ابوالحسن داودی: کمدی را جدی نگرفتیم
ابوالحسن داودی با تاکید براینکه ژانر کمدی در سینمای ایران هیچگاه جدی گرفته نشده است، گفت: برای ساخت یک فیلم پرمخاطب با کیفیت استاندارد باید از سد سانسورهای متعدد رد شد و برای اینکه فیلمی ساخته شود که هم رنگ و بوی سفارشی نداشته باشد و علاوه بر استقبال مخاطب، سلیقه فرهنگی مردم را نیز ارتقا دهد، به یک استراتژی بلندمدت نیاز است.
این کارگردان سینما که فیلمهای کمدی و اجتماعی متعددی ساخته و از «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» او بهعنوان یکی از کمدیهای موفق سینما یاد میشود و این روزها هم کمدی «هزار پا» را بهعنوان یکی از پرفروشترین فیلمهای سینما روی پرده دارد درباره وضعیت اکران فیلمهای اجتماعی در میان تعداد زیاد فیلمهای کمدی و اینکه تمایل بسیاری از کارگردانها به ساخت آثار کمدی بیشتر است، بیان کرد: این مساله، مشکل امروز و دیروز نیست بلکه مشکلی اساسی است که شاید ناشی از یک نقطه ضعف بزرگ در سینمای ماست؛
آن هم اینکه متاسفانه سینمای ما بیشتر از آنکه شبیه یک صنعت باشد، غالبا پروسهای تک محصولی با اهداف به شدت کوتاه مدت است و بهلحاظ استراتژی اقتصادی نیز، ترسیده و محافظهکار است. بنابراین نباید انتظار داشت که موفقیتِ -گاه حتی تصادفی- یک فیلم به کلی مسیر این سینما را دچار اعوجاج نکند، چرا که مدیریت دولتی و سیاسی سینما هم متاسفانه توان محاسبه و درک و برنامهریزی مدوّن و درازمدتی را خارج از چهارچوبهای سیاسی یا دولتیاش ندارد.
او ادامه داد: اشکال سینمای ما این است که بهدلیل همین تک محصولی بودن و صنعتی نبودن، فقط دولت برای آن تصمیم میگیرد، آن هم تصمیماتی بر مبنای آزمون و خطا و صنف هم بهدلیل ساختار غیراصولی و فرسوده یا نمیتواند تاثیری در این سیکل معیوب داشته باشد یا اگر هم تصمیمی بگیرد عملا در تولید، نافذ نیست چون بیش از ۹۰ درصد تهیهکنندگان ما کسانی هستند که به زحمت فیلمی را تولید میکنند و اگر شانس یارشان باشد و بتوانند فیلم خود را به مخاطب محدودش عرضه کنند قادر خواهند بود برای ساخت فیلم بعدی اقدام کنند.
به بیان دیگر برای جذب مخاطب واقعی این سینما هیچ استراتژی و برنامهریزی مدونی وجود ندارد.کارگردان «جیببرها به بهشت نمیروند» گفت: براین اساس وقتی یک فیلم در هر ژانری موفق میشود، اقبال بدون برنامه به آن هم زیاد میشود. همچنان که در خیلی از دورهها دیدهایم فیلمهای اجتماعی یا ملودرامهای موفق نیز چنین وضعیتی داشتند و یکباره ژانرهای مختلف بهدنبال موفقیت یک یا دو فیلم رشد کردند و آنقدر پیشپا افتاده تکرار شدند که دوباره به کما رفتند.
داودی اضافه کرد: برای ساخت فیلم پرمخاطب خوب، حال چه کمدی باشد و چه اجتماعی یا ژانرهای دیگر، عامل اصلی موفقیت نزدیکی به ذهنیت واقعی مردمی است که طالب اینگونه فیلمها هستند و اتفاقا برای این موضوعات فیلمساز باید زحمت و سختی بیشتری را بکشد تا به نتیجه برسد.
