اجرای حکمهای شلاق یا زندان مجازاتهای قرون وسطایی است
یک روانشناس گفت: در مجازاتی که برای مجرم اعمال میشود باید تغییر روحیات فرد مجرم و یا در مواردی تامین حقوق فرد دیگری که حقی از او ضایع شده است، مد نظر قرار گیرد. بنابراین در مواردی اجرای حکمهایی مثل شلاق یا زندان مجازاتهای قرون وسطایی است.
دکتر مصطفی تبریزی در گفتوگو با ایسنا، در ارتباط با چگونگی فرهنگسازی مجازاتهای جایگزین در کشور توضیح داد و گفت: از زمانهای گذشته تا کنون، ماهیت و هویت بشر ساختارهای اجتماعی و مناسبات سیاسی دچار تغییرات بسیاری شده است و به همین نسبت تمام مواردی که به انسان مربوط میشود نیازمند تغییرات جدی و اساسی است که یکی از این تغییرات به روز کردن مجازاتهایی است که اعمال میشود.
وی ادامه داد: لزوما نمیتوان و نباید در روزگار نوین مجازاتهایی را اعمال کرد که در زمانهای گذشته هم به همین گونه انجام میشده و هر چقدر که این مسئله را برای مردم تشریح و تبیین کنیم مقدمات فرهنگسازی آن را آغاز کردیم.
وظیفه رسانه فرهنگ سازی حکمهای جایگزین در ذهن مردم است
تبریزی با تاکید بر وظیفه رسانه بر فرهنگ سازی حکمهای جایگزین در ذهن مردم گفت: اگر این مفهوم در رسانههای گروهی بیشتر مطرح شود افراد آگاه شده و فرهنگی که پذیرای این تغییر باشد در جامعه شکل میگیرد.
به عقیده این روانشناس، با نگاه به تغییرات تاریخی و تحولات اجتماعی میتوان به این درک رسید که مجازاتهای ما در جامعه نیازمند تعویض و تغییر هستند.
وی درباره بررسی متفاوت مجازات از دیدگاه روانشناسی گفت: اگر فردی مرتکب جرمی شود تمام تقصیر بر دوش فرد مجرم نیست. حتی اگر شخص مرتکب قتلی شده باشد به دلیل دلایل و شرایطی که در کنار هم جمع شدهاند نتیجه آن وقوع حادثه یا جرمی میشود.
این روانشناس ادامه داد: باید به گذشته فرد نگاه کرد و بررسی کرد که فرد چقدر تحت فشارهای اجتماعی بوده و یا تحت تاثیر چه اتفاقات و معضلاتی بوده است. بنابراین در مجازاتی که اعمال میشود باید تغییر روحیات فرد مجرم و یا در مواردی تامین حقوق فرد دیگری که حقی از او ضایع شده است، مد نظر باشد. بنابراین در مواردی اجرای حکمهایی مثل شلاق یا زندان مجازاتهای قرون وسطایی است.
وی افزود: برای مثال در مجازات شلاق شخصی تحقیر میشود و در صورت مجازات در ملاء عام این تحقیر بیشتر شده و عقدههای بیشتری هم در درون او شکل میگیرد و اگر هم دیگر به سمت آن جرم نرود به دلیل ترس وی از حکم است نه اینکه هویت و ماهیت او تغییر کرده باشد؛ اما اگر فرد مجرم را روان درمانی کنیم و به وی کمک کنیم که فارغ از شرایطی که در انجام جرم تأثیر گذار بوده است، خود حقیقی و با ارزشش را بیابد و سپس با توضیح جرم برای او مجازاتهای جایگزینی در نظر بگیریم تا با نتیجه بهتری روبرو شویم.
تبریزی درباره ارتباط فرهنگسازی برای کار و کاهش میزان جرم، گفت: فردی که کار میکند فارغ از نوع کار محترم است. در مواردی ما بعضی از نسبتهای کاری را فحش تلقی میکنیم. مثل زمانی که به فردی که بار حمل میکند نسبت «حمال» را میدهیم اما حمال فحش نیست چون اگر روزی باربر در جامعه ما نباشد کار تمام افراد جامعه به نوعی لنگ میشود.
وی در پایان گفت: در جامعه امروزی بیکار و اختلاس گر باید فحش محسوب شود. نه افرادی که کار میکنند و محترم هستند.