما کنار هم قرار دارند. دیدیم که تمام روسای سه قوه در این سالها کل دوره هایشان را گذرانده اند، از آقای رفسنجانی تا خاتمی، احمدی نژاد تا آقای روحانی، روسای مجلس و روسای قوه قضائیه، همه دوره های کامل را گذرانده اند و بعد کنار رفتند.علیرغم اینکه روسای قوه ها با روسای قبلی و دیگر قوه ها تفاوت دیدگاه داشتند، ولی همیشه ثبات و آرامش توی حاکمیت بوده است.
عامه مردم به نظر من نسبت به آن دوره خیلی آگاه تر و فهمیده تر هستند و با همه مشکلاتی که در داخل کشور هست، مردم میدانند که نیت آمریکا نسبت به کشور چیست و می دانند که قصد آمریکا متزلزل کردن کشور است. اصلا اگر آمریکایی ها در میان مردم نفوذ زیادی داشت، اینقدر تلاش نمی کردند که به مردم فشار بیاورند و آنها را هم در دوران اوباما و ترامپ با بدترین تحریم ها و سخیف ترین ادبیات و خشن ترین تحریم ها مواجه کنند.
پرسش: پس در اینصورت ایران واقعا نباید نگران این وضعیت باشد؟
پاسخ: دغدغه که همیشه باید داشت. نسبت به مشکلات کنونی قطعا باید دغدغه داشت، ولی نسبت به ثبات کشور من تردیدی ندارم. امکان دارد جایی آشوبی بشود و قطعا مشکلات اقتصادی مردم خیلی آزاردهنده هست، امکان دارد سوء استفاده مدیریت در جاهایی باشد، فساد جاهایی باشد، مشکلات هست و خواهد بود، ولی فکر می کنم بتدریج دید دولت در برخورد با مشکلات اصلاح بشود. ولی بطور کلی مشروعیت نظام از دید عامه مردم کاملا سرجای خود هست و فکر میکنم بدبینی نسبت به آمریکایی ها اگر نگویم بیسابقه است، کم سابقه است. لااقل در این سی سال اخیر، بدبینی نسبت به دولت آمریکا بیسابقه است، حتی نسبت به خود آمریکا. برای اولین بار در نظرسنجی ها می بینیم که اکثریت مردم نسبت به کشور آمریکا نگاه مثبتی ندارند، چه برسد به دولت آمریکا. در دو — سه دهه اخیر این نگاه به مردم آمریکا منهای دولت یک پدیده جدید است. در هر حل من نسبت به ثبات کشور تردیدی ندارم.
پرسش:آمریکایی ها از چه ابزار دیگری به غیر از تحریم می توانند در تأثیرگذاری بر ایران استفاده کنند؟
پاسخ: آمریکائی ها بالاخره ازهر ابزاری که بتوانند استفاده کنند استفاده خواهند کرد. همانطور که دیدیم، مثلا در سوریه، می دانیم که دولت سوریه سلاح شیمیایی استفاده نکرد ولی آمریکایی ها اجازه میدهند که گروه هایی مثل القاعده، جیش الاسلام و گروه های وهابی دیگر، باصطلاح عملیات شیمیایی را به اسم دولت سوریه انجام بدهند و بعد آمریکایی به بهانه حمله شیمیایی از سوی دولت سوریه موشک می زنند و انتقام از ملت سوریه می گیرند. آمریکایی ها هیچگونه اصول اخلاقی ندارند که رعایت بکنند، کشورها را نابود می کنند، مثل عراق، یمن، افغانستان و لیبی. جنگ های داخلی درست می کنند، مثل سوریه و از مستبدین تند و افراطی مثل عربستان و امارات حمایت می کنند و در مناطق دیگرمثل ترکیه و مصر از کودتای سخت همایت می کنند یا ازکودتای نرمی که توی برزیل اخیرا دیدیم. دخالت هایی که ترامپ اخیرا در مسائل آفریقای جنوبی کرده است و یا جنگ اقتصادی علیه ترکیه نیز نمونه های دیگری است. آمریکا هرکاری که بتواند بکند می کند، اما بالاخره ایران یک کشور قدرتمند است و متحدین بسیار قدرتمندی در سراسر منطقه دارد و برخی کشورهای قدرتمند جهان هم به ایران نزدیک هستند، چون آنها هم می دانند که همانجوری که ایران مورد هدف است آنها هم هدف هستند. آمریکایی ها هیچ کشور مستقل و رقیبی را تحمل نمی کند. آمریکایی ها هیچ اصولی را رعایت نمی کنند نه در تحریم، نه در مسائل نظامی ونه درتلاش برای ایجاد جنگ های داخلی، اختلافات قومی، نژادی و دینی.
ولی این تهاجم همزمان به کشورهای مختلف، یک نوع همگرایی بین کشورهای مختلف ایجاد کرده است و نفود نرم آمریکا در دنیا بشدت کاهش یافته است و به خاطر جنگ هایی که از سال 2001 کرده اند محدودیت زیادی در حوزه نظامی دارند. دست آمریکا تا حدودی بسته است و تنها ابزاری که توی دست آمریکا مانده است، ابزار اقتصادی و باصطلاح موسسات اقتصادی و مالی و دلار است که استفاده از این ابزار باعث آن شده است که کشورهای دیگر به فکر این بیفتند که از دلار کمتر استفاده بکنند و موسساتی را بوجود بیاورند که مستقل از آمریکا باشند، بنابراین در بلند مدت، همین کار آمریکایی ها به ضرر خودشان هم خواهد بود.
کودتای 28 مرداد (همان عملیاتی که در آمریکا «آژاکس» نام گرفت)، کودتایی بود که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (SIS (و سازمان «سیا» آمریکا و با همراهی ارتش شاهنشاهی ایران بر ضد دولت دکتر محمد مصدق به وقوع پیوست.
طرفداران محمدرضا پهلوی، نخستوزیر وقت را به نقض قانون اساسی مشروطه متهم و از برکناری او توسط شاه با همراهی ارتش دفاع کردند.
دولت مصدق که با پافشاری برای بدست گرفتن کنترل کامل منابع نفتی کشور چالش با دولتهای غربی را به جان خریده بود، سرانجام در 19 اوت سال 1953 از طریق کودتای نظامی با درخواست مستقیم انگلستان و دخالت مستقیم افسران اطلاعاتی آمریکا و نفرات لجستیک سفارتخانه آمریکا و حمایت دولت ایالات متحده آمریکا سرنگون شد.
همچنین دکتر فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در خصوص احتمال تکرار همان سناریو در ایران به سوالات پاسخ داد.
پرسش: آیا تکرار چنین سناریویی در ایران کنونی ممکن خواهد بود؟
پاسخ: کودتا که نه، اینکه در ارتش ایران یا نیروهای نظامی بخواهند تحت فرمان آمریکا یا انگلیس یا کشور دیگری در ایران کودتا کنند، این حالت را نداریم. دلیلی هم که در زمان شاه کودتا شد این بود که رده های بالایی نیروهای نظامی شاه تربیت شده آمریکایی ها بودند و خود شاه تربیت شده آمریکا و انگلیس بودند. در نهایت نفوذ در ارتش شاه برای آمریکایی ها و انگلیسی ها راحت بود. ارتشی که الان در ایران وجود دارد، سپاه پاسداران و اینها، تربیت شده داخلی هستند و متعلق به مردم ایران هستند و ارتشی که مردمی است هیچوقت برعلیه مردم خودش کودتا نمی کند. این نکته اول، نکته دوم اینکه آمریکایی ها علاقمند به تغییر حکومت ایران هستند. به این معنی که معتقدند منافع اشان را در منطقه غرب آسیا با وجود دولتی مثل دولت ایران نمی توانند بصورت صد در صد تأمین بکنند. علاقمند هستند در ایران حکومتی باشد مثل همان حکومت کودتایی شاه. در نهایت با توجه به بودجه سال 2017 آمریکا، اسمش را کودتا یا تغییر حکومت نمی گذارند بلکه اسمش را می گذارند «برنامه های دمکراسی». منتها برنامه های دمکراسی برای کشورهایی تعریف شده است که آمریکایی ها با آنها مشکل دارند، مثل ایران، مثل روسیه و مثل چین، برای کشورهایی که هیچ بویی از دمکراسی نبرده اند، مثل رژیم سعودی، امارات و مثل کشورهایی که پادشاهی و دیکتاتوری صد در صد هستند، بودجه ای برای ترویج دمکراسی در آنجا نمی بینیم. ولی برای ایران و کشورهایی که آمریکایی ها با آنها مشکل دارند بودجه هست و این هم واقعا ترویج دمکراسی نیست. ترویج استقلال حکومتی هست که مورد نظر آمریکایی هاست و با توجه به آن تجربیات کودتا، مردم ایران هم مواظب آمریکایی ها و حرکت های مسئولین آمریکایی و مستبدین آمریکایی ها هستند و از این جهت این نوع دوم تغییر حکومت هم به نظر بنده موفق نخواهد بود.
پرسش: پس می توان گفت که وضعیت کنونی در ایران با زمان مصدق فرق دارد؟
پاسخ: بله، ایران الان کشور قدرتمندی است. در آنموقع ایران کشور وابسته ای بود. در آن موقع آمریکایی ها در ایران سفارت داشتند، نفوذ داشتند. الان چهل سال است که آمریکایی ها در ایران سفارت ندارند. نفوذشان بمراتب کمتر است. مردم ایران جمعیت باسوادتری هستند، جمعیتی هستند که متوجه اهمیت استقلال شده اند، مردم ایران جمعیت هوشمندی هستند. سال 1953 که در ایران کودتا اتفاق افتاد، ایران کشور ضعیف تری بود، ایران کشور تحت سلطه ای بود. الان با توجه به شرایط فعلی ایران، آمریکایی ها اصلا موفق به کودتا نمی شوند و موفق به تغییر حکومت ایران هم نخواهند شد.
پرسش: آیا وضعیت کنونی که در منطقه و جهان در رابطه با ایران شکل گرفته است، مثلا تحریم ها، باید موجب نگرانی ملت و دولتمداران ایران بشود؟
پاسخ: هدف تحریم ها این است که مردم ناراضی بشوند، به خیابان بیایند، تظاهرات بکنند تا آن تغییر حکومت اتفاق بیفتد. منتها این فشارها را که مردم ایران می بینند، متوجه هستند که دولت آقای روحانی سعی خودش را برای کاهش تنش با آمریکا و حفظ روابط با آمریکا کرد. این چیزها را مردم متوجه می شوند و اگر هم در حوزه تحریم مشکلی می بینند، این را تقصیر آقای ترامپ می گذارند و نه آقای روحانی و مسئولان کشوری. منطقه هم وضعیتش به گونه ای است که پروژه هایی که آمریکایی ها و هم پیمانان آمریکایی ها داشتند، محقق نشده است. آمریکایی ها گفتند دولت اسد باید سرنگون بشود، این اتفاق نیفتاده است. آمریکایی ها در یمن دارند با رژیم سعودی در کشتن روزانه بچه های یمنی همکاری می کنند. هفته ای نیست که در یمن بچه ای کشته نشود. بمباران و بلوکه کردن یمن و تحریم اقتصادی نتیجه اش بیماری و گرسنگی در آن کشور است. آمریکایی ها در این موضوع همراه و همسو با رژیم سعودی هستند. منتها سیاست آنها موفق نبوده است و حتی همپیمانان آمریکا در منطقه هم با هم مشکل دارند. مثلا ترکیه با اینکه سالها هم پیمان آمریکا بوده، ولی الان متوجه شده است که آمریکایی ها در راستای منافع مردم ترکیه هیچوقت گام برنداشته اند و در آینده هم گام برنمی دارند. ترکیه به نظر می رسد که بدنبال سیاست خارجی مستقل تری هست. رژیم صهیونیستی هم که مشکلات خودش را دارد، حکومت آپارتایدی که در آنجا ایجاد شده است بعید است که بتواند خیلی دوام بیاورد.
وضعیتی که ما در منطقه داریم این است که ایران جزو کشورهای قدرتمند منطقه است و یکسری کشورهای منطقه دوستان ایران هستند مثل سوریه و لبنان و یکسری هم کشورهای دیگر علاقمند به فشار بیشتر روی ایران هستند مثل اسرائیلی ها و سعودی ها که برای فشار بر ایران هم اتفاق و هم پیمان هستند. منتها کارهای آنها موفق نشده است و دولت آمریکا هم مشکلات زیادی دارد. حرفی که آقای ترامپ زده بود که 7 تریلیون دلار هزینه ای که آمریکایی ها در خاورمیانه کرده اند، هزینه درستی نبوده، این حرف نگاه اکثریت مردم آمریکا هم هست. در نهایت سیاست های آمریکا در منطقه، در غرب آسیا موفق نبوده و موفق نخواهد بود.
پرسش: آمریکایی ها در این رابطه به غیر از تحریم از چه ابزار دیگری می توانند استفاده کنند؟
پاسخ: در کنار تحریم، عملیات روانی هم هست. یکسری رسانه هایی ما داریم که توسط آمریکا و انگلیس اداره می شوند. بر خلاف کاری که شما می کنید، کار حرفه ای خبرنگاری، این رسانه ها دنبال تبلیغاتی هستند که در نهایت منجر به رسیدن به همان هدف هایی بشود که آنها در کودتای 28 مرداد از آن اهداف حمایت می کردند. استقلال حکومت دیکتاتوری که منافع آمریکا و انگلیس را تأمین بکند و برخلاف منافع مردم ایران حرکت بکند.
از این جهت به نظر می رسد که آمریکایی ها در این 65 سالی که از کودتای 28 مرداد می گذرد، هیچ چیزی در حوزه اینکه چطور باید با ایران برخورد بکنند، یاد نگرفته اند. از این جهت به نظر می رسد که این سیاست آمریکا علیه ایران نه تنها در قبل جواب نداده است اصلا جواب هم نخواهد داد و اینکه چرا آمریکایی متوجه نشده اند، این هم سوالی است که شما باید بپرسید. پس گزینه دومی که آمریکایی ها دارند ابزار تبلیغاتی است تا علیه مردم ایران استفاده کنند. ولی خوب در این چهل سال گذشته هم خیلی از مردم ایران متوجه شده اند که هدف آمریکا، نیت آمریکا برای ایران خیر نیست. از این جهت این تبلیغات تأثیر ندارد