برای ساخت یک فیلم خوب باید طوری کار کرد که مخاطب احساس کند فیلمی که انتخاب کرده، به نیازهایش پاسخ میدهد.کارگردان فیلمهای «زادبوم» و «تقاطع» در پاسخ به اینکه آیا همین دلایل باعث شد خودش سراغ ساخت کمدی رود؟
گفت: دلیل اینکه پس از گذشت ۱۸ سال از ساخت فیلم کمدی «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» سراغ ساخت فیلمی مثل «هزارپا» رفتم یکی این بود که احساس میکردم الان نیاز داریم کمدی خوب و استاندارد بسازیم؛ استاندارد در حد بضاعت اقتصادی و محدودیتهای کنونی سینما و دیگر درک جامعهشناسانه از نیاز جامعه.
یک جامعه بیامید بیش از هر چیز دیگر بهدنبال سرگرمی است و اگر استانداردهای ژانر کمدی جدی گرفته نشود، سینما عاملی برای به هرز بردن سلیقه عمومی جامعه خواهد شد.او اضافه کرد: من بهعنوان کسی که سابقه کاریام بیشتر با سینمای کمدی بوده باید بگویم، سینمای کمدی با وجود پتانسیل بالایی که در جذب مخاطب دارد، هیچگاه از جانب مسئولان سیاستگذار خیلی جدی گرفته نشده؛ آن هم ژانری که کار در آن نسبت به دیگر ژانرهای سینما سختتر است.
وی بیان کرد: بنابراین در چنین شرایطی هجده سال قبل، باوجود موفقیت فراوان «نان و عشق…» ترجیح دادم از سینمای کمدی فاصله بگیرم، به علایق خودم در سینمای اجتماعی بپردازم و هجده سال بعد وقتی تصمیم گرفتم «هزارپا» را بسازم باز براساس تجربه شخصی و درک خودم بود، چراکه احساس کردم تماشاگر ما در این مقطع نیازمند فیلمی سرگرم کننده است و فضای سخت و عبوس و خشن جامعه طاقت دیدن تلخیهای جامعه را از تماشاگر گرفته است.
بنابراین سعی میکنم علاقههایم را در هر دوره براساس ضرورتهای جامعه تنظیم کنم، ضمن اینکه اهل تکرار هم نیستم حتی اگر پای موفقیت مالی هم در این میان مطرح باشد.داودی در پاسخ به اینکه این ارزشگذاری را چطور تعریف میکند چرا که به فیلم «هزارپا» انتقاداتی وارد شده و از آن طرف «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» بهعنوان یک کمدی خوب مطرح میشود؟
اظهار کرد: بهنظرم در سینمای ما از آنجا که خیلی مباحث فنی نیستند و گاهی مسائل شخصی، بهجز نقد و تحلیل در پشت آنها وجود دارد، خیلی نمیشود همه عکسالعملها را قضاوت کرد به همین دلیل موافق نیستم که بگوییم یک فیلم بهطور مطلق بد است یا خوب.
فیلم زمانی که ساخته میشود و به تماشاگر میرسد به او تعلق دارد و تماشاگر است که حق دارد از فیلم خوشش بیاید یا آن را نپسندد، قطعا نظرم به منتقدان حرفهای نیست چرا که حتی نظر مخالف آنها هم وقتی مبتنی بر قضاوت حرفهای است، برایم بسیار محترم است. بنابراین شاید اگر خودم بخواهم ارزشگذاری بر فیلم داشته باشم باید بگویم به همان اندازه که برایم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» ارزش داشت، «هزار پا» هم در جای خود ارزش دارد.
کارگردان فیلمهای «تقاطع» و «سفر جادویی» و «من زمین را دوست دارم» با اشاره به برخی نقدهایی که درباره فیلم «هزار پا» خوانده و با وجود منفی بودن آنها را با نگاهی منصفانه دیده است، گفت: من خیلی با این نظر موافق نیستم که یک فیلمساز باید حتما از یک سیستم فکری یا شیوه بیانی یا یک تکنیک خاص در کارش استفاده کند و بر مبنای آن سنجیده شود.
این تفکر درست نیست و خودم هم تا به حال سعی نکردهام خودم را در یک قالب و ژانر محدود کنم. گاهی که حس کردهام در یک ژانر حرفی برای گفتن ندارم، مسیرم را تغییر دادم و میدانم این از نظر بعضی منتقدان پذیرفته شده نیست.