اجلاس G20 زیر سایه ترامپ؛ بازگشت او چه معنایی برای ایران و جهان دارد؟
رهبران جهان این هفته در اجلاس سران گروه ۲۰ در ریو دو ژانیرو گرد هم آمدهاند. با اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، در این اجلاس حضور ندارد، سایه سیاستهای او بر گفتوگوها و نگرانیهای کشورها و شرکتها سنگینی میکند. پرسشی که ذهن بسیاری را مشغول کرده این است: «بازگشت ترامپ چه پیامدهایی خواهد داشت؟»
سیاست خارجی ترامپ: انتخابها و انتصابها
بازتاب– طبق تحلیل ایان برمر، استاد علوم سیاسی و رئیس گروه اوراسیا در نشریه فارین پالیسی، سیاست خارجی در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ احتمالاً سختگیرانهتر خواهد شد، بهویژه در قبال چین، حمایت از اسرائیل و تعامل با روسیه.
انتخاب افرادی چون پیت هگست بهعنوان وزیر دفاع، با وجود فقدان تجربه مدیریتی، یا مت گیتس بهعنوان دادستان کل، باعث نگرانی کارشناسان شده است. تولسی گبرد، گزینه مدیریت اطلاعات ملی، نیز به دلیل اظهارات جنجالیاش با انتقادات زیادی روبهروست. این انتخابها میتوانند ثبات و حاکمیت قانون را به چالش بکشند.
تأثیر بر کسبوکارهای جهانی
در کوتاهمدت، فضای کسبوکار آمریکا تحت تأثیر سیاستهای مالی گسترده و کاهش مقررات بهبود خواهد یافت. صنایعی مانند فناوری، نفت و گاز، و رمزارزها از این تغییرات منتفع خواهند شد.
با این حال، سیاستهایی چون تمدید کاهش مالیاتها و افزایش تعرفهها میتواند چالشهایی برای اقتصاد جهانی ایجاد کند. ارزش دلار احتمالاً تقویت میشود، اما این امر به ضرر اقتصادهای نوظهور خواهد بود.
سیاستهای تجاری و تعرفهها
ترامپ سیاست تعرفهای را بهعنوان ابزاری کلیدی برای مذاکرات تجاری و تقویت تولید داخلی در آمریکا میبیند. تعرفههای ۲۰ درصدی بر واردات عمومی و ۶۰ درصدی بر کالاهای چینی در دستور کار او قرار دارد. این سیاستها میتوانند به خروج شرکتها از بازار چین و تسریع روند انتقال زنجیره تأمین به خارج از این کشور منجر شوند.
مسائل مهاجرتی
ترامپ قصد دارد با مهاجرت غیرقانونی بهطور جدی مقابله کند، حتی با وجود پیامدهای اقتصادی این سیاست. اخراج مهاجران غیرقانونی در ایالتهای محافظهکار محبوبیت دارد، اما ممکن است در ایالتهای لیبرال نیز حمایتهایی جلب کند.
سیاست در قبال چین
در حالی که چین با چالشهای اقتصادی شدید مواجه است، ترامپ احتمالاً فشار بیشتری بر این کشور وارد خواهد کرد. روابط چین و آمریکا میتواند به توافقاتی منجر شود که در گذشته، به دلیل مواضع ایدئولوژیک دولت بایدن، امکانپذیر نبود. ترامپ، برخلاف بایدن، به مسائل حقوق بشری و سیاسی داخلی چین اهمیتی نمیدهد و تمرکز او بر منافع اقتصادی است.
وضعیت اوکراین و روسیه
در موضوع اوکراین، تحلیلگران معتقدند که ترامپ ممکن است تلاش کند به یک آتشبس موقت دست یابد، حتی اگر این به معنای از دست دادن بخشی از خاک اوکراین باشد. نقش ناتو در این معادله کاهش خواهد یافت، اما حمایت برخی کشورهای اروپایی از اوکراین ادامه خواهد داشت.
خاورمیانه و ایران
در مورد ایران، امکان افزایش حملات علیه این کشور وجود دارد، اما احتمال دستیابی به یک توافق جامعتر هستهای نیز مطرح است. سیاست ترامپ در این منطقه ممکن است ترکیبی از فشار و مذاکره باشد.
یکی از سناریوهای مطرح، تلاش ترامپ برای دستیابی به یک توافق هستهای جدید است که نسبت به برجام شرایط سختگیرانهتری برای ایران داشته باشد. این توافق ممکن است محدودیتهای بیشتری در برنامه موشکی ایران و حضور منطقهای آن اعمال کند. اما سوال این است که آیا ایران با چنین شرایطی موافقت خواهد کرد یا خیر؟
اگرچه سیاست کلی ترامپ در برابر ایران بر اساس فشار اقتصادی و نظامی خواهد بود، او ممکن است از تاکتیکهای غیرمنتظره برای دستیابی به توافق استفاده کند. دیدار مقامات ایران با شخصیتهای غیرسیاسی نظیر ایلان ماسک، نشاندهنده احتمال بررسی گزینههای جایگزین در دیپلماسی است.
در نهایت بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند نظم جهانی را دگرگون کند. او آماده است هنجارهای سنتی ایالات متحده را کنار بگذارد و به دنبال سیاستهایی باشد که منافع اقتصادی و داخلی آمریکا را در اولویت قرار دهد. این رویکرد، اگرچه در کوتاهمدت ممکن است برای بازارها جذاب باشد، اما در بلندمدت پیامدهای نامشخصی برای روابط بینالمللی خواهد داشت.