آیا منع بکارگیری بازنشستگان «فتنه» است؟!/ «شیفتگان خدمت» رفتند، «تشنگان قدرت» تا آخرین لحظه ماندند
بر اساس قانون منع بکارگیری بازنشستگان در نهادها و سازمان هایی که به نوعی از بودجه دولتی منتفع می شوند، از روز گذشته هیچ دستگاه دولتی یا نهادی که از بودجه عمومی و دولتی بهره می برد، حق بهره گیری از بازنشستگان را ندارد، بنابراین از دیروز بسیاری از مدیرانی که در تعریف قانونی فوق قرار می گرفتند و بازنشسته محسوب می شدند، صندلی شان را ترک کرده و جای خود را به افراد جدیدی داده اند.
به گزارش تابناک، البته برخی مدیران بازنشسته نظیر معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، رئیس فدراسیون فوتبال و برخی دیگر از مدیران بازنشسته ای که هنوز کرسی مدیریتی را تحویل افراد جدید نداده اند، با بند و تبصره ها و مواردی که می توان آن را به نوعی دور زدن در مورد برخی آنها تلقی کرد، تلاش کرده اند که به هر شکل ممکن صندلی خود را حفظ کنند و کماکان نام مدیر را برای خود محفوظ بدارند.
البته در این بین بودند مدیران بازنشسته ای هم که خود را پیش از انجام هر کاری ملزم به اجرای قانون می دانستند و بنابر همین رویکرد بلافاصله پس از تصویب قانون مذکور توسط مجلس و ابلاغ رسمی آن توسط رئیس جمهور حتی پیش از موعد و مهلت مقرر شده دو ماهه برای خداحافظی با بازنشستگان ترجیح دادند قانون را اجرا کرده و به منظور اجرای قانون و فراهم کردن زمینه گردش نخبگان کرسی مدیریتی را ترک کردند.
هرچه می توان این افراد را که برای اجرای قانون پیش از مهلت قانونی مقرر برای ترک کرسی شان پیش قدم شدند، «شیفتگان خدمت» دانست، به همان اندازه باید در مورد کسانی که به هر حربه ای متوسل شدند تا کرسی مدیریتی را حفظ کنند، باید تعبیر «تشنگان قدرت» را بکار برد و بنا به تعبیر وزیر کشور «اگر نگوییم این افراد دارای منافعی هستند که تلاش می کنند، بمانند؛ حتما باید از آنها به عنوان افراد مشکوک نام برد.»
البته اگرچه با پایان مهلت مقرر برای بهره گیری از بازنشستگان در جایگاه های مدیریتی تاکنون برای بسیاری از آنان سرپرست منصوب شده است، اما روندی که در برخی انتصاب ها شاهد هستیم یک رویه کاملا ناامید کننده است که نمی توان خوشبینی نسبت به آینده این تغییرات و اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان داشت به نوعی که یک نقل قول ظریفی پیرامون این موضوع بود که می گفت «اجرای این قانون یک فتنه است.»
اگرچه نمی خواهیم مخاطب اینگونه برداشت کند که نویسنده این مطلب نسبت به همه چیز و همه اتفاقات القای بد بینی می کند، اما به طور جدی باید مسئولانی تدبیری بیاندیشند که چنین تعابیری نظیر فتنه در خصوص اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان استفاده نشود. این مساله تنها و تنها منوط به این است که در جایگزین کردن مدیران جدید با افراد بازنشسته بیش از هرچیزی به شایسته سالاری و تخصص توجه شود روندی که به طور نمونه در جریان انتصاب مدیرعامل شرکت ملی نفت نمی توان آن را دید.
از طرفی شنیده هایی در خصوص بکاگیری برخی آقازادگان بجای مدیران بازنشسته به گوش می رسد که این مساله نیز یکی از معضلات و نگرانی های جدی کارشناسان و مردم در خصوص عواقب پس از اجرای «قانون منع بکارگیری بازنشستگان» است بنابراین مسئولان و متولیان انتصاب افراد جدید در نهادهای دولتی و وزارتخانه حتما باید با وسواس بیشتری در این خصوص تصمیم گیری کنند و انتصابات اینگونه را از دایره تصمیم گیری های شان خارج کنند.
در حقیقت اگر قرار به بهره گیری از چنین نیروهایی است یا اینکه با اجرای قانون «منع بکارگیری بازنشستگان» قرار است زمینه برای بهره گیری از سوگلی ها و آقازادگان فراهم شود، همان بهتر بود که چنین قانونی تصویب و اجرا نمی شد؛ چون حداقل مسئولانی که پیش از این عهده دار مسئولیت ها و کرسی های مدیریتی بودند، اگرچه بازنشسته محسوب می شدند، اما تجربیات لازم را بعد از یک عمر کار در حوزه های تحت مدیریت شان به دست آورده بودند.
با اینکه چنین مدیرانی بر سر کار بودند، وضعیت چنین بود و مشکلات تا این اندازه زیاد. حال تصور کنید که برخی خبرها در ارتباط با بکاگیری بعضی آقازادگان به جای مدیران بازنشسته صحت داشته باشد، آنوقت چه شرایطی ایجاد خواهد شد؟ بنابراین آقایان مسئول باید توجه داشته باشند انتصابی انجام نگیرد که مردم مثل معروف «از طلا بودن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید!» را بکار ببرند.
فرصت بی نظیری با اجرای «قانون منع بکارگیری بازنشستگان» برای کشور فراهم شده است تا از این طریق علاوه بر گردش نخبگان و بکارگیری جوانان و افراد باتجربه ای که پشت خط مدیران بازنشسته مانده بودند، ایده های نویی در فضای مدیریتی کشور مطرح و بکار گرفته شود و از این رهاورد مردم و بخش های مختلف کشور بهره مند شوند. این فرصت با رویکرد و هر نوع اقدام اشتباهی از سوی مسئولان می تواند به خطر و آفتی برای کرسی های مدیریتی نیز تبدیل شده و مشکلات را بیشتر کند.
به نظر می رسد دولت و مجلس در ارتباط با جایگزینان مدیران بازنشسته باید دقت نظر و حساسیت ویژه ای داشته باشند و بر این روند به صورت خیلی ویژه نظارت کنند تا کشور بتواند از فرصت طلایی پیش رو به بهترین شکل ممکن در جهت بهره گیری از افراد جوانان، خلاق و خوش فکر استفاده کند و با ترکیب جدیدی به مصاف مشکلات رفته و برای رفاه حال هرچه بیشتر مردم و بهبود وضعیت کشور تلاش کنند.
هر نوع بهره گیری از مدیرانی که اصرار بر ماندن دارند، یا افرادی که از تخصص و توانایی لازم برای تصدی یک پست مدیریتی برخوردار نیستند، رویکردی اشتباه است و از آن بدتر بهره گیری از آقازادگان بجای مدیران بازنشسته است. اگر این رویکردها از سوی مسئولان در چیدمان ترکیب مدیریتی جدید حاکم باشد، همان تعبیر فتنه برای «قانون منع بکارگیری بازنشستگان» گزاره ای درست می تواند باشد، موضوعی که باید مسئولان، رسانه ها، کارشناسان و مردم آن را خط قرمز خود بدانند